اقتصاد انرژی و به نقل از روند اقتصادی ؛ بیش از ۹۱ درصد جمعیت ایران از گاز طبیعی استفاده میکنند؛ مسئولان شرکت ملی گاز ایران اوایل پاییز هشدار خود را به این مشترکین دادند که اگر مردم بخواهند زمستان را بی دغدغه و آرام سپری کنند باید در مصرف گاز مدیریت داشته باشند وگرنه هر زمان که شبکه کشش نداشته باشد، زمستان ۱۴۰۱ نیز از مشکل کمبود گاز مستثنی نیست؛ با این سخنان به این نتیجه می رسیم که در روزهای سرد سال، کمبود گاز و تراز نبودن تولید و تقاضای آن همانند سالهای گذشته به یکی از جدیترین مشکلات کشور تبدیل شده است.
درحالی مسئولین مجددا انگشت اتهام را به سمت مردم نشانه گرفته اند که دلیل اصلی این مشکلات به بخش حکمرانی انرژی مربوط می شود، به گونه ای که مسئولان در اجرای وظایف خود در حوزه بهینهسازی مصرف گاز کوتاهی کرده اند، هر چند فرهنگ نادرست مصرف گاز توسط مردم نیز این موضوع را تشدید کرده، ولی نکته اینجاست که ریشه اکثر مشکلات فعلی ناشی از بیتدبیری مسئولینی است که نسبت به انجام وظایف خود در حوزه سیاستگذاری ها، غفلت داشته اند؛ مسئولین باید توجه کنند که حتی تکنولوژی مصرف گاز هم در کشور ما پایین و از رده خارج است، نیروگاهها با راندمان پایین کار میکنند، تاسیسات گازسوز در مورتورخانهها راندمانشان پایین است و ما عملا تمام گاز تولیدی کشور را هدر میدهیم و بعد مسئولان می گویند، مردم و تحریم! مسئولان خدای فرصت سوزی هستند؛ در حقیقت مردم و تحریم بهانهای است برای این که دولت ها و حاکمیت اشتباهات خود را بپوشانند؛ در صورتی که ایران کشوری با منابع زیاد خدادادی است که یکی از آن منابع میدان گازی پارس جنوبی است که به عنوان قطب انرژی کشور، هماکنون بزرگترین کانون توسعه صنعتی و موتور اصلی توسعه اقتصادی ایران محسوب میشود که علاوه بر پایان بخشیدن به سالهای بحرانی تأمین تقاضای زمستانی گاز کشور، میتواند راه ورود ایران به صحنه تجارت جهانی گاز را هم فراهم کند؛ زیرا همان اندازه که تولید داخل برای ما باید حائز اهمیت باشد، صادرات با برنامه هم قطعا باید در برنامه های مسئولین قرار گیرد، بخصوص صادرات به کشورهای جنوب خلیجفارس مثل امارات، عمان و کویت، زیرا این همکاریها ضرایب امنیتی و اقتصادی کشور را بالا میبرد، ولی اقتصاد را با بازی های سیاسی می بازیم! اما همسایه کوچک جنوبی ایران در برداشت از میدان مشترک گازی پارس جنوبی از ما سبقت گرفته و اکنون ایران جایگاه مطلوبی در بازار گاز منطقه ندارد، ایران باید قدم های خود را تبدیل به گام هایی بلند و پرشتاب کند تا بهره کافی را از این میدان ببرد، البته مسئولان باید حواسشان به یک همسایه گرگ در لباس میش باشد تا ایران برنده ماراتن نفس گیر در منطقه شود، زیرا روسها نمیخواهند ایران در بازار نفت و گاز رقیبشان باشد. در این خصوص با سید حمید حسینی بنیانگذاران اصلی اتحادیه صادرکنندگان نفت و گاز و پتروشیمی و دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق گفت و گویی انجام شد که آنچه در ذیل می خوانیم شرحی از این گفت و گو است:
ناترازی گاز در زمستان سال جاری ناشی از افزایش مصرف است یا کاهش تولید؟شنیده شده که ما با افت تولید در پارس جنوبی مواجه هستیم، چرا؟
بخش بزرگی به دلیل کاهش راندمان است. در سال 1381 فعالیت پارس جنوبی آغاز شد که برخی از پروژه ها، بالای 15 سال است که راه اندازی شده اند که بعد از 15 سال برداشت، قطعا افت فشار دارند و پروژه ها نیاز به تقویت، و به سکوها و کمپرسورهای قوی تر دارند. ما نه دانش ساخت سکوهای 25هزارتنی را داریم و نه کمپرسورهای مورد نیاز را در اختیار ما می گذارند. یکی از دلایلی که آقای زنگنه اصرار داشتند که فاز 11 را به توتال واگذار کنیم این بود که با آمدن سرمایه گذار خارجی کمک به ارتقای دانش فنی ایران می شد و ما می توانستیم درآینده خودمان سکوهای 25 هزارتنی مورد نیاز صنعت نفت و گاز را بسازیم.
رشد مصرف سالانه کشور در چند سال اخیر چقدر بوده است؟ برای کاهش رشد مصرف چه بسته سیاستی وجود دارد؟
رشد مصرف فرآورده های نفت، گاز و برق در کشور تقریبا شبیه به هم هستند و حدود 8% سالانه به مصرف اضافه می شود. یک علت گسترش است، با خانه سازی های جدید که به بخش گاز وصل می شوند، این افزایش پدید می آید. در فرآورده های نفتی هم افزایش خودروها و افزایش قاچاق باعث افزایش مصرف می شوند. در بخش برق هم توسعه صنایع و گسترش شهرها باعث رشد 8 درصدی شده است؛ که به سرمایه گذاری های زیاد و جدیدی برای جبران، نیاز است. به دلیل عدم وجود این موارد تامین انرژی های مورد نیاز برای کشور بسیار سخت شده است.
چرا در ایران بزرگترین مصرف کننده گاز، مصرف خانگی و تجاری است و سهم صنعت برق بسیار کم است؟
در سال هایی که ما توسعه شبکه گاز داشتیم، بازاری برای صادرات نبود، همچنین قیمت جهانی گاز هم بسیار پایین بود و تا همین چندسال قبل هم قیمت گاز نازل بود اما در سال های اخیر به عنوان سوخت پاک مطرح شد و گرایش به حذف کربن در دنیا و موضوع آلودگی محیط زیست، همه کشورها را تشویق کرده که به طرف مصرف گاز بروند. ما در بسیاری موارد گاز را جایگزین فرآورده های نفتی کردیم مثلCNG. لذا فکر نمی کردیم که گاز به این اندازه ارزشمند شود و شبکه گاز را توسعه دادیم. البته قابل ذکر است که اندازه مصرف گاز در تابستان و زمستان فرق می کند وقتی به فصل سرما می رویم و مردم به سمت استفاده از گاز می روند معمولا بالای 500 میلیون متر مکعب در روز یعنی 20 فاز پارس جنوبی در داخل مصرف می شود. در این شرایط است که به نیروگاه ها که 240 هزار میلیون مترمکعب گاز مصرف می کنند، نمی توانیم گاز بدهیم و آن ها را قطع می کنیم هیچ، مجبور می شویم خوراک پتروشیمی ها و گازی که به عنوان سوخت فولاد یا صنعت سیمان است را هم قطع کنیم.
شاید یک راه حل برداشت بیشتر از میدان پارس جنوبی باشد، سه چهارسال پیش اعلام شد که برداشت ما از میدان پارس جنوبی که با قطر مشترک است به اندازه برداشت قطر شده و حتی کمی بالاتر از آن. این برتری به سرعت در حال تغییر به نفع قطر است. علت آن چیست؟
برداشت قطر از پارس جنوبی از سال 1972 یعنی 5 سال قبل از انقلاب شروع شد. یعنی قطر حدود 45 سال از پارس جنوبی برداشت می کند، ضمن این که 60% میدان متعلق به قطر است و شیب میدان هم به سمت قطر؛ قطر هم فقط گاز برداشت نمی کند و منبع درآمد آن از گاز پارس جنوبی، برداشت هلیوم است که تا 400 میلیارد دلار درآمد دارد. اگرچه ما با توسعه میدان هایی که در دوره های قبل تکمیل شد، الان برداشت ما از پارس جنوبی از قطر بیشتر است، یعنی قطر کمتر از 650 میلیون متر مکعب و ما حدود 700 میلیون متر مکعب برداشت می کنیم، ولی در مجموع حدود 67% برداشت توسط قطر صورت گرفته و ما حدود 33% توانسته ایم برداشت کنیم، ضمن اینکه درآمد ما حدود 350 میلیارد دلار بوده و درآمد قطر 5 برابر ایران در این سال ها بوده، یعنی 1770میلیارد دلار.
علت درآمد بالای قطر چیست؟
قطر مصرف داخلی حداقلی دارد و عمده گاز را به صورت LNG صادر می کند و از محل صادرات گاز بالای 100 میلیارد دلار درآمد داشته، قطر 75 میلیون تن تولید می کند و در طرح هایی که دارد می خواهد درآمد خود را به 125 میلیون تن افزایش دهد. یعنی کل تولید پارس جنوبی را عمدتا تبدیل به LNG می کند و با قیمت های بسیار خوبی در بازارهای جهانی به فروش می رساند.
بله، قطر در خلال چندماه گذشته با جلب سرمایه گذاران و شرکت های بزرگ انرژی جهانی قراردادهایی را برای افزایش تولید از میدان مشترک پارس جنوبی اعلام کرده و قصد دارد تولید خود را بیش از 60% اضافه کند؛ برنامه ایران برای مقابله چیست؟
در داخل به دنبال این هستیم که فاز 11 پارس جنوبی را راه اندازی کنیم و فاز 14 را هم به مدار بیاوریم. ظاهرا مذاکراتی با روس ها در حال انجام است که شاید روس ها در صنعت گاز ما سرمایه گذاری کنند، وگرنه با این وضعیت درآمدها و صادرات نفت، واقعا کشور ایران ظرفیتی که بخواهد با قطر و غول های بزرگ دنیا در بخش انرژی رقابت کند را ندارد و قطعا بازنده میدان است؛ تا الان هم آن ها بیشتر از ما برداشت کرده اند و الان در تلاش هستند که از این طریق بتوانند تولیدشان را حدود 250 میلیون متر مکعب افزایش دهند یعنی به اندازه 10تا پارس جنوبی، افزایش برداشت داشته باشند.
چرا ایران اجازه سرمایه گذاری خارجی برای استخراج گاز نمی دهد، اکنون که بازار گاز جهانی خوب است چرا باید نه تنها گازی برای فروش نداشته باشیم بلکه در داخل هم با مشکل مواجه باشیم. آیا با سرمایه گذاری و توسعه میادین این مشکلات کاهش نمی یابد؟
البته مشکلات کم می شود. ولی این گونه نیست که ایران به سرمایه گذار خارجی اجازه ندهد. در میدان فرزاد با هندی ها قرارداد شیرینگ امضا کردیم، گفتیم آن ها بیایند در میدان ما شریک شوند و سرمایه گذاری کنند ولی باز به نتیجه نرسیدیم، قاعدتا با تحریم ها و مسئله FATF و تنش در روابط بین المللی، ما شاهد سرمایه گذار خارجی نخواهیم بود و هیچ راه حل جایگزین هم در داخل نداریم. طرح هایی از قبیل انتشار اوراق نفتی و انتشار اوراق ارزی که بانک مرکزی انجام داد هم استقبال نشد و آن راه ها را، تقریبا از دست دادیم در واقع مردم پس اندازی ندارند که بیایند در میدان های نفتی سرمایه گذاری کنند و جلب اعتماد مردم هم بسیار کار سختی است.
قبول که ایرانی ها در مصرف انرژی یکی از بدمصرف ترین ملت های جهان هستند و به دلیل تنش های سیاسی و تحریم ها، سرمایه گذار خارجی هم نمی آید و از داشتن تکنولوژی روز دنیا هم که بی نصیبیم، بنابراین باید در داخل اقداماتی صورت بگیرد که مشکلاتی در فصل نیاز به گاز، نه برای خانوار و نه برای صنایع پیش نیاید، راه کارها کدامند؟
راهکار داخلی بهینه سازی مصرف انرژی است. نیروگاه های کشور بهره وری بسیار پایین دارند، خودروها از کیفیت بسیار پایینی برخوردارند، موتورخانه ها و بخاریها ی گازی باید حتما اصلاح شوند، ضمن این که می توانیم گازهای فله را جمع آوری کنیم. اگر همین چند مورد انجام شود حتی بدون توسعه میدان های گازی می توانیم به اندازه چندین فاز پارس جنوبی صرفه جویی کنیم و نیازهای کشور را تامین کنیم. البته اوضاع کشور در حال حاضر در بخش گاز بحرانی نیست و نباید نگران زمستان بود.