حسین مسرّت
بهاباد است نگین سبز استان
به یزد و مرزهایش باغ و بستان
علیرضا دهقان بهابادی
اگر با من بیایید، من شما را به بهاباد که در بالش نیلی رنگ زعفران آرمیده و بر سفرههای غنی سرزمینش، دانههای زمرّدین انگور پاشیده شده، خواهم برد.(یزد، یادگار تاریخ، ج1)
***
خرسندم که پس از 54 سال، باز فرصتی دست داد تا از کهن دیار بهاباد دیدار کنم. دقیقاً مرداد 1349 بود که به همراه خانوادۀ علی ملازینلی بدین دیار سرسبز و فرح انگیز پای گذاردیم و مهمان خانۀ گرم وصمیمی کربلایی حسین دادرس بودیم و سپس از جادۀ خاکی راهی آریج ، ده عسگر، حسین آباد و سیمکوییه شدیم؛ چون خواهرم از مردم آریج بود.
امّا در بارۀ بهاباد چکیده وار بگویم که دیرینگی این دیار کهن را می توان از نام های باستانی و برجای مانده از تاریخ مانند: آریج ، آسفیچ (گویا آسپیچ بوده که معرّب شده است) ،اِسپیدران،اِسفِنگ، بِنزِشگون، بَنیز، پَتکیگان ،پَرک، پُرکان، پودنون، چَرمیز، خارِنگ، خُرمُتک، دِهِرت ، زِراشک، سَرکازه، فودیج، ، مازِرین، همیجان و …. دانست که منابع در باره وجه تسمیۀ آن ها آگاهی درستی ندارند. در برخی منابع نام کهن بهاباد را تالی نوشته اند.
نخستین بار نامش را در کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم نگارش 375 ق از ابوعبدالله محمد مقدسی( 336 -380 ق ) می یابیم که آن را دیاری سرسبز با باغ های فراوان و خوش آب و هوا می داند. سپس یاقوت حموی (۵۷۴ – ۶۲۶ ق) در سدۀ هفتم قمری در کتاب مُعجم البلدان از آن نام می برد که توتیای آن نامی بوده است. یک بار هم مارکو پولو (1254 – 1324میلادی)، جهانگرد ونیزی در سدۀ سیزدهم میلادی از این دیار گذر کرده است. نیز نامش در جغرافیای شهاب الدین حافظ ابرو (درگذشتهٔ ۸۳۳ ق)، نگارش سدۀ نهم قمری آمده است. بهاباد در زمان آل مظفر، ولایت مستقلی بوده است. این سرزمین همواره دارای سربازان جنگاوری بوده که به هنگام یورش محمود افغان رشادت خوبی از خود نشان دادند و باعث شکست او شدند. پیوسته از دیار بهاباد و بافق، دلیرمردانی در سپاه فرمانروایان یزد به ویژه در عصر آل مظفر ( در نیروی امیر مبارزالدین محمّد) و قاجار (در نیروهای محمّدتقی خان بافقی و از جمله فرزند دلیرش عبدالرّضا خان بافقی) بودند.
دیگر منابع تاریخی دربارۀ بهاباد عبارتند از: تاریخ جدید یزد، اثر احمد کاتب یزدی ، نگارش پس از 862 ق ؛ جامع مفيدی، نوشتۀ محمّدمفید مستوفی بافقی (درگذشتۀ پس از 1091ق) ، نگارش 1090ق؛ جامع جعفری، نوشته محمّدجعفر طرب نائينی، نگارش 1245ق؛ بستان السياحه از زین العابدین شیروانی(1194-1253 ق)، نگارش سال های ۱۲۱۰ـ۱۲۴۷ق؛ تاريخ كرمان، نوشتۀ احمدعلی خان وزيری (درگذشتۀ 1295ق)، نگارش 1209ق ؛ کویرهای ایران، نوشتۀ سون آندرسن هدین ( ۱۸۶۵ –۱۹۵۲م ) ، دانشمند سوئدی، نگارش حدود 1308ق که بخش بزرگی در بارۀ کویرهای این دیار دارد؛ جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، از گای لسترانج (1854- 1933م) ، خاورشناس مشهور انگلیسى، چاپ ۱۹۰۵ میلادى ؛ تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران از آلفونس گابریل ( ۱۸۹۴ -۱۹۷۵ م) جغرافیدان، محقق و سفرنامهنویس اتریشی درآغاز قرن بیستم میلادی ؛ تاریخ یزد از عبدالحسین آیتی تفتی (1250-1331ش) ، چاپ 1317ش؛ یادگارهای یزد از ایرج افشار (1304 -1389ش)، دفتر یکم، نگارش 1348 ؛ و حماسۀ كوير نوشته محمّد ابراهیم باستانی پاريزی (1304- 1393ش) .
ولی عمده ترین کتاب های مستقل چاپ شده دربارۀ شهرستان بهاباد به قرار زیر است :
جزوۀ بهاباد نوشتۀ محمّد فخر، مشهور فخرالواعظین بهابادی به نقل از عبدالحسین آیتی در کتاب آتشکدۀ یزدان یا تاریخ یزد که به گفتۀ محمّدرضا خادمی اکنون نشانی از آن در دست نیست // فرهنگ مردم بهاباد ، نگارش سید علی رضوی ، چاپ 1382 که دیباچه ای 120صفحه ای و جامع در بارۀ موقعیّت تاریخی ، جغرافیایی ، فرهنگی و ادبی بهاباد دارد// بهاباد این مروارید کویر را بهتر بشناسیم، کاری از گروه تحقیق بهاباد، چاپ 1370 // آخوند ملا عبدالله بهابادی ، نوشتۀ احمد ترحّمی ، چاپ 1374 که دیباچه ای 40صفحه ای دربارۀ پیشینۀ تاریخی ، جایگاه جغرافیایی ، اقتصادی و آثار تاریخی بهاباد دارد// روستای ما بنیز، اثر علی اکبر ابراهیمی بشکانی ، چاپ 1384// در کوچه باغ های بهاباد (گذری بر فرهنگ عامّۀ بهاباد)، گردآوری حکیمۀ خادمی ، چاپ 1394 // شاعران بهاباد، اثر محمّدحسن لقمانی ، چاپ 1396// آموزش و پرورش بهاباد در گذر زمان، نوشتۀ غلامعلی نفیسی، چاپ 1394// گردش یک روز دیرین، نگاهی به اوضاع تاریخی، فرهنگی و اجتماعی بهاباد تا دهۀ هفتاد، نگارش : حکیمۀ خادمی، چاپ 1397// راویان مشق عشق ، نواهای ماندگار (مفاخر و مشاهیر، ج1): گردآوری: محمّدرضا خادمی، چاپ 1399// جاذبه های گردشگری بهاباد، نوشتۀ سهراب علیدوستی و محمّدرضا خادمی، چاپ 1402// و چندین کتاب دیگر که از سوی کنگرۀ ملاعبدالله بهابادی دربارۀ وی چاپ
شده است.
و در سال های اخیر می توان به کتاب «فرهنگ آبادی های استان یزد»، چاپ 1364 ؛ «فرهنگ جغرافیایی آبادی های استان یزد»،جلد یکم، چاپ 1381؛ «جای نام های یزد» (ص 160تا 170) از رضا ملاحسینی، چاپ 1402 ؛ نیز گفتارهای محمّدرضا خادمی در نشریۀ آوای بهاباد ، گفتارهای الهام ملازینلی در بارۀ فرهنگ مردم بهاباد در نشریۀ ندای یزد و گفتارهای غلامعلی نفیسی و… اشاره کرد. به گونه ای که می توان گفت: در این 50 ساله هر کتابی دربارۀ استان یزد در هر زمینه چاپ شده، نامی از بهاباد در آن دیده می شود که نام بردن از همگی آن ها از حوصلۀ این گفتار بیرون است.
چنانکه اهل قلم می دانند انجام کارهای پژوهشی بر دو گونه است: کتابخانه ای و میدانی یا به بیانی دیگر: مکتوب و شفاهی. از این رو پیشنهاد می شود تا فراموشی به سراغ پیران و پیشکسوتان نیامده ،ترتیب گفت گو با اینان فراهم شود تا بعدها گفتگوها به روی کاغذ آمده و در دسترس پژوهشگران قرار گیرد.
خوشبختانه اکنون پژوهشگران توانمندی چون: سید علی رضوی ، دکتر احمد ترحّمی، محمّدرضا خادمی، غلامعلی نفیسی ، ناصر گرانمایه، محمّدحسن لقمانی ، حکیمۀ خادمی و غیره در این شهرستان وجود دارند که ما را به آیندۀ نگارش تاریخ جامع بهاباد و دیگر آثار پژوهشی امیدوار می کند.