به گزارش اقتصاد انرژی به نقل از بازار
این رسانه انگلیسی زبان با اشاره به بازپس گیری قره باغ از ارمنستان از سوی جمهوری آذربایجان مدعی شد این تحول، شکستی برای موضع روسیه در قفقاز و پیروزی برای ترکیه جهت تغییر قدرت خود در این منطقه مهم ترانزیت انرژی است.
این گزارش افزود: نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان به دنبال حمله روسیه به اوکراین از کییف حمایت کرد. به رغم سازش دیپلماتیک مهم وی در قبال آذربایجان، با توجه به درگیری روسیه در جنگ اوکراین، مسکو نیاز داشت برای حفظ مسیر خود از ایران، روابط دوستانه با باکو را حفظ کند. این درحالی بود که ترکیه نیز در موضع دیپلماتیک قوی قرار داشت، آذربایجان به این نتیجه برسد که اکنون زمان حمله دوباره به قره باغ فرارسیده است.
اکنون به نظر می رسد آذربایجان کنترل همه بخش های قره باغ را بدست گرفته است. بیشتر جمعیت این منطقه به ارمنستان گریخته اند و دولت مستقر در این منطقه اعلام کرده که منحل خواهد شد. البته نیروهای صلح بان روسیه در منطقه باقی می مانند اما هدف آنها اکنون نامشخص است. با توجه به الحاق منطقه نخجوان به ترکیه، در حال حاضر یک مسیر زمینی از استانبول به باکو و در منطقه دریای خزر، مسیری به کشورهای کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی وجود دارد.
در حالی که برخی از خطوط کلیدی نفت و گاز از آذربایجان به گرجستان و از آنجا به ترکیه و بازارهای جهانی وارد می شود، قزاقستان نیز به دنبال گسترش صادرات نفتی خود از طریق خط لوله باکو- تفلیس و جیحان (Baku-Tbilisi-Ceyhan pipeline) است تا اتکای خود به خط لوله خزر به بندر نوواراسیسک روسیه در دریای سیاه را که به طرز نگران کننده ای نزدیک به درگیری ها در اوکراین است، کاهش دهد. فعالیت این خط لوله در ژوئیه گذشته به دلیل ادعای خسارت ناشی از طوفان تعطیل شد.
نشنال نیوز با اشاره به گشایش خط لوله انتقال گاز ترانس آناتولین در سال ۲۰۱۸ نوشت: این خط لوله با اتصال به خط لوله آدریاتیک تامین گاز یونان، آلبانی و ایتالیا را آغاز کرد. ترانس اناتولین از جمهوری آذربایجان آغاز شده و پس از گذر از گرجستان در بخش اروپایی ترکیه پایان مییابد.
همچنین ترکمنستان و آذربایجان در نهایت در ژانویه (دی/ بهمن) ۲۰۲۱ تصمیم گرفتند میدان نفت و گاز فرامرزی دوستلوک (دوستی) را در میانه دریای خزر توسعه دهند. این امر می تواند راه برای انتقال گاز ترکمنستان به سمت غرب این کشور از طریق خط لوله ترانس کاسپین را که از مدتها قبل انتظار آن می رفت، هموار کند.
این گزارش در بخشی از ارزیابی خود از تحولات بازار انرژی جهان نوشت: ترکیه که مدتها دارای حداقل منابع هیدروکربنی بود اکنون در حال توسعه دو میدان قابل توجه در دریای سیاه است و شرکت دولتی انتقال و بازاریابی نفت و گاز بوتاش ترکیه به تازگی موافقت خود را با تامین انرژی رومانی اعلام کرد.
آذربایجان همچنین با همکاری شرکت انرژی تجدید شدنی مصدر ابوظبی به دنبال تولید هیدروژن سبز از انرژی باد و خورشید است.
نشنال نیوز در ادامه نوشت: همه این اقدامات برای اروپا خوشایند است زیرا کشورهای این قاره به دنبال جایگزین گاز روسیه هستند اما در عین حال نشان می دهد که بروکسل در استفاده از اهرم فشار دیپلماتیک بر مسائلی همچون حقوق ارمنی ها در منطقه قره باغ محدودیت دارد.
این گزارش افزود، نقش ترکیه به عنوان مسیر ترانزیت انرژی همچنین به عامل نگران کننده برای اروپا تبدیل شده است هر چند که آنکارا عضو ناتو است اما از جنجال با اروپا خودداری نکرده است.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه و الهام علی اف همتای آذربایجانی او روز دوشنبه در مراسم افتتاح خط لوله جدید برای تامین نفت نخجوان شرکت کردند. حضور دو رئیس جمهور برای افتتاح آنچه که به خودی خود طرحی کوچک محسوب می شود، بیانگر هدف ترکیه برای تبدیل این کشور به یک کریدور گازی و همسویی آن با باکو است. اردوغان در این نشست به صراحت گفت: خوشحالم در کنار همه شما هستم و نخجوان را به ترکیه متصل می کنیم.
در این گزارش آمده است: ترکیه بهعنوان یک کشور ترانزیتی، مسلما اهرمهای بیشتری نسبت به تأمینکنندهای مانند روسیه در اختیار دارد، زیرا درآمد مستقیم آن از این راه نسبتا ناچیز است و بنابراین میتواند تمایل بیشتری به از دست دادن آنها داشته باشد.
این رسانه در پایان مدعی شد: صف بندی جدید در قفقاز، ایران را نیز به ویژه با توجه به روابط آذربایجان با تل آویو نگران کرده است. در حالی که اتحادیه اروپا بلاتکلیف است، توجه آمریکا به جای دیگری معطوف شده است. بعلاوه روسیه در تلاش است تا به جنگ اوکراین ادامه دهد و دست ایران در حوزه اقتصادی باز نیست. همه این عوامل باعث شده ترکیه از فرصت خود استفاده کند. ایران تا پیش از این مقداری گاز به نخجوان و ارمنستان صادر می کرد، در حالی که ترکیه مهم ترین بازار صادراتی آن به حساب می آید. اکنون همه این مسائل در معرض خطر است.
این رسانه انگلیسی در پایان این سوالات را مطرح کرد: آیا پیروزی آذربایجان در بازپس گیری قره باغ، در نهایت صلح را در قفقاز ایجاد خواهد کرد؟ آیا طرف های درگیری های مسکوت مانده دیگری از ضعف مسکو استفاده و بار دیگر آتش درگیری ها را داغ خواهند کرد؟ آیا ترکیه در نهایت می تواند آنچه را که در دهه ۱۹۹۰ موفق به تشکیل آن نشد، مدیریت کرده و ارتباط واقعی با کشورهای آسیای میانه برقرار کند؟ در نهایت آیا اروپا می تواند چنین تغییراتی را بدون سازش درباره مسائل اصول محیط زیستی و اخلاقی خود در راهبرد امنیت انرژی این قاره ادغام کند؟ درگیری کوتاه در قره باغ سوالات دشواری را برانگیخت که پاسخ به آنها آسان نیست.