به گزارش خبرنگار اقتصاد انرژی آنلاین چین، به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی، در دهههای اخیر موفق شده است مسیر خود را در صنعت پتروشیمی از واردکننده به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان این محصولات در سطح جهانی تغییر دهد. این تحولی استراتژیک و پیچیده که نه تنها بازتابی از رشد اقتصادی چین، بلکه نتیجه سیاستهای هدفمند دولتی و سرمایهگذاریهای بلندمدت است.
از واردات تا خودکفایی: داستانی از تصمیمگیریهای هوشمندانه
در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، چین بهعنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان محصولات پتروشیمی شناخته میشد. نیاز گسترده صنایع داخلی به مواد اولیه پتروشیمی، دولت را به فکر ایجاد تحول در این بخش انداخت. سیاستهای اولیه، مبتنی بر خودکفایی و استفاده از منابع داخلی بود. در همان زمان، با سرمایهگذاری در پروژههای عظیم نفتی مانند میدان داکینگ، اولین گامها در مسیر استقلال پتروشیمی برداشته شد.
اما نقطه عطف بزرگ در این مسیر، دهههای ۷۰ و ۸۰ بود. با آغاز اصلاحات اقتصادی و باز شدن درهای اقتصاد چین به سوی فناوریهای غربی، کشور شروع به جذب تکنولوژیهای نوین از کشورهای توسعهیافته کرد. در همین دوران بود که شرکتهای بزرگ پتروشیمی مانند ساینوپک و چاینا پترولیوم شکل گرفتند و صنعت پتروشیمی چین به شکلی مدرن و رقابتی وارد بازار جهانی شد.
اگر بخواهم نگاهی از درون به این تحولات داشته باشم، میبینم که چین توانسته است از یک کشور واردکننده به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات پتروشیمی تبدیل شود. اما این پیشرفت ناگهانی و چشمگیر، نتیجه یک استراتژی هوشمندانه بود که تحت هدایت دولت و بر اساس سیاستهای مدون پیش رفته است.
دولتمحوری در توسعه صنعت پتروشیمی چین
چیزی که در مسیر توسعه صنعت پتروشیمی چین بیشتر از همه جلب توجه میکند، نقش فعال و راهبردی دولت این کشور در هدایت این صنعت است. برخلاف بسیاری از کشورهای غربی که عمدتاً به بازار آزاد تکیه دارند، دولت چین از ابتدا بر برنامهریزی استراتژیک و هدایت فعال صنعت پتروشیمی تأکید داشت.
در برنامههایی مانند «ساخت چین ۲۰۲۵»، تمرکز بر تولید محصولات با ارزش افزوده بالا، کاهش وابستگی به واردات، و استفاده از فناوریهای سبز و نوین بوده است. این برنامهها موجب شدهاند که چین نه تنها در تولید مواد اولیه، بلکه در تولید محصولات با تکنولوژی پیشرفتهتر نیز خودکفا شود. در سالهای اخیر، حتی شاهد حرکت چین به سمت تولید پلیمرها و رزینهای مهندسی و افزودنیهای تخصصی بودهایم، محصولاتی که پیشتر عمدتاً وارد میشدند.
سرمایهگذاریهای دولتی در تحقیق و توسعه، بهرهگیری از فناوریهای نوین و استفاده از ابزارهای حمایتی نظیر یارانهها، وامهای کمبهره و معافیتهای مالیاتی، به رشد این صنعت سرعت بخشیده است. این سیاستها، همراه با مقررات سختگیرانه زیستمحیطی که شرکتها را مجبور به استفاده از فناوریهای کمکربن کرده، تأثیر قابل توجهی در توسعه پایدار صنعت پتروشیمی چین داشته است.
چالشها و فرصتها در افق جهانی
اما هرچقدر که صنعت پتروشیمی چین در داخل کشور قدرتمند و رقابتی شده است، در سطح جهانی نیز چالشهایی پیش رو دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. یکی از بزرگترین چالشها، مازاد ظرفیت تولید در برخی از محصولات پتروشیمی مانند پلیاتیلن و پلیپروپیلن است که موجب کاهش قیمتها و تضعیف رقابتپذیری جهانی چین شده است. از سوی دیگر، به دلیل کاهش تقاضا در بازارهای جهانی و فشارهایی که بر صنعت پتروشیمی وارد میشود، برخی از شرکتها با کاهش سوددهی مواجه شدهاند.
در کنار این مشکلات، چین با چالشهای محیطزیستی هم دست و پنجه نرم میکند. فشارهای جهانی برای کاهش انتشار کربن، به ویژه در بازارهای پیشرفته مانند اروپا، چین را به سمت پذیرش فناوریهای سبز و بهینهسازی فرآیندهای تولید سوق داده است. اما این چالشها، خود به فرصتی برای نوآوری و گسترش فناوریهای پاک تبدیل شدهاند.
در عین حال، فرصتهای بسیاری نیز در انتظار چین است. یکی از مهمترین آنها، افزایش تقاضای داخلی و توسعه بازارهای نوظهور است. بهویژه کشورهای در حال توسعه که در حال صنعتیشدن هستند، به محصولات پتروشیمی نیاز دارند و چین میتواند از این فرصت استفاده کند تا در بازارهای جهانی حضور پررنگتری داشته باشد.
نوآوری و رشد پایدار: کدام مسیر برای آینده؟
چین در حال حاضر نه تنها در زمینه تولید مواد پتروشیمی، بلکه در تحقیق و توسعه محصولات با ارزش افزوده بالا نیز سرمایهگذاری میکند. یکی از عواملی که این کشور را از رقبای خود متمایز کرده، تأکید بر نوآوری در فرآیندهای تولید است. استفاده از هوش مصنوعی و فناوریهای پیشرفته برای بهینهسازی خطوط تولید و کاهش آلایندگی، در کنار تلاش برای کاهش وابستگی به واردات مواد پیشرفته، به چین کمک کرده تا در تولید محصولات شیمیایی صنعت الکترونیک و دیگر بخشهای تخصصی نیز سهم خود را افزایش دهد.
اگر بخواهم از زاویهای تحلیلیتر به آینده صنعت پتروشیمی چین نگاه کنم، باید بگویم که این کشور در حال ورود به دورانی است که نوآوری و توسعه فناوریهای سبز، نقشی کلیدی در پیشبرد اهداف استراتژیک چین خواهند داشت. در این مسیر، چین با قدرت تمام بر روی کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری و بهبود کیفیت محصولات خود تمرکز کرده است.
نتیجهگیری: الگویی برای کشورهای در حال توسعه
تحول صنعت پتروشیمی چین، بدون شک، یکی از برجستهترین نمونههای موفقیت در توسعه صنعت در قرن بیست و یکم است. ترکیب سیاستهای حمایتی دولت، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و حضور فعال در بازار جهانی، باعث شده که چین به یکی از قدرتهای بزرگ پتروشیمی جهان تبدیل شود. این تجربه میتواند برای کشورهای در حال توسعه یک الگوی مناسب باشد تا با ترکیب مداخلات دولتی هوشمندانه، حمایت از نوآوری و توسعه فناوری، به استقلال صنعتی دست یابند.