به گزارش اقتصاد انرژی، عدم پرداخت حقآبه تالابها طی سالهای گذشته همواره محل مناقشه و کشمکش بین سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو برای سیراب کردن این اکوسیستمهای آبی بوده و به یکی از چالشهای اساسی محیط زیستی تبدیل شده است. تابستان سال جاری همزمان با حاکمیت خشکسالی بر مناطق مختلف کشور، نقش حیاتی حقآبه تالابهای کشور بهویژه هورالعظیم با انتشار تصویرهایی از تلفات آبزیان و گاومیشها در گل و لای بهجای مانده از بخشهای خشک شده این تالاب بیش از پیش نمود پیدا کرده است.
حال پنج روز است که بخش عراقی این تالاب در آتش میسوزد و دود آن به شهر رفیع از توابع هویزه نیز رسیده و آخرین اخبار حاکی از سوختن ۳۰۰ هکتار از این تالاب در خاک عراق است اما این نخستین باری نیست که طی سال جاری این تالاب چه در بخش عراقی و چه در بخش ایران دچار حریق شده است. خرداد ماه امسال همزمان با آتشسوزی بخش عراقی تالاب هورالعظیم در بخش ایرانی این تالاب نیز حریقی رخ داد که مساحت آن بیش از۳۰۰۰ هکتار عنوان شد.
مسعود امیرزاده – عضو کارگروه آب شورای هماهنگی شبکه ملی محیط زیست و منابع طبیعی کشور- با اشاره به اینکه تالاب هورالعظیم یک اکوسیستم در حال فشار و شکننده است، به ایسنا میگوید: وضعیت تالاب هورالعظیم نشان میدهد که طی دهههای گذشته این اکوسیستم را مختل کردهایم؛ از وقوع آتشسوزی اراضی این تالاب تا پرداخت نشدن حقآبه، همگی این تالاب را تحت فشار زیادی قرار داده این در حالیست که برای حفظ و احیای یک اکوسیستم تالابی باید تلاش شود تالاب به همان شرایط طبیعی و پهنه اصلی خود بازگردد.
اظهارات احمدرضا لاهیجان زاده – معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست- در برنامه «درنگ تنهایی» که ۲۵ تیرماه از شبکه اول سیما پخش شد، درباره خشک کردن هورالعظیم در سال ۸۹ آن هم با مجوز یکی از شوراهای بالادستی امنیتی به نفع شرکت نفتی چینی موج جدیدی از انتقادات را برانگیخت. لاهیجان زاده در این برنامه گفته بود: “مطالعات دقیقی را شرکت اینپکس ژاپن انجام داده بود و بر اساس آن تمام تاسیسات باید کارش را در آب انجام می داد اما در دهه ۸۰ فعالیت شرکتها و پروژههای نفتی ژاپنی را ممنوع کردند و شرکتهای چینی وارد عمل شدند. اتفاق ناگوار زمانی رخ داد که در سال ۸۹ مجوز داده شد که شرکتهای چینی در محیط غیرآبی کار کنند. محیط زیست در آن دخالتی نداشت.”
او اضافه کرده بود: “در آن مقطع توانستند مجوزی را از یکی از شوراهای بالادستی امنیتی بگیرند که اجازه این کار را به آنها بدهد البته سازمان حفاظت محیط زیست کاملا مخالف بود. از آن زمان درگیری بین سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نفت شروع شد و این درگیری به قوه قضاییه کشیده و به حکم قضایی و بازشدن دریچه ها منجر شد. این پیگیریهای حقوقی در حدود یک سال و نیم به طول انجامید.”
شرکت مهندسی و توسعه نفت -که عملیات توسعه میدان نفتی آزادگان شمالی و جنوبی توسط آن انجام میگیرد- پس از صحبتهای لاهیجان زاده اعلام کرد که “نفت هیچ دخل و تصرفی در حوزه آب هورالعظیم ندارد و حقابه تالاب باید از کرخه رهاسازی شود؛ کمااینکه صنعت نفت میتواند از حوزه تالابی نیز همانند دریا نفت برداشت کند و بحث خشکاندن هور بهدلیل اجرای پروژههای نفتی موضوعیت ندارد. “
همچنین شرکت ملی نفت ایران در گزارشی بدون اشاره به نقش تاسیسات نفتی و آثار مخرب آن بر اکوسیستمهای تالابی دلایل اصلی تغییر در مساحت تالاب هورالعظیم را مواردی از جمله احداث سد و کانال در کشورهای همسایه، تغییرات ناشی از جنگ تحمیلی، قرار گرفتن استان خوزستان در منطقه بیابانی و تاثیر فرسایش بادی و شن روان بر ۷۰۰ هزار هکتار از اراضی، نداشتن طرح آمایش سرزمین و تغییرکاربری اراضی، افزایش نرخ تبخیر، ورود زه آبهای شور و پسابهای بهداشتی به تالاب، عدم توانایی تالاب در بازسازی و خودپالایی و کاهش بارش و روانابهای سطحی در منطقه و… عنوان کرده است.
امیرزاده در اینباره میگوید: وقتی وضعیت و مشکلات امروز تالاب هورالعظیم را مطرح میکنیم نباید فراموش کنیم که این یک موضوع چند عاملی است و مقصر دانستن تنها یک دستگاه یا عامل گام برداشتن در مسیری انحرافی است. تمام عوامل از جمله پرداخت نشدن حقآبه، انجام فعالیتهای عمرانی تا خشک کردن تالاب به منظور استخراج نفت بهنوعی در وضعیت فعلی هورالعظیم نقش داشتهاند.
او با اشاره به آثار مخربی که شرکتهای نفتی بر تالاب هورالعظیم گذاشتهاند، اظهار میکند: این تالاب یک هویت تحت عنوان «هورالعظیم» دارد اما شرکتهای نفتی زمانیکه فعالیتهای اکتشافی خود را در این منطقه آغاز کردند علاوهبر تغییر ماهیت تالاب، حتی نام آن را ستاندند و نامی صنعتی (میدان آزادگان) را بر آن نهادند.
شرکتهای نفتی مهمانان بیآزاری برای تالاب هورالعظیم نبودهاند
این کارشناس محیط زیست برخلاف ادعاهای شرکتهای نفت و پیمانکاران این میدان نفتی درباره موضوعیت نداشتن خشکاندن این تالاب برای اجرای پروژههای نفتی، تصریح میکند که مدارک خشک کردن بخشهایی از تالاب هورالعظیم جهت انجام فعالیتهای نفتی موجود است. تالاب یک اکوسیستم یکپارچه است که حجم آب و نیزارهای اطرافش نیز در میزان و سرعت تبخیر آن اثر دارد. از این رو وقتی این اکوسیستم تقطیع و به حوضچههای کوچک و مجزایی تقسیم شود، آب با سرعت بیشتری تبخیر میشود و پوشش گیاهی از دست میرود علاوهبر این احداث جادههای دسترسی به تاسیسات نفتی هم به جهت تخریب اکوسیستم، ایجاد آلودگی، نابودی حیات وحشی که در پهنههای کوچک آبگیری شده زیست میکنند فاجعه آفرین است. کافی است تنها یک روز به تالاب هورالعظیم سر بزنید تا با حجم لاشههای حیات وحشی که در مسیر این جادهها افتادهاند، مواجه شوید بنابراین شرکتهای نفتی مهمانان بیآزاری برای تالاب هورالعظیم نبودهاند چراکه هم مداخلات داشته و هم تغییراتی ایجاد کرده است که عوارض و آلودگیهایی ناشی از آن همه بر وضعیت تالاب اثر گذشتهاند.
این عضو کارگروه آب شورای هماهنگی شبکه ملی محیط زیست و منابع طبیعی کشور اضافه میکند: تالاب هورالعظیم علاوهبر اینکه یک پهنه اکولوژیک است در گذشته یک سکونتگاه اجتماعی نیز به حساب میآمد اما اکنون دیگر ساکنان بومی که خود از این تالاب حفاظت میکردند، این منطقه را ترک کردهاند. متاسفانه در دهههای گذشته در مقایسه بین فواید اکولوژیک تالاب هورالعظیم با سود شرکتهای نفتی، ما درآمد نفتی را انتخاب کردیم چراکه ارزیابی درستی از فواید اکولوژیک این تالاب نداشتیم اما وضعیت امروز تالاب هورالعظیم، پراکنش مردم این منطقه و گرد و غبار حاصل از خشک شدن این تالاب، همگی بیانگر این است که در دهههای گذشته در مقایسه و انتخاب خود اشتباه کرده بودیم.
به گفته این کارشناس محیط زیست، تالابها اکوسیستمهای مفیدی هستند و حتی از جنگل هم در رتبه بالاتری از لحاظ فواید اکولوژیک قرار دارند اما در عین حال بسیار شکننده و آسیبپذیر هستند بنابراین یک فشار غیر متعارف به تالاب میتواند منجر به فروپاشی آن شود. تصور نمیکنم که فعالیتهای نفتی و آلودگی نفتی ناشی از آن در این تالاب راه جبرانی داشته باشد چراکه به شخصه نمیتوانم تصور کنم که در تالابی با آن ضخامت کم آب حوضچههای کوچکی ایجاد و آلودگی نفتی وارد آن شود و همچنان پرندگان، آبزیان و پوشش گیاهی در این اکوسیستم بتوانند به حیات خود ادامه دهند.
او تصریح میکند: اگر شرکتهای نفتی مدعی هستند که فعالیتهای آنها آسیبی به اکوسیستم تالابی هورالعظیم وارد نمیکند، اجازه دهند یک سلسله پژوهشها و تحقیقات کاملا بیطرفانه در این تالاب صورت گیرد تا مشخص شود طی حدود یک دهه گذشته که استخراج نفت در این تالاب انجام شده چه تعداد از گونهها، آبزیان، پرندگان و نیزار و جگنزارهای (زیستگاههای طبیعی در مردابها و نواحی باتلاقی که پوشش گیاهی آن «جگن» است) این منطقه از بین رفتهاند.
امیرزاده در پایان با اشاره به اینکه سازمان حفاظت محیط زیست کلیددار حفظ تنوع زیستی است، میگوید: سازمان حفاظت محیط زیست در زمینه حفظ تالاب هورالعظیم، گرفتن حقآبه این تالاب و جلوگیری از فعالیتها و مداخلههای مخرب در این اکوسیستم که همگی جزو مسئولیتها و وظایف این سازمان است، تعلل کرده است. هرچند همواره تراز قدرت به سمت وزارتخانهها و سازمانهای دیگری از جمله وزارت نیرو، وزارت راه و شهرسازی و وزارت نفت بوده است. حاکمیت یا دولت سازمان حفاظت محیط زیست را عملا در اجرای نقش خود منفعل و آن را از بدنه کارشناسی تهی کرده است حتی زمانیکه این سازمان در زمینه برخی مشکلات زیست محیطی انتقاداتی وارد میکند این سازمان وادار به گذشت از حق حاکمیتی خود میشود. در چنین شرایطی دیگر چیزی از تالاب باقی نمیماند.