به گزارش اقتصاد انرژی به نقل از شانا
کشور ما از غنیترین منابع انرژی برخوردار است، اما استفاده نادرست و غیربهینه از حاملهای انرژی نهتنها عمر ذخایر تجدیدناپذیر را کاهش داده، بلکه خسارتهای جدی به محیطزیست و صدمات جبرانناپذیری به فرآیند توسعه پایدار، افزایش درآمدهای ارزی و گسترش زیرساختهای اقتصادی ایران وارد کرده است؛ موضوعی که مختص کشور ما نیست و در سایر کشورهای جهان هم به چالشی نگرانکننده تبدیل شده تا آنجا که شورای دفاع از منابع طبیعی آمریکا برآورد کرده است در خانه مردم آمریکا بهطور میانگین ۲۵ درصد انرژی برای گرم کردن فضاها، ۱۳ درصد برای گرم کردن آب، ۱۱ درصد برای خنکسازی و بقیه برای لوازم خانگی مصرف و هدر میشود.
بر همین اساس ضرورت اصلاح الگوی مصرف و بهینهسازی مصرف انرژی مورد توجه قرار گرفت و کشورهای جهان را واداشت با اعمال راهبردهای کارآمد از جمله تکیه بر انرژیهای تجدیدپذیر، بهدنبال راهی برای جلوگیری از هدررفت انرژی و کمک به حفظ محیط زیست بیفتند، زیرا بهینهسازی مصرف و بهرهوری انرژی، انتخاب الگوها و اتخاذ و بهکارگیری روشها و سیاستهایی در مصرف درست انرژی نهتنها متضمن استمرار حیات و توسعه پایدار جامعه است، بلکه به بقای انرژی برای همگان و نسلهای آتی منجر میشود، همچنین مانعی برای تولید و گسترش آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از مصرف نادرست انرژی خواهد بود.
در ایران بهطور معمول با هدف افزایش بهرهوری و بهینهسازی مصرف انرژی، سیاستهای مختلفی از جمله سیاستهای قیمتی و غیرقیمتی بهکار گرفته میشود که در سیاستهای غیرقیمتی، آموزش و فرهنگسازی نقش برجستهای ایفا میکند، اما نباید فراموش کرد در بازه زمانی کنونی که علم بهسرعت در حال پیشرفت است، با در دسترس بودن فناوریهایی با بهرهوری انرژی بالا و قیمت مناسب برای مصرفکنندگان، شاهد نیل به بهینه شدن مصرف در سطح جامعه خواهیم بود.
موضوعی که حسین آبنیکی، مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت هم بهتازگی به آن اشاره کرده و با تأکید بر اینکه موضوع بهینهسازی در ذهن سیاستگذاران مغفول مانده و میتوان جدیتر این موضوعات را پیگیری کرد، گفته است برنامهریزی برای کاهش ۵۰ درصدی شدت مصرف انرژی در کشور در دستور کار قرار گرفته است.
شدت مصرف انرژی در ایران بسیار بالا و بیش از ۲ برابر میانگین جهانی است و جزو بالاترین کشورها در شدت مصرف انرژی هستیم، به همین دلیل بهینهسازی در ساختمانها، نیروگاهها، شرکتهای سیمان و فولاد، پتروشیمیها و بخش کشاورزی از اولویتهای جدی کشور است، البته ارتقای بهرهوری انرژی فرادستگاهی است و افزون بر نهادهای دولتی، بخش عمومی و خصوصی و همه آحاد مردم را درگیر میکند و نیازمند آن است که در قالب برگزاری رویدادهایی، مجموعههای مختلف ذینفع در این زمینه تبادلنظر داشته باشند.
ناکارآمدی راهبردهای بهینهسازی مصرف انرژی
الزام قانونی برای جایگزینی ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار بخاری و ایجاد تغییرات در نوع و نحوه دریافت بخاریها مبنی بر اینکه مصرفکننده دیگر لازم نیست برای تأمین بخاری با بازدهی بالاتر پولی پرداخت کند، جذاب کردن شرایط برای سرمایهگذار، اجرای برنامه نوسازی ۱۶۰ هزار تاکسی در کشور، در دستور کار قرار دادن برقی کردن حملونقل عمومی، جایگزینی مینیبوس و اتوبوسهای فرسوده و طرح جایگزینی موتورسیکلتها، مصوب شدن هزینهکرد ۳۰ میلیون دلار در بهینهسازی مصرف انرژی در حملونقل درونشهری و برونشهری، تشکیل صندوق بهینهسازی انرژی و موارد بیشمار دیگر، از ناکارآمدی راهبردهای بهینهسازی مصرف انرژی در کشور حکایت دارند.
موضوعی که مالک شریعتی نیاسر، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در مورد آن لب به گلایه گشوده و با اشاره به اینکه وضع شدت مصرف انرژی در کشور مطلوب نیست، اظهار کرده است: از ابتدای برنامه پنجم تا انتهای برنامه ششم توسعه باید شاخص شدت مصرف انرژی ۵۰ درصد کاهش مییافت، اما در عمل این اتفاق نیفتاد.
به گفته وی، بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار فرصت صرفهجویی در حوزه مصرف انرژی در کشور وجود دارد که معادل ۳.۵ میلیون بشکه نفت خام است و اگر تنها ۲۵ درصد آن را بهینهسازی کنیم گام مهمی برداشتهایم.
البته آسیبشناسی در تدوین برنامه هفتم توسعه در زمینه بهینهسازی انرژی انجام شده است که با توجه به این آسیبشناسی، چند موضوع در برنامه هفتم توسعه دنبال میشود که شامل تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه، مردمیسازی بهینهسازی مصرف انرژی، ایجاد بازار متشکل انرژی و بهینهسازی مصرف انرژی مبتنی بر گواهی صرفهجویی، ایجاد متولی واحد برای بهینهسازی مصرف انرژی مبتنی بر گواهی صرفهجویی، زمینهسازی روی بازتوزیع یارانههای انرژی به هر کد ملی، افزایش تعرفه حاملهای انرژی در بخشهایی که دارای تبعات کمتری است و تمرکز بر جمعآوری گازهای مشعل، ذخیرهسازی گاز طبیعی و هوشمندسازی است.
استفاده از تجربیات موفق بینالمللی، چراغ راه بهینهسازی
بهمنظور جلوگیری از هدررفت انرژی و تلاش برای بهرهوری بهینه از سوختهای فسیلی، کشورهای جهان راهکارهای مناسبی بهکار بردهاند که موفقیت چشمگیری به همراه داشته است. برای نمونه سوئد در شاخص انتقال انرژی مجمع جهانی اقتصاد جزو کشورهای برتر در صرفهجویی انرژی است و ۵۴ درصد از انرژی این کشور از طریق انرژیهای تجدیدشدنی تأمین میشود؛ شبکههای هوشمند، منازل سوئدیها را از مصرفکننده انرژی به تولیدکننده انرژی تبدیل کرده است.
سوئد به غیر از هدف قرار دادن ۱۰۰ درصد از تولید برق خود از انرژی تجدیدشدنی تا سال ۲۰۴۰، خانهها را به مصرفکنندگان بهینه برق تبدیل کرده است. انرژی آبی و بیومس دو منبع مهم انرژی در عصر حاضر محسوب میشوند. انرژی آبی یا هیدرولیک نیرویی است که از حرکت آبی بهدست میآید که ممکن است برای اهداف مفید مهار شود. انرژی آب مانند انرژی خورشید از منابع طبیعی انرژی است.
بیومس یا زیستتوده یک منبع تجدیدپذیر انرژی است که از مواد زیستی بهدست میآید. بهطور کلی زبالههایی که منشأ زیستی داشته باشند و از تکثیر سلولی پدیدآمده باشند زیستتوده نامیده میشوند. جنگلها و ضایعات جنگلی، محصولات و ضایعات کشاورزی، باغداری و صنایع غذایی، فضولات دامی، فاضلابهای شهری و صنعتی، ضایعات جامد زبالههای شهری از منابع زیستتوده هستند.
با توجه به اینکه سوئد آبوهوایی سرد دارد، در دهههای اخیر، با افزایش مالیاتهای سوخت مازوت، شرکتهای برق کشور برای تأمین سوخت تأسیسات محلی «گرمایشی منطقهای» به انرژیهای تجدیدپذیر مانند زیستتوده روی آوردهاند.
آلمان هم برای صرفهجویی در انرژی سیاستهای سختگیرانهای وضع کرده که این قوانین بارها در سالهای گذشته اصلاح شده است تا صرفهجویی در این کشور به حداکثر برسد.
این کشور برای اینکه بتواند مصرف انرژی را به حداقل برساند سه قانون را مهم وضع کرد:
۱- سیاست تنبیهی: یک چارچوب قانونی روشن و مقررات سختگیرانه در سطح ملی که مستلزم ارتقای بهرهوری انرژی در ساختمانها و افزایش استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در میان تأمینکنندگان برق است.
۲- سیاست تشویقی: مشوقهای مالی از طریق یارانه و وامها برای کسانی که در صرفهجویی پیشتاز بودهاند.
۳- سیاستهای بسترساز: توسعه استانداردهای قابلاجرا از طریق گواهیهای عملکرد انرژی و حمایت از پروژههای نوینی که بهصرفه جویی و مصرف بهینه انرژی کمک میکند.
در آلمان شرکتهایی خصوصی وجود دارد که از کسانی که در حوزه تولید انرژی تجدیدپذیر سرمایهگذاری میکنند، حمایت میکنند. این شرکتها بستری ایجاد کردهاند که طرح و محل مناسب برای تولید این نوع انرژی را با سود مناسب در اختیار مردم میگذارد.
اینها تنها نمونههایی از کشورهای پیشگام در بهینهسازی مصرف انرژی است که سیاستمداران کشور ما که هر ساله شاهد شکسته شدن رکورد مصرف انرژی هستند و تاکنون برنامه جدی برای صرفهجویی پایهگذاری نکردهاند میتوانند با بهرهگیری از تجربیات کشورهای پیشگام، افزون بر صرفهجویی ارزی و حفظ ذخایر انرژی، محیط زیستی پاک برای همگان به ارمغان آورند.