اقتصاد انرژی: پس از روزها اما و اگر و در حالی که عربستان گفته بود ابداً توان افزایش تولید نفت خود را ندارد و حتی پخش ویدیویی که در آنامانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، به صراحت به بایدن گفت حاکم امارات متحده عربی و ولیعهد عربستان گفتهاند تولید نفت خود را افزایش نخواهند؛ اما گویا سفر بایدن به خاورمیانه بازی را تا حدودی تغییر داد و بالاخره عربستان پذیرفت که تولید نفت خود را تا دومیلیون بشکه در روز افزایش دهد.
هر چند پیش از این و در خرداد سال جاری فایننشیال تایمز به نقل از منابع آگاه گزارش داده بود که عربستان سعودی آماده است در صورت کاهش قابل توجه تولید روسیه به دلیل تحریمهای غربی، تولید نفت خود را افزایش دهد اما با مذاکرات رخ داده بین طرفهای اروپایی و سه کشور عربستان، قطر و امارات متحده عربی به نظر می رسید که این افزایش تولید به سادگی رخ نخواهد داد. در ابتدا که قطر اعلام کرد زودنتر از زمستان سال ۲۰۲۳ توان افزایش تولید نخواهد داشت و امارات نیز دست رد به پیشنهادات رئیس جمهور فرانسه زد و با سخنان وزیر انرژی عربستان دیگر کمتر کسی امیدی به این کشور نیز داشت.
اما در نهایت این بنسلمان به عنوان ولیعهد سعودی بود که همزمان با سفر رئیسجمهور آمریکا به عربستان اعلام کرد که تولید نفت عربستان به ۱۳ میلیون بشکه در روز افزایش مییابد.
«محمد بن سلمان» روز شنبه ۲۵ تیرماه سال جاری در سخنانی در مراسم افتتاحیه کنفرانس جده از افزایش ظرفیت تولید نفت این کشور به ۱۳ میلیون بشکه در روز خبر داد و در عین حال تأکید کرد که عربستان پس از آن، توان افزایش تولید را نخواهد داشت.
در حقیقت بن سلمان هر چند در نهایت تسلیم جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده شد اما همزمان نیز اعلام کرد بیش از این توان افزایش ظرفیت تولید روزانه نفت را نخواهد داشت.
از سوی دیگر گزارش ماهانه سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) نشان میدهد که تولید نفت عربستان سعودی در ژانویه ۲۰۲۲ با ۵۴ هزار بشکه افزایش در روز به حدود ۱۰ میلیون بشکه در روز رسید که بالاترین سطح تولید ازآوریل ۲۰۲۰ (۲۱ ماه پیش) است.
هم چنین بر اساس گزارش اویل پرایس، تحلیلگران میگویند ظرفیت مازاد تولید واقعی اوپک کمتر از میزانی است که آمارهای رسمی نشان میدهد و در واقع، عربستان سعودی و امارات متحده عربی که دو تولیدکننده دارای بیشترین ظرفیت مازاد تولید شناخته میشوند، نمیتوانند برای مدت طولانی به میزان بالاتر از سطح فعلی، نفت تولید کنند.
بن سلمان اما بالاخره در حالی از افزایش تولید نفت عربستان به ۱۳ میلیون بشکه در روز خبر داده است که به گفته کارشناسان، یکی از دلایل سفر بایدن به جده در همین راستا صورت گرفته است. سفری که در آن بایدن تلاش کرد پس از آغاز جنگ روسیه و اوکراین و تحریمهای نفتی و گازی با یک کشور جایگزین جلوی یخ زدن اروپا در زمستان سرد ۲۰۲۳ را بگیرد.
بسیاری از کارشناسان اما این فرصت تاریخی را فرصتی درخشان برای ایران میدانستند. فرصتی که ایران با توجه به ظرفیت خالی دو میلیون بشکه نفت خود میتوانست از آن سود ببرد.
در حقیقتامید اروپا در این شرایط برای این که حداقل کریسمس سال ۲۰۲۳ را از یخ زدن جان به در ببرد بیش از همه به خاورمیانه دوخته شده است. اما کدام یک از کشورهای خاورمیانه توان جبران این کسری بزرگ در حوزه نفت و گاز را دارند؟ از یاد نبریم که مسأله فقط تأمین نفت و گاز اروپا نیست، هم اکنون قیمت بنزین در آمریکای شمالی به صورت روزانه در حال تغییر است و افزایش قیمت حاملهای سوخت میتواند تأثیر مستقیمی بر آرایش نیروهای سیاسی در آن کشورها و افزایش نارضایتی اجتماعی داشته باشد.
با آغاز جنگ اوکراین و اعمال تحریمهای گسترده غرب علیه روسیه، قیمت حاملهای انرژی در بازار جهانی افزایش یافت؛ مسألهای که کشورهای اروپایی به عنوان مصرفکنندگان عمده نفت و گاز صادراتی روسیه را با مشکل مواجه کرد.
ایران شاید اکنون تنها کشور جهان (به جز روسیه) است که دو میلیون بشکه به صورت روزانه جای خالی برای فروش نفت دارد و حتی از طرفی دیگر بنا به ادعای رؤیترز در تاریخ ۳۰ اردیبهشت سال جاری، ایران همین حالا نیز حدود ۴۰ میلیون بشکه نفت آماده روی آبهای آزاد و در جوار بنادر مختلف در جهان به صورت بارگیری شده ذخیره کرده است.
از سوی دیگر ایران یکی از غنیترین کشورهای جهان در ذخیره گازی در جهان محسوب میشود. میدان گازی پارس جنوبی، مشترک میان ایران و قطر ۱۱ درصد کل گاز جهان را در خود ذخیره دارد و میدان گازی چالوس (بدون بهرهبرداری) در کاسپین یکی از بزرگترین میدانهای گازی در جهان است.
در حقیقت اگر اروپا و غرب بخواهد تنها یک گزینه فوری یا بالقوه برای جایگزینی نفت و گاز روسیه را در ذهن به خاطر بیاورند، اذهان به سرعت به سمت ایران خواهد رفت.
این در حالی است که ایران در زمینه همین داشتهها نیز با بحرانهای جدی مواجه است. این که ایران میتواند ظرفیت تولید نفت خود را در کوتاهترین زمان ممکن تا ۴ میلیون بشکه در روز افزایش دهد تنها یک روی سکه است. به دلیل سالیان متوالی تحریمهای گسترده، زیرساختها در کشور یا وجود ندارد یا به شدت فرسوده شده و از طرف دیگر نیز عدم وجود زیرساخت و سرمایه به طور مستقیم بر امکان تولید و برداشت منابع گازی کشور تأثیرگذار بوده است و ایران برای برداشت فوری از منابع گازی خود نیازمند میلیونها دلار سرمایهگذاری است.
در این شرایط اما ایران چطور میتواند بازیگر منطقهای در بازی پیش رو شود از جمله سؤالاتی است که برای بسیاری مطرح است.
«نرسی قربان» متخصص حوزه اقتصاد انرژی و دارای دکترای اقتصاد انرژی از دانشگاه لندن است و سال هاست که به عنوان کارشناس در این رشته فعالیت میکند. مسأله ادعای افزایش دومیلیون بشکه نفت توسط عربستان و سفر پوتین به ایران در کنار تلاشهای روسیه برای فروش بیشتر با قیمت ارزانتر از ایران باعث شد به سراغ این کارشناس ارشد حوزه انرژی برویم و نظر وی درباره وضعیت بازار نفت و گاز ایران و وعده عربستان را جویا شویم.
وعده افزایش دو میلیون بشکه نفت توسط عربستان آن هم در شرایطی که پیش از این بارها گفته بود ابداً توان افزایش قیمت را ندارد و پس از سفر بایدن پذیرفته است که این افزایش تولید را انجام بدهد چطور ارزیابی میکنید؟
ببینید در مورد افزایش عربستان حقیقت نه لزوماً وعدههای داده شده بلکه مبتنی بر توان تولید این کشور است. در مورد عربستان باید بگویم که توان تولید این کشور برای عرضه نفت روزانه بیش از ۱۲ میلیون بشکه نفت نیست. شاید در شرایط اضطراری بتوانند نیم میلیون بشکه دیگر نیز بیشتر تولید کنند اما آن هم نه برای مدت زیاد.
اکنون سعودیها به صورت ظاهری میگویند که مذاکرات با آمریکا خوب پیش رفته و با عراق قراردادهایمان بسته شده و طرفهای غربی خواستهاند افزایش تولید رخ بدهد و ما نیز تولید را افزایش دادهایم اما نتیجه این ادعاها فقط در بازار نفت است که تعیین میشود. در حقیقت اگر نفت ارزان شود، معلوم میشود که این روند افزایش تولید عربستان استمرار دارد و اگر قیمت نفت در همین حدودها باقی بماند معلوم میشود که خیلی هم وعده داده شده به واقعیت نزدیک نیست.
یعنی شما معتقدید حرفی که مبنی بر افزایش ظرفیت توسط عربستانیهازده شده لزوماً نمیتواند جنبه تحقق پیدا کند؟ قطر خیلی صریح گفته است که زودتر از زمستان نمیتواند به ظرفیت تولیدش اضافه کند، عراق نیز گفته به سرمایهگذاری جدی نیاز دارد و حداقل یک سال زمان برای افزایش تولید نیاز دارد، و امارات که به طرفهای آمریکایی جواب رد داده، عربستان هم شما مطرح میکنید که نمیتواند به وعده داده شده عمل کند.
ببینید من که سیستم عربستان سعودی را با دقت در نظر ندارم اما چیزی که از منابع بینالمللی میشنوم و میبینم این است که ظرفیت عربستان سعودی بیشتر از ۱۲ میلیون بشکه در روز نیست و اگر بخواهد با فشار دست به استخراج و تولید ۱۳میلیون بشکه در روز بزند حتی ممکن است صدماتی به چاههای نفت کشورش وارد شود و مسائل دیگری را به وجود بیاورد. اما همانطور که گفتم نتیجه چنین وعدهای تنها در تنظیم یا تنش در بازار نفت است که معین میشود. اگر این وعده عربستان درست باشد و دو میلیون بشکه نفت اضافه به عرضه نفت دنیا افزوده شود باید قیمت نفت ۱۰ تا ۱۵ دلار کاهش پیدا کند.
به نظر شما آیا میتوان با این شرایط این طور گفت که اکنون تنها ظرفیت خالی تولید نفت و گاز متعلق به ایران است؟
ایران یک میلیون بشکه صادر میکند و این تعداد را میتواند به یک میلیون و نیم برساند.
وزیر نفت اعلام کرده بود که دو میلیون بشکه میتواند اضافه کند.
ممکن است در شرایط به خصوص و خاصی این مسأله ممکن باشد اما ظرفیت تولید ما اضافه بر یک میلیون فعلی که تولید میکنیم نهایتاً همان یک و نیم بشکه است.
ایران در حوزهی انرژی، چه نفت و چه گاز، در حال از دست دادن بخشی از مشتریانش است و حتی به مشتریان فعلی نیز نفت را با قیمت بسیار پایینتر میفروشد و بسیاری نیز دلیل آن را نیز حضور روسیه پس از تحریم در این عرصه میدانند. به این شکل که چه در حوزه نفت و چه گاز و بعدتر فولاد و اخیراً قیر مشتریهای ایران با تخفیفهای سنگین طرفهای روسی مواجه میشوند که باعث میشود مشتری از بازار ایران دست بکشد. فکر میکنید ما اصلاً چقدر فرصت داریم که بازارهایمان را پس بگیریم؟
ما بازارهایمان را به خاطر روسیه از دست ندادیم به خاطر تحریم از دست دادیم
به هر حال برای مثال چینیها از ما میخریدند اما الان زیر قیمت از روسها نفت میخرند.
بله همین طور است اما من به طور کلی و کلانتر و با نگاهی طولانیتر عرض میکنم.
ببینید به طور کلی مشکل ما تحریم و برجام است. در دوره قبلی که مشکلات تا حدودی حل شد و وضعیت کمی متعادل شد، تولید و صادرات ما نیز افزایش پیدا کرد. مشکل اصلی ما افای تی اف و برجام است.
یکی برای بازگشت پولها به ایران تبدیل به مشکل شده است و یکی برای امکان فروش نفت و گاز ایران؛ تبدیل به گره کوری شده است. این تحریمها مشکلات عمدهای ایجاد کرده که قسمتی از بازار ما را کسانی که نفت مشابه داشتند از جمله روسیه گرفتهاند.
از لحاظ تئوری وقتی که جنگ با اوکراین شروع شد، اگر برجام را حل کرده بودیم میتوانستیم بازارها را پس بگیریم و متأسفانه این کار انجام نشد و برجام به نتیجه نرسید و بازارهای انرژی به ما برنگشت. این است که به نظر من، بازار قیر کوچک است یا اینکه با این وضعیت فعلی نگران مشتریهای از دست رفته باشیم واقعاً در مقابل بحران اصلی یعنی برجام و افای تی اف کوچک است. حقیقت این است که ما چون تحریم هستیم مشتریهای مختلفی نداریم و مجبوریم به کشورهای به خصوصی مثل چین یا کسانی که در بازار واسطه هستند، نفت خودمان را بفروشیم. ما در مسأله فروش نفت و گاز به نوعی گیر واسطهها افتادیم و با شرکتهای بزرگ نمیتوانیم صحبت کنیم.
در حال حاضر قطر در میدان گازیِ پارس جنوبی که قطریها آن را گنبد شمالی مینامند در حال سرمایهگذاری سنگین هستند. قطر با پنج شرکت ایتالیایی، فرانسوی، آمریکایی در یک هفته قرارداد نوشته و ما خب این فرصتها را از دست دادهایم. اکنون با این شرایط ارزیابی شما از وضعیت ما برای برداشت گاز و نفت به خصوص در حوزه دریایی چطور است؟ آیا توانش را داریم؟ سرمایهگذاری درای بخش به چه شکل است؟
ما فاز۲ و۳ پارس جنوبی را انجام دادیم و توسعه فاز ۴ و ۵ با شرکت توتال بود. به هر حال یک برههای تعدادی از شرکتهای بزرگ آمدند و برخی فازها پیش روی کرد. ما حدود ۲۷ یا ۲۸ فاز ان جا داشتهایم که بخشی را نیز خودمان با تأخیر بسیار زیاد انجام دادهایم. اما اگر اکنون بخواهیم پارس جنوبی را توسعه بدهیم راه این است که شرکتهای بزرگ با تکنولوژی پیشرفته بیایند و سرمایهگذاری کنند که آن هم باز گویا گیرهای سیاسی دارد.
بدون برجام ما چقدر در استخراج و صادرات انرژی نفت و گاز دوام می آوریم ؟
بدون برجام و بدون تعامل با دنیا به هرحال ایران مقداری تولید انرژی خواهد داشت و مقداری را مصرف و بخشی را هم صادر می کنی و به هر حال صفر نمی شویم ولی پتانسیلی که برای منافع ملی باید از این نفت و گاز به دست آورد را به دست نمی آوریم.
نفت و گاز بدون برجام صفر نمی شود اما پتانسیلی که باید برای نسل های آینده وجود داشته باشد دیگر وجود ندارد و هیچ معلوم نیست که در بیست سال آینده چه به سر نفت و گاز ایران بیاید. اصلا ممکن است که انرژی های تجزیه پذیر طوری توسعه پیدا کنند که نفت و گاز دیگر قابل بهره برداری نباشد و پس در نتیجه ما زمان محدودی داریم که این ذخایر را بیرون بیاوریم و پولش را به دست بیاوریم و با آن پول برای نسل های آینده سرمایه گذاری کنیم.
برخی کارشناسان بدبینانه پیش بینی می کنند که اگر ایران برای توسعه میادین نفتی و گازی خود سرمایه گذار پیدا نکند ممکن است تا سال 1408 برای مصرف داخلی نیز با بحران گازی مواجه شود.
این پیش بینی ها یک مبنایی دارد و مبنایش نیز این است که این کارشناسان به مسائل داخلی ما توجه و آن را رصد می کنند و برآوردی از مصرف داخلی ما انجام می دهند و می گویند چقدر گاز جدید باید استخراج شود و چون سرمایه گذاری برای آن صورت نگرفته می گویند که شما کم می آورید. اما اگر آنطور نگاه نکنند و اگر بتوانیم گاز را صرفه جویی کنیم ممکن است به آنجا نرسیم اما به هرحال مشکل جدی وجود دارد.