گویی کشور ما در کره دیگری واقع شده و خبری از مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی نیست. مطابق معمول گرفتار روزمرگی بوده و غافل از آنیم که مملکتداری یعنی برنامهریزی بلند مدت….
بالاخره کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل موسوم به COP26 با شرکت ۱۹۷ کشور پس از فراز و نشیب بسیار و با ۲۴ ساعت تاخیر پایان یافت. بسیاری از کارشناسان این مهمترین نشست در زمینه تغییرات اقلیمی را مجموعهای از موفقیتها و ناکامیها اعلام میکنند ولی واقعیت چیز دیگریست. فضای پایانی کنفرانس مملو از این حقیقت بود که علیرغم وعدههای داده شده در توافق نامه پاریس در سال ۲۰۱۵ میلادی، کشورهای جهان موفق نشدند بر محدود کردن افزایش دمای متوسط کره زمین به ۱.۵ درجه سانتیگراد نسبت به دوران قبل از انقلاب صنعتی به توافق برسند. تنها توافق بعمل آمده برای جلوگیری از شکست کامل این بود که راه کارهایی برای تغییرات اساسی در سیاستهای زیست محیطی کشورها در نظر گرفته شد که بسیار بعید است مورد استفاده قرار گیرد.
ضمن قبول عدم توفیق در دستیابی به اهداف توافقنامه پاریس، کنفرانس موفق شد به توافقاتی از جمله برنامه کاهش مصرف زغال سنگ و همچنین حذف تدریجی یارانه سوختهای فسیلی دست یابد. برای اولین بار برخی کشورها در زمینههایی از جمله حذف استفاده از زغال سنگ در تولید انرژی الکتریکی، کاهش پخش گاز متان، سهولت تامین مالی پروژههای سازگار با محیط زیست، حفاظت از جنگلها و برخی موارد دیگر به توافقات داخلی بین خود دست یافتند. میتوان ادعا کرد که مهمترین نتیجه این بود که قرار شد کشورهای عضو برنامه خود را در سطح ملی برای کاهش آلایندگی تدوین و در نشست بعدی که در نوامبر سال آینده در شرم الشیخ خواهد بود ارائه دهند. این برنامه در واقع سیاست اجرایی توافقات بعمل آمده در گلاسکو از سوی هر کشور خواهد بود و مسیر حرکت جهان را در کنار گذاشتن سوختهای فسیلی تا پایان دهه جاری میلادی تعیین میکند.
هدف اصلی جهانیان برای حفاظت از کره زمین محدود کردن افزایش دمای متوسط به ۱.۵ درجه سانتیگراد است. نتایج تحقیقات گسترده نشان میدهد دمای متوسط کره زمین تا سال گذشته نسبت به قبل از انقلاب صنعتی بین ۱.۱ تا ۱.۳ درجه سانتیگراد افزایش یافته و این روند به میزان ۰.۱ تا ۰.۳ درجه در هر دهه ادامه مییابد. مدلهای اقلیمی نشان میدهند که حتی با اجرای کامل توافقنامه پاریس و در بهترین حالت دمای متوسط کره زمین تا پایان قرن جاری میلادی ۲.۷ درجه افزایش خواهد یافت.
روش دیگر برای تعریف مساله آلایندگی به میلیارد تن است. قبل از نشست گلاسکو، فاصله بین آلایندگی برای محدود کردن افزایش دما به ۱.۵ درجه تا سال ۲۰۳۰ با مقادیر فعلی بین ۲۳ و ۲۷ میلیارد تن برآورد میشد. طبق اعلام گروه مدل سازان اقلیمی، حتی در صورت اجرای کامل وعدههای جدید داده شده در گلاسکو، این تفاضل تنها ۴ میلیارد تن کاهش خواهد یافت و انتظار میرود با نگاهی خوشبینانه تعهدات داده شده در ارتباط با گاز متان، زغال سنگ، خودرو برقی و جنگلها ۲ میلیارد تن دیگر از این رقم بکاهد. بدین ترتیب برای جلوگیری از افزایش دمای متوسط کره زمین به میزان بیش از ۱.۵ درجه تا پایان دهه جاری میلادی ضروریست ۱۷ تا ۲۰ میلیارد تن دیگر از آلایندگی کاسته شود. رقمی که معادل ۴۵% کاهش نسبت به سال ۲۰۱۰ است. طبق اعلام مجمع بین دولتی تغییرات اقلیمی IPCC، حتی در این صورت تنها ۵۰% احتمال دارد که افزایش دما به ۱.۵ درجه محدود شود. در حالیکه در صورت ادامه روند فعلی میزان آلایندگی تا سال ۲۰۳۰ نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش خواهد یافت!
اختلاف قابل توجه بین آرزوها و واقعیات موجب شد که کشورهای عضو موظف شوند در نشست سال آینده برنامه و سیاست خود را برای کاهش حداکثری آلایندگی ارائه دهند. البته حتی تعهدات جدید داده شده در گلاسکو برای رسیدن به هدف ۱.۵ درجه کافی نیست لیکن فضای عمومی در گلاسکو این بود که علیرغم اینکه رسیدن به اهداف تعیین شده بسیار پر هزینه و تقریباً غیرممکن است بهتر است به عنوان هدف نهایی حفظ شوند چون برداشتن هر گام به طرف آن اقدامی بسیار مفید بشمار میرود. مدل سازیهای اقلیمی انجام شده بر این نکته اتفاق نظر دارند که عامل اصلی بحرانهای آب و هوایی در سالهای اخیر از آتش سوزیهای مهیب تا سیلهای ویرانگر و موجهای گرمای کشنده، تغییرات اقلیمی بوده و هر ۰.۱ درجه افزایش دما تاثیراتی قابل توجه و در مواردی غیر قابل جبران بر زندگی بشر بر روی کره خاکی دارد.
یکی دیگر از موارد مورد توجه در گلاسکو تامین مالی بود. در سال ۲۰۱۰ غرب متعهد شده بود که جمعاً ۱۰۰ میلیارد دلار به صورت وام به کشورهای فقیر پرداخت کند. منطق کشورهای فقیر در آن زمان این بود که غرب با سوزاندن سوختهای فسیلی توسعه یافته و حال باید هزینه آن را پرداخت کند. در گلاسکو این مساله مطرح شد که اساساً مساله وام مطرح نیست و بدون تامین مالی کشورهای ثروتمند امکان کربنزدایی در بسیاری از کشورها وجود نداشته و تعهدات پاریس بر زمین خواهد ماند. در هر حال آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل، بر آن است که گروهی را برای ارزیابی میزان پایبندی شرکتها و کشورها به تعهدات خود در ارتباط با آلایندگی و ردپای کربن و همچنین وضع استانداردهای لازم در این زمینه به راه بیاندازد. خلاصه اینکه بزرگترین موفقیت گلاسکو آن بود که به شکست کامل منجر نشد و عمده مسایل به سال آینده موکول شد.
اما گویی کشور ما در کره دیگری واقع شده و خبری از مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی نیست. مطابق معمول گرفتار روز مرگی بوده و غافل از آنیم که مملکتداری یعنی برنامهریزی بلند مدت. امروز به بهانه سموم کشاورزی امکان صادرات فلفل را از ما میگیرند و فردایی نه چندان دور با اجرای قوانینی در ارتباط با ردپای کربن موانع اساسی دیگری بر سر راه صادرات کشور قرار میدهند و در این میان مسئولین در عالم خیال و شاید هم عالمانه وعده اقتصاد بدون نفت میدهند. جالب اینجاست که در این وانفسا مطابق معمول در خلاف جهت دنیا در حال حرکتیم و برخی پای توسعه صنعت زغال سنگ را برای تولید برق به میان میکشند. حتماً کشور ما در کره دیگری واقع شده و مسئولین عاقلند و ملت غافل!
*دکتر هاشم اورعی- استاد دانشگاه صنعتی شریف