به گزارش اقتصاد انرژی به نقل از خبرگزاری بازار
ایران در دوره دولت سیزدهم مجددا آفریقا را در کانون توجه خود قرار داده است و سفرهای مکرر وزیر خارجه به کشورهای آفریقایی و سفر ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری ایران به کنیا، اوگاندا و زیمبابوه در تیر ماه سال جاری پس از ۱۱ سال به منظور تقویت روابط با کشورهای دوست و همسو و در راستای تنوعبخشی به مقاصد صادراتی و ایجاد زمینههای همکاری سیاسی و تجاری نیز با همین هدف صورت گرفته است.
دسترسی قاره آفریقا به کانال سوئز، تنگه جبلالطارق، بابالمندب و دماغه امیدنیک، این قاره را به مرکزی برای رقابت سنگین کشورهای مختلف تبدیل کرده است و اقتصاد ۶۰۰ میلیارد دلاری آن بازاری بکر و جذاب برای کالاهای ایرانی است و این در حالی است که سهم ایران از این بازار تنها ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار است.
آفریقا فرصتهای بسیار طلایی برای آینده و نقش آفرینی در قاره های همجوار دارد. خصوصا اینکه جمهوری اسلامی ایران به لحاظ ژئوپلیتیک در شرایطی قرار دارد که میتواند محور تعادل و توسعه همکاریهای سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا باشد. افزون بر این ۸۴ درصد تجارت آفریقا که از طریق دیگر کشورها صورت می گیرد ظرفیت بالایی برای تجارت با این قاره فراهم کرده است، خصوصا آن که ستون اصلی تجارت این قاره بر پایه حوزه کشاورزی و معدن استوار است.
به رغم اینکه نام آفریقا همواره یادآور فقر بوده است، اما بر اساس برآوردهای بین المللی ۹۶ درصد الماس، ۹۰درصد کروم، ۸۵ درصد پلاتین، ۵۰ درصد کبالت، ۵۵ درصد منگنز، ۴۰ درصد بوکسیت، ۱۳ درصد مس، ۵۰ درصد فسفات، ۶۵ درصد طلا، و ۳۰ درصد توریوم و اورانیوم جهان در آفریقا قرار دارد. این در حالی است که آفریقا مالک ۲۰ تا ۲۵ درصد پتانسیل یدروالکتریک جهان نیز هست که تا کنون بخش کوچکی از آن تحت کنترل درآمده است. آهن، قلع، روی، سرب، زغالسنگ، سنگهای قیمتی و نیکل در آفریقا به وفور یافت میشود. ۱۰ کشور این قاره از جمله نیجریه، لیبی، گابن، الجزایر و آنگولا از صادرکنندگان نفت هستند. به دلیل باران های فراوان بیشتر زمینهای این قاره حاصل خیز است و جنگلهای انبوه در کنارمزارع سرسبز از ثروتهای خدادادی آفریقا محسوب می شود.
آفریقا بخش مغفول در سبد تجارت ایران
در حال حاضر ایران از ۵۴ کشور آفریقایی، تنها در ۲۱ کشور سفارتخانه دارد و این رقم نیازمند افزایش است. افزایشی که بیش از هر موضوع دیگری نیازمند تغییر دیدگاه به کشورهای قاره آفریقاست. تغییر در این نگاه که قاره آفریقا، قارهای فقیر و فاقد ارزشهای لازم برای سرمایهگذاری است. واقعیت امروز این قاره حکایت از آن دارد که چنین تفکری دستکم در بسیاری از کشورها دیگر معتبر نیست ابرقدرتهای اقتصادی چون آمریکا، چین و روسیه سالهاست چشمانداز متفاوتی در این قاره برای منافع خود ترسیم کردهاند.
در نظم نوین جهانی هر سرزمینی درپی شکوفایی اقتصادی است و ظرفیتهای آفریقا مسیری امن برای تأمین بسترهای این شکوفایی خواهد بود. همسایگان ایران هم سالهاست به این قاره توجه ویژه دارند. نرخ بالای رشد جمعیت در کنار ظرفیتهای عظیم و متنوع اقتصادی و تجاری و معادن گسترده آفریقا باعث شده است که علاوه بر کشورهای غربی که سابقه حضور استعماری در این قاره دارند، کشورهای چین، هند و ترکیه نیز سرمایهگذاریهای عظیمی در دو دهه گذشته به منظور افزایش مشارکت خود در توسعه اقتصادی این قاره انجام دهند
در شرایط کنونی، ایران با ایجاد و گسترش خطوط حملو نقل هوایی و دریایی از یک سو و گسترش رایزنیهای اقتصادی از سوی دیگر در تلاش است تا فصلی تازه در ارتباط با قاره سیاه آغاز کند. فصلی که در آن آفریقا تأمین کننده بخشی از مواد اولیه مورد نیاز ایران است و تهران هم در زمینه خدمات فنی و مهندسی، کالا، ماشین، تراکتور، لوازم خانگی، تجهیزات پزشکی و دارو میتواند در بازار بزرگ و بکر آفریقا اثرگذار باشد
در شرایط کنونی، جمهوری اسلامی ایران با ایجاد و گسترش خطوط حملو نقل هوایی و دریایی از یک سو و گسترش رایزنیهای اقتصادی از سوی دیگر در تلاش است تا فصلی تازه در ارتباط با قاره سیاه آغاز کند. فصلی که در آن آفریقا تأمین بخشی از مواد اولیه مورد نیاز ایران را برعهده بگیرد و تهران هم در زمینه خدمات فنی و مهندسی، کالا، ماشین، تراکتور، لوازم خانگی، تجهیزات پزشکی و دارو میتواند در بازار بزرگ و بکر آفریقا اثرگذار باشد.
آغاز روابط مستمر و مستحکم با قاره آفریقا میتواند، جمهوری اسلامی را به چند اتحادیه معتبر این قاره هم نزدیک کند. اتحادیههایی چون آفریقا، اکوواس (ECOWAS)، جامعه توسعه جنوب آفریقا (SADC)، گروه بانک آفریقایی توسعه ADBG و یا حتی اتحادیه عرب، نمونههایی از این نهادهای سازمان یافته هستند که در قارهای که دومین گستره بزرگ و پرجمعیت جهان است و ۲۰ درصد از مساحت خشکیهای زمین را پوشش میدهد و ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت جهان (۱۸ درصد) را در خود دارد. نزدیکی به یکی از کشورهای عضو این اتحادیهها راه را برای صادرات توانمندیهای ایران به ویژه در حوزه غذا و دارو باز میکند.
آفریقا از آن جهت قاره فرصتها نامیده شده است که در حال حاضر میتواند در برنامه کشت فراسرزمینی مورد توجه ویژه قرار گیرد. قاره آفریقا در حوزه تأمین گوشت و دام هم سرزمین بکر و قابل توجهی دارد و بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس از این ظرفیت قاره آفریقا حداکثر بهرهبرداری را انجام داده و بخشی از گوشت خود را از این حوزه تأمین میکنند.
در درجه اول چین در تللاش است تا با اجرای پروژه های زیرساختی چون (خطوط ریلی، شرکتهای هواپیمایی، اتوبانها، کریدورها و صنایع برق و انرژی) در این قاره مشارکت فعال داشته باشد.ترکیه نیز در تلاش است تا با اجرای پروژه های زیرساختی در قاره سیاه مسیر توسعه صادرات خود به این پهنه جغرافیایی را هموار کند. ترکیه سرمایهگذاریهای مختلفی را در بنادر و زیر ساختهای کشورهای آفریقایی انجام داده است و شرکتهای ساختمانی ترکیه و تجار این کشور نیز قویا وارد بازار آفریقا شده اند و علت آن منابع طبیعی، زمینهای قابل کشت، نفت و گاز طبیعی، مواد معدنی جنگلها و حیاتوحش غنی و بخش عظیمی از منابع طبیعی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر است.
به همین سبب، حضور ایران در قاره آفریقا می تواند کمک شایانی به توسعه صادرات و افزایش تنوع در اقتصاد ایران نماید، باید به این مساله اشاره کرد که برخی از کالاهای ایرانی توانایی رقابت با کالاهای چینی و اروپایی را ندارند اما می توانند جای پای خود را در کشورهای آفریقایی پیدا بکنند پس از این دیدگاه نیز حضور ایران در قاره آفریقا ضروری است.
نیجر بازار هدف صادراتی بزرگی برای ایران می شود؟
به تازگی نیز محمدمخبر معاون اول رییس جمهور در دیدار با علی لامین زین نخست وزیر نیجر اعلام کرده راهبرد جدی دولت سیزدهم توسعه روابط در همه ابعاد سیاسی اقتصادی و فرهنگی با کشور های آفریقایی است. اخیرا مقدمات بازگشایی سفارت ایران در نیجر فراهم شده است که بلاشک به روند رو به رشد روابط میان دو کشور کمک خواهد کرد.
صدور خدمات فنی و مهندسی بویژه در حوزه انرژی، فرصتهای اقتصادی قابل توجه برای توسعه همکاری های زیرساختی حوزه برق، نیروگاه های حرارتی، صادرات خودرو، حل مشکلات بانکی، بهداشت و درمان، صنعت، کشاورزی و راه اندازی سازوکار تهاتر برای تسهیل روابط اقتصادی فی مابین از جمله تفاهمات و توافقات صورت گرفته در سفر نخست وزیر نیجر به جمهوری اسلامی ایران بوده است
صدور خدمات فنی و مهندسی بویژه در حوزه انرژی، فرصتهای اقتصادی قابل توجه برای توسعه همکاری های زیرساختی حوزه برق، نیروگاه های حرارتی، صادرات خودرو، آموزش فنی و حرفه ای، حل مشکلات بانکی از قبیل صرافی ها و کارگزاری ها، بهداشت و درمان، صنعت، کشاورزی و راه اندازی سازوکار تهاتر برای تسهیل روابط اقتصادی فی مابین از جمله تفاهمات و توافقات صورت گرفته در سفر نخست وزیر نیجر به جمهوری اسلامی ایران بوده است.
در آبان ماه سال جاری نیز علی اکبر محرابیان، وزیر نیرو در دیدار با وزیر خارجه نیجر یائو سنگاره با اشاره به پتانسیل ایران برای همکاری در حوزه ارائه تجهیزات و تکنولوژی برق و انرژی با کشور نیجر و وجود ذخایر آبی مطلوب در رود نیجر برای احداث نیروگاه در این کشور خواستار توسعه همکاری دو کشور در حوزه های نیروگاهی شده است. این در حالی است که در فصل گرما نیجر نیاز روزانه به ۱۰۰ مگاوات انرژی برق دارد که در حال حاضر بخشی از آن از طریق همسایگان این کشور آفریقایی تامین می شود.
نیجر از ذخایر نفتی قابل توجه (۱ میلیارد بشکه) برخوردار است که برای تولید حجم عمده برق این کشور استفاده می شود و امیدوار است که به یک تولیدکننده و صادرکننده مهم نفت تبدیل شود. نیجر حدود ۲۰ هزار بشکه در روز نفت تولید میکند که عمدتاً از پروژه های CNPC در حوضه آگادم در جنوب شرقی کشور است. نفت خام این کشور در داخل کشور استفاده یا از طریق جاده به نیجریه همسایه حمل میشود. با این حال، نیجر در آستانه دستیابی به افزایش تولید مورد انتظار خود است، زیرا شرکت ملی نفت چین قرار است پروژهای را تکمیل کند که نیجر را قادر میسازد ۱۱۰ هزار بشکه در روز تولید و از طریق خط لوله صادرات نیجر-بنین در سال جاری صادر کند و تاکنون ۸۰ درصد این پروژه تکمیل شده است. بنابراین حضور رقبایی همچون چین در نیجر لزوم شتاب ایران در به کارگیری دیپلماسی انرژی در خصوص این کشور را با هدف توسعه تعاملات نفتی شدت می بخشد. ایران به سبب تجربیات و دانش فنی خود در زمینه صنعت نفت و پتروشیمی می تواند با ورود به عرصه انرژی نیجر از ظرفیت های نفتی نیجر چه به صورت سرمایه گذاری و چه تولید مشتقات نفتی بهره برد.
اما در خصوص روابط ایران و نیجر می توان گغت که طی دهه های اخیر تهران علاقه بیشتری به برقراری ارتباط با کشورهای ساحل این قاره داشته است. منطقه نیمه خشک ساحل در غرب و شمال مرکزی آفریقا به طول ۳۸۶۰ کیلومتر از ۱۱ کشور تشکیل شده که نیجر نیز یکی از آن ها است.
کشورهای ساحل با رشد سریع جمعیت، فقر شدید، تشدید تغییرات آب و هوایی، بحرانهای غذایی و تغذیه، شورشهای خشونت آمیز توسط گروههای مذهبی افراطی و همچنین باندهای جنایتکار، بیثباتی سیاسی، توسعه نیافتگی اقتصادی و سایر بحرانهای سیستمی مواجه هستند که دولت های این منطقه را به سمت دریافت کمکهای خارجی برای رسیدگی به این مشکلات در همه ابعاد سوق می دهد. افزون بر این وجود منابع غنی معدنی در این منطقه همچون طلا، آهن، مس، الماس، فسفات، بوکسیت و اورانیوم و دسترسی ایران به این منابع برای تامین نیازهای اقتصادی خود و هم چنین فقر در منطقه ساحل و غرب آفریقا نیز سبب فرصتهایی برای ایران شده تا با حمایت مالی از کشورهای این منطقه از طریق پروژههای زیرساختی، نفوذ خود را افزایش دهد.
در نهایت، این روابط اقتصادی همچنین بازارهایی را برای محصولات ایرانی، به ویژه نفت که تحت تحریمهای جهانی است، ایجاد میکند. بنا به گزارشها، ایران از اجرای پروژههای مشترک، از جمله تأسیسات در کشورهای ساحل که نفت ایران را پالایش میکنند، درآمد قابل توجهی به دست آورده است. به عنوان مثال، ایران در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۹، ۱۰۸۵ تن کالای غیرنفتی به ارزش ۱.۱۵ میلیون دلار به نیجر صادر کرده است، در حالیکه هیچ وارداتی از نیجر به ایران در آن سال ثبت نشد.
اما به صورت کلی، صادرات ایران به نیجر در سالهای اخیر تا حدودی رو به رشد بوده است. براساس آمارهای منتشر شده توسط سازمان توسعه تجارت ایران، در سال ۲۰۲۰، مجموع صادرات ایران به نیجر به ارزش ۲۱ میلیون دلار بوده است که نسبت به سال ۲۰۱۹ با افزایش ۴۰ درصدی مواجه بوده است. از طرف دیگر، مجموع واردات نیجر از ایران در سال ۲۰۲۰ حدود ۵۰ میلیون دلار بوده است.
محصولاتی که ایران به نیجر صادر میکند، شامل محصولات پتروشیمی، کالای دستی، تجهیزات پزشکی، لوازم خانگی و قطعات خودرو است. علاوه بر این، ایران به عنوان یکی از تولیدکنندگان برتر توتون در جهان، توتون خود را نیز به نیجر صادر میکند. اما با توجه به حجم اندک برخورداری مردم نیجر از بهداشت و درمان و آب شرب و حتی برق می توان گفت که بازاری بسیار بکر در اختیار ایران قرار دارد تا با صدور خدمات پزشکی و دارویی و حتی تامین آب و برق سهم خود را از بازار این کشور ارتقا دهد.
خروج فرانسه از نیجر، آغازی بر همکاری تهران و میامی در زمینه استخراج اورانیوم می شود؟
در پی تشدید تنشها بین دولت فرانسه و نیجر، آخرین گروه نظامیان فرانسه در اواخر دسامبر از خاک نیجر خارج شدند و سفارت فرانسه نیز برای مدتی نامعلوم بسته خواهد شد. نیجر هر چند یکی از فقیرترین کشورهای جهان است اما از بزرگترین ذخایر اورانیوم نیز برخوردار است. این کشور تا سال ۱۹۶۰ مستعمره فرانسه بود و در این سال استقلال خود را از این کشور اعلام کرد. فرانسه ۱۹ درصد اورانیوم مورد نیاز راکتورهای هسته ای خود را که تامین کننده ۷۰ درصد برق این کشور است را از طریق نیجر فراهم می کرد. اورانیوم تشکیل دهنده ۶۰ درصد از صادرات این کشور آفریقایی است.
باوجود این سهم قابل توجه در تامین نیازهای انرژی فرانسه، تنها ۱۴.۳ درصد از مردم نیجریه به شبکه برق دسترسی دارند. این تضاد آشکار نشان دهنده نابرابریها و استثمار مداوم توسط قدرتهای خارجی تجاوزگر در سراسر قاره آفریقا است. از همین روی، اورانیوم یک موضوع حساس در نیجر است که ۸۰ درصد از جمعیت آن در مناطق روستایی زندگی میکنند و دسترسی به برق بسیار ضعیف دارند. با ورود شرکت های ایرانی به بخش اورانیوم نیجر می توان با استفاده از دانش روز مهندسان و پیمانکاران ایرانی به این گنج مغفول دست یافت که پایه بسیاری از حوزه های صنعتی و پزشکی نوین به شمار می آید. محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران پیش تر و در سال ۲۰۱۳ با هدف همکاری ایران و نیجر در زمینه اورانیوم سفری به این کشور داشته است.
جمع بندی
نیجر کشوری با ذخایر معدنی و نفتی مناسب اما به شدت از لحاط صنعتی عقب مانده است و بنابراین توسعه روابط اقتصادی با این کشور خصوصا در حوزه صادرات محصولات پزشکی و معدن و نفت داشته باشد، خصوصا آن که با خروج فرانسه از این کشور مسیر برای تعامل تهران و نیامی در حوزه اورانیوم هموارتر شده است.
هم چنین همسایگی نیجر با لیبی، الجزایر و نیجریه فرصت صادرات مجدد کالاهای ایرانی به این کشورها را فراهم می کند، خصوصا آن که این کشورها از روابط مطلوبی با ایران برخوردار هستند.