به گزارش اقتصاد انرژی، غیرواقعی بودن تعرفه برق، فرسوده شدن تجهیزات و نیروگاهها، عدم وصول به موقع مطالبات سرمایه گذاران نیروگاههای تجدید پذیر و ناتوانی در تامین و بروزرسانی تجهیزات به دلیل تحریمهای اقتصادی، همه و همه باعث شد تابستان 1400 هم با خاموشیهای متعدد و طولانی مدت در برخی شهرها سپری شود.
نکته جالب درباره خاموشیهای امسال واکنش مسئولان بود؛ گویی از رییس دولت گرفته تا نماینده فلان استان در مجلس شورای اسلامی، هیچ کدام پیش از شروع خاموشیها، از وضعیت بحرانی صنعت برق خبری نداشتند.
از سال 1396 که نخستین گزارش را درباره وضعیت نامناسب صنعت برق در یکی از روزنامههای پرتیراژ اقتصادی کشور منتشر کردم، تا به امروز که سرانه مصرف برق در تابستان به بیش از 60 هزار مگاوات رسیده، صحبتهای کارشناسی و پژوهشهای علمی درباره وضعیت بحرانی صنعت برق و نیاز به سرمایه گذاری به منظور توسعه زیرساختهای این صنعت فراوان انجام شده است. اما با این حال وزرای نیرو در سالهای گذشته نتوانستند راه حلی به جز تشویق بخش خصوصی برای حضور و سرمایه گذاری در صنعت برق بیابند.
البته همین راه حل هم به دلیل برخی موانع سیاسی – امنیتی موجود در ساختار اقتصادی ایران، نتوانست به طور کامل اجرایی شود. به عنوان مثال بسیاری از ارگانهای حکومتی که پیش از ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در سال 1384 بنگاه دار بودند، پس از ابلاغ این سیاستها قرار بود از بنگاه داری خارج شوند. اما در عمل اتفاقی که افتاد این بود: حکمرانی غیرمستقیم همان ارگانها بر صنعت برق به واسطه شرکت ثالث!
شاید مثال زدن فهم و درک این موضوع را آسان تر کند. فرض کنید نهاد حکومتی X مدیریت و بهره برداری از تمامی نیروگاههای گازی کشور را بر عهده دارد. حال به این نهاد ابلاغ میشود که بنگاه داری وظیفه بخش خصوصی بوده و از فردا باید بنگاههای اقتصادی خود را با رعایت قوانین به بخش خصوصی واگذار کند. اتفاقی که در این مقطع افتاد این بود که نهادهای حکومتی مورد بحث، بخشی از سهام نیروگاههای خود را به بخش خصوصی واگذار کردند و بخش عمده دیگر به شرکتهایی واگذار شد که سهامدار عمده آن شرکتها همان نهادها بودند. در واقع واژه خصولتی اینگونه وارد دایره واژگان اقتصاد ایران شد.
حال با این وجود همچنان مشکلات صنعت برق حل نشده باقی مانده است؛ زیرا وزیر نیرو استخراج رمز ارزها را موجب افزایش خاموشیها میداند، مسئول دیگر افزایش دمای هوا و مقامی دیگر عدم صرفه جویی مصرف کنندگان و …. . این درست است که تعرفه پایین برق در ایران گاهی باعث اسراف این انرژی مهم و حیاتی میشود؛ اما مشاهده میزان مصرف برق در ایران نسبت به سرانه مصرف برق در جهان گواه از این دارد که خاموشی و کمبود برق نه بخاطر اسراف مصرف کنندگان، بلکه دلایل کارشناسی شده دیگری دارد که در ابتدای این گزارش به آن اشاره شد.
مصرف برق سالانه حدود 2 تا 5 درصد رشد میکند؛ بنابراین سرمایه گذاری برای توسعه زیرساختها یک امر اجتناب ناپذیر است. بنابراین اگر تابستان 1400 با هر سختی پشت سر گذاشته شد، تابستانهای بعدی اینگونه نیست. در صورتی که وزارت نیرو به عنوان متولی اصلی تولید، توزیع و انتقال انرژی نتواند مشکلات و چالشهای صنعت برق را حل کند، به احتمال فراوان در آینده نیز با مشکلاتی بیش از نبود برق خانه هایمان برای چند ساعت مواجه هستیم.