به گزارش اقتصاد انرژی، انوش نوریاسفندیاری درباره اجرای پروژههای انتقال آب و چالشهای احتمالی آن به ایلنا گفت: یکی از چالشهای مهم تشخیص نیازها است که معمولا درست برآورد نمیشود، حتی برای اینکه پروژه به هر نحو ممکن اجرا شود تا حدی اغراق هم میشود، مسئله دیگر تطبیق نیازها با پایداری جامعه هدف است، مثلا انتقال آب به مناطق روستایی که به دلیل شرایط نامناسب توسعه، عقبماندگی، فقر اقتصادی و یا نداشتن معیشت مناسب، شرایط ناپایداری دارد، جای سوال دارد، موضوع دیگر نحوه تامین مالی این طرحها است که ممکن است از محلی باشد که به شدت تورم اضافه کند و یا با وضعیت نامناسبی تامین مالی شود که بازگشت هزینهها و بازپرداخت وامها اتفاق نیفتد و این مسئله به خود سازمان کارگزار لطمه میزند.
وی افزود: اکنون شرکتهای آبفا ورشکسته هستند اما به دلیل مصوبه شورای اقتصاد در ابتدای انقلاب فقط به این دلیل که وابسته به دولت هستند، میتوانند به کار خود ادامه دهند، موضوع دیگر اجرای ناقص طرحها و بهرهبرداری نادرست و کاهش کیفیت خدمات است که پیشبینی میشود به دلیل عدم تامین مالی درست رخ دهد.
این کارشناس حوزه آب با بیان اینکه همواره سادهترین روش برای پاسخگویی به نیازهای جدید آبی تامین آن بوده که محل سوال است، خاطرنشان کرد: با این رویه همیشه شاهد ظهور مشکلات در پی آن هستیم، اما واقعیت این است که در بیشتر استانها بیش از 90 درصد آب مصرفی مربوط به کشاورزی است، بنابراین ابتدا باید کشاورزی را محدود و یا کاراتر کنیم به نحوی که آبی به صورت مازاد و بیرویه در کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد در اختیار صنعت و مراکز جمعیتی شهرها قرار گیرد ضمن اینکه صنعت میتواند از پساب شهرها برای تامین نیاز استفاده کند، کمااینکه در برخی مناطق مثل زایندهرود این اقدام را شاهدیم.
وی تاکید کرد: مثلا اکنون خیلی از شهرها از سهم کشاورزی به طور نامحسوس و به صورت خاموش کم کردهاند، در تهران هم در سکوت و به طور اعلام نشده حقابه کرج و شهریار از رودخانههای شاهرود و طالقان را به صنعت اختصاص دادهاند بنابراین به جای اجرای پروژههای انتقال آب از این طریق نیز مشکلات قابل حل و فصل بوده ضمن اینکه خسارات هم محدود است، در هر حال انتقال آب دشواریهایی هم بوجود میآورد که برای گریز از آنها، مشکلات جدیدی آشکار میشود.