به گزارش اقتصاد انرژی به نقل از بازار
توسعه پایدار از جمله مفاهیم مدرن جامعه جهانی محسوب می شود که علاوه بر اقتصاد و صنعت، زمینه های گسترده دیگری همچون محیطی زیست، صنایع سبز، انرژی پاک و … را در بر می گیرد. این مفهوم در میان کشورهای صنعتی و توسعه یافته جهان از اهمیت بالایی طی دهه های گذشته برخوردار بوده و از همین روی، سرمایه گذاری های گسترده ای نیز در این زمینه در حال انجام است.
یکی از مولفه های دخیل در توسعه پایدار، انرژی های تجدیدپذیر و جایگزین سازی آنها با سوخت های فسیلی است که در حقیقت، علاوه بر کاهش ریسک های زیست محیطی، تولید این انرژی ها را به عنوان یکی از پایدارترین راه حل های نسبتا دائمی برای تامین منابع انرژی به ویژه در کشورهایی است که منابع سوخت های فسیلی را در اختیار ندارند. استفاده از سوخت های جدید مانند متانول، هیدورژن و یا تولید برق از طریق توربین های بادی و آبی همگی در همین راستا انجام و طبقه بندی می شوند.
توسعه پایدار و اقتصاد نفت
با قرار دادن دو گزاره توسعه پایدار و اقتصاد نفت در کنار یکدیگر، این چنین به نظر می رسد که این دو واژه دستکم در منافع ناشی از هدف، متضاد یگدیگر جلوه می کنند. یعنی کشوری که اقتصاد آن وابسته به تولید و فروش نفت است، اساسا نمی تواند در زمینه توسعه پایدار گام چندان بلندی بر دارد.
کشورهایی چون هند، چین و ژاپن که تا چند سال پیش از جمله بزرگترین وارد کنندگان انرژی در جهان محسوب می شدند؛ امروز با کمک فناوری به روز خود موفق به تولید سوخت های پاک و ارزان قیمتی مانند هیدروژن و متانول شده و تصمیم به صادرات این منابع جدید و پر طرفدار انرژی دارند
اما حقیقت امر این است که با حرکت بسیاری از کشورهای صنعتی جهان به سمت جایگزین سازی انرژی های سبز و تجدیدپذیر، امروزه اقتصاد نفت بر خلاف رویه یک قرن گذشته خود، تا حد زیادی تحت فشار و رنگ باختن قرار گرفته است.
به عنوان مثال، کشورهایی چون هند، چین و ژاپن که تا چند سال پیش از جمله بزرگترین وارد کنندگان انرژی در جهان محسوب می شدند؛ امروز با کمک فناوری به روز خود موفق به تولید سوخت های پاک و ارزان قیمتی مانند هیدروژن و متانول شده و تصمیم به صادرات این منابع جدید و پر طرفدار انرژی دارند. لذا کشورهای نفتی نیز ناگزیر هستند طی سال های آتی، حرکتی جامع و منسجم به سمت تولید سوخت های جدید تجدید پذیر و افزودن آنها به سبد سوخت های صادراتی خود نمایند.
تلاش عربستان برای دستیابی به بازار انرژی پایدار
یکی از مولفه های توسعه بایدار، دستیابی به بازارهای مبتنی بر انرژی های پایدار است؛ انرژی های تجدیدپذیر و سبزی که از استانداردهای مبتنی بر سیاست های کلان مربوط به تغییرات آب و هوایی و کربن زدایی برخوردار بوده و از بازار بسیار خوبی برخودار هستند. تاکید بر دستیابی به این نوع از انرژی را می توان به وضوح در اجلاس آب و هوایی «کاپ ۲۸» امارات که در ماه نوامبر با حضور دولت ها و شرکت های بزرگی همچون مایکروسافت، آمازون و … برگزار شد دید. در همین راستا، عربستان سعودی از چندی پیش تلاش های گسترده ای در زمینه های مختلف انجام داده که نشان دهنده همت ریاض برای فاصله گرفتن حداکثری از اقتصاد نفتی است.
ریاض سعی دارد با استفاده از فناوری چین، فاصله خود را با اقتصاد نفتی دوچندان نماید
عربستان سعودی در حال حاضر پروژه های متعددی همچون ساخت مسیر ترانزیتی ریلی در چهار جهت این کشور، ساخت رآکتورهای هسته ای، آغاز کاوش های معدنی برای دستیابی به منابع بزرگ مس و روی و همچنین ساخت نیروگاه های بادی در دست احداث دارد که در صورت ادامه روند، می تواند جایگاه خود به عنوان صادر کننده بزرگ منابع انرژی جهان را حتی در صورت کاهش فروش نفت، حفظ نماید. «عبدالعزیز بن سلمان السعود» وزیر انرژی عربستان در جریان سخنرانی خود در نمایشگاه نفت ابوظبی در تاریخ ۳۰ ژانویه ۲۰۲۳ اعلام کرد که کشورش بیش از ۲۶۶ میلیارد دلار به سرمایه گذاری بر روی انرژی های تجدیدپذیر تخصیص داده است.
علاقمندی چین به سرمایه گذاری در توسعه انرژی های پاک عربستان
در پی فاصله گرفتن عربستان سعودی از ایالات متحده به ویژه از زمان روی کار آمدن «جو بایدن» به عنوان رئیس جمهور آمریکا، چینی ها فرصت را غنیمت شمرده و سرمایه گذاری های کسترده ای در بخش های مختلف زیرساختی عربستان به ویژه در زمینه انرژی های پاک انجام داده اند. اگرچه به حاشیه رفتن واشنگتن به عنوان متحد بلامنازع عربستان از صحنه سیاست خارجی این کشور را می توان عامل اصلی حضور سنگین چینی ها در بازار این کشور دانست؛ اما باید توجه داشت که حضور غول های بزرگ انرژی همچون آرامکو و صندوق سرمایه گذاری پادشاهی عربستان نیز دلگرمی بزرگی برای پکن محسوب می شود.
در حقیقت می توان گفت که عربستان سعودی اکثر زیرساخت های عمدتا آمریکایی و به روز را در اختیار داشته و نیمی از راه را برای دستیابی به انرژی های پاک پیموده است. اکنون ریاض سعی دارد با استفاده از فناوری چین، فاصله خود را با اقتصاد نفتی دوچندان نماید. همچنین باید به این نکته نیز توجه داشت که با توجه به وضعیت اقتصادی نامساعد چین و ارزانتر بودن پروژه های زیرساختی آنها به نسبت اروپا و آمریکا، فناوری این کشور می تواند با حداقل هزینه وارد عربستان شده و مورد بهره برداری قرار گیرد.
«خالد الفالح» وزیر سرمایه گذاری عربستان در جریان سخنرانی خود در کنفرانس سرمایه گذاری مشترک چین و عربستان در پکن گفت: روابط با شرکت های چینی در خدمت اهدف عربستان برای توسعه اقتصاد خود فراتر از نفت است، زیرا این کشور به عقب نشینی جهان از بزرگترین منبع درآمد خود (نفت) فکر می کند. سرمایه گذاری از چین می تواند به پادشاهی کمک کند تا به یک بازیگر بزرگ در قدرت پاک تبدیل شود که بسیاری امیدوارند روزی جایگزین سوخت های فسیلی شود. و همچنین نفوذ پکن را در منطقهای که برای سالهای آینده برای امنیت انرژی آن حیاتی خواهد بود، گسترش میدهد.
وی همچنین افزود: ما از شرکتهای چینی دعوت میکنیم در زنجیره تامین انتقال سبز شرکت کنند… علاوه بر سرمایهگذاری، چه [سرمایهگذاری مستقیم خارجی] و چه در پایتخت ما، در پادشاهی عربستان سعودی، حجم کار پروژهای قابل توجهی وجود دارد که نیازمند مشارکت چین در اجرای پروژه چین است.
در بخش معدنکاوی لیتیوم نیز همانطور که گفته شد؛ چینی ها سرمایه گذاری سنگینی در عربستان انجام داده اند. «روی ژانگ» مدیر سرمایه گذاری گانفنگ لیتیوم به عنوان یکی از شرکت های سرمایه گذار در بخش معادن لیتیوم عربستان، معتقد است که دولت عربستان وعده اطمینان بیشتر در سیاست را در جهانی ارائه می دهد که چین به طور فزاینده ای یک هدف سیاسی برای سایر کشورها است. او گفت که با این حال، این کشور می تواند با اجازه دادن به شرکت ها برای جذب افراد بیشتری از چین، سرمایه گذاری بیشتری را جذب کند.