به گزارش اقتصاد انرژی به نقل از ایلنا، محمد چگینی درباره چالشهای جذب سرمایهگذاری در صنعت نفت و امکان استفاده از اوراق مشارکت اظهار کرد: در کشور ما پتانسیل جذب سرمایه مردمی وجود دارد اما راه آن بسته شده است. وقتی نزدیک ۴ هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور وجود دارد مسلما میتوان با مدیریت صحیح، مشارکت مردمی را که مطلع سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است، محقق کرد. برای تامین مالی ابتدا باید اولویتهای زیرساختی تامین مالی، صنعت نفت و مسائل آنها را شناخت و سپس اقدام به نسخهنویسی کرد.
وی با بیان اینکه توسعه پالایشگاههای پربازده اولویت اول و تام و تمام صنعت نفت است، افزود: اگر اولویت طرحها درست تشخیص داده نشود به اعتماد مردم ضربه وارد خواهد آمد و طرحها از منتفع کردن مردم عاجز خواهند بود و اعتماد آنها از دست خواهد رفت. تامین مالی در ایران تاکنون عمدتاً بانکمحور، اوراق محور و صندوق توسعه محور بوده است. این ریلگذاری موفق نبوده و پاسخگو نیست، بنابراین چاره دیگری باید کرد. اولین نکته این است که باید از انحصار سهامداری صنایع نفت دست برداشت و مردم را به مشارکت واقعی و نه اوراق مشارکتفروشی فراخواند برای این کار صدق در گفتار و عمل حکمرانان و بازگشت اعتماد آنان مورد نیاز است. از این رو بازار سرمایه با اصلاح ساختار و عملکرد شورای عالی بورس و سازمان بورس به عنوان نهاد تنظیمگر نقش اصلی را باید ایفا کند.
این تحلیلگر حوزه انرژی با بیان اینکه ارتقاء جایگاه سازمان بورس همطراز بانک مرکزی و شرکت در جلسات هیئت دولت ضروری است، تصریح کرد: از طرفی موظف، تماموقت بودن و بیطرفی همه اعضای شورای عالی بورس و انتخاب آنها از طرف بالاترین مقام اجرایی کشور یعنی رییسجمهور هم از اصلاحات ساختاری مورد نیاز است. بازسازی اعتماد مردم به مشارکت در بورس و مراقبت از این اعتماد عملکرد اصلی نهاد تنظیمگر بازار سرمایه خواهد بود.
وی با اشاره به روشهای تامین مالی گفت: تعریف پروژهها در قالب شرکتهای سهامی عام پروژه و پذیرش آسان آنها در بازار سرمایه که حداقل ۴۹ درصد سهامشان در همان ابتدای تشکیل به مردم عرضه شود. همچنین افزایش شناوری سهام تا سطح حداقل ۵۰ درصد و صرف منابع حاصل از آن پروژهها در بازار سرمایه از جمله روشها هستند.
چگینی پذیرش شرکت ملی نفت در بورس و عرضه اولیه ۵ درصد آن، کشف قیمت و سپس به تدریج عرضه ۲۸ درصد بقیه در زمانهایی که بازار سرمایه کشش آن را داشته باشد و صرف منابع حاصل در پروژههای توسعهای را دیگر روش برشمرد و افزود: اگر درست عمل شود، پیشبینی بنده این است که حدود ۹۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار از این طریق جذب شود.
وی همچنین صرف سهام از طریق سلب حق تقدم شرکتهای فعال در این بخش و اختصاص منابع آن به طرحهای توسعهای اولویتدار را نیز از دیگر روشهای تامین مالی عنوان و بیان کرد: روش تامین مالی (آفتیک) offtake پیشفروش محصول نیز میتواند در کنار روشهای فوق مورد بهرهبرداری قرار گیرد. ضمن اینکه واگذاری دارائیهای غیرمولد و راکد و یا مازاد دولت با هدف تامین سرمایه این پروژهها در بورس نیز از جمله راهکارها میتواند تلقی شود.