یک کارشناس مسایل بینالملل اظهار کرد: معتقدم مذاکرات به توافق منجر میشود چون طرف مقابل هم زمان برایش مهم است؛ به باور آنها اتلاف وقت باعث میشود گریز هستهای ایران کمتر شود، از این رو فکر میکنم خیلی هم این مذاکرات نمیتواند طول بکشد.
به گزارش اقتصاد انرژی، جهانبخش ایزدی، مدرس دانشگاه با اشاره به موارد اختلافی میان ایران و طرف های برجام به لحاظ شکلی به ایسنا گفت: یکی از موارد اختلافی در شکل کار این بود که آیا مذاکره از جایی شروع شود که قطع شده بود، یعنی مبنا مذاکرات وین ۶ باشد یا نه که در نهایت مقرر شد از همان پیشنویس وین ۶ شروع شود با اضافاتی که ایران به متن در این دور از مذاکرات افزود. نکته دیگر به لحاظ شکلی این است که تیم مذاکره کننده فعلی کشورمان منتقد برجام و رویکرد انفعالی دولت قبل است، فارغ از اینکه محتوای برجام چه بود. از این رو دولت جدید و این تیم با دست پرتر و مطالبه بیشتر و در واقع برای امتیاز گیری بیشتر وارد عمل شد. مساله شکلی سوم این بود که تیم مذاکره کننده قبلی در روند مذاکرات برجام با آمریکا به طور مستقیم مذاکره میکرد و عمده مذاکره هر چند در قالب ۱+۵ بود اما بیشترش بین ایران و آمریکا بود و این باعث شفاف بودن مباحث و تسریع در روند میشد، اما بعد از خروج آمریکا از برجام این نوع مذاکره قطع شد و الان غیرمستقیم کار انجام میشود.
وی ادامه داد: اتفاق دیگر در شکل کار این بود که آژانس سطح مواجهاش با ایران را چند وقتی است که افزایش داده است. مواضع رافائل گروسی مدیرکل آژانس در ماههای اخیر تندتر از زمانهای قبل است و سخنرانی ها و گزارش های متعددی درباره کاهش همکاری ها با ایران داشته است و این گزارشها فضا را برای امتیازگیری ایران کمتر کرده است.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: از لحاظ محتوا، فارغ از اینکه ایران دو سند در مذاکرات ارایه کرد یا آنها متن پیش نویس جمع بندی شده در وین ۶ را قبول داشتند و در آن به چه درصدی از تفاهم رسیده بودند، مهم این است که شاخصها برای رسیدن به یک توافق رعایت شود. اول اینکه تا در همه موارد توافق نشود، هیچ توافقی نشده است. ممکن است بگویند ۸۰ درصد توافق شده است و ۲۰ درصد باقی مانده اما آن ۲۰ درصد بسیار مهمتر از ۸۰ درصد دیگر باشد. معمولا موضوعات سختتر که نیاز به تصمیمات استراتژیک دارد به آخر مذاکرات موکول می شود. دیگر اینکه اصولا اختلافات در قضیه برجام به دو چیز برمیگردد؛ این که ایران چه تعهداتی را انجام دهد و طرف های مقابل چه تعهداتی را بپذیرند و آیا در این روند ایران از مزایای رفع تحریم بهرهمند می شود یا خیر.
ایزدی افزود: در برجام ۲۰۱۵ روی کاغذ خیلی از تحریمها برداشته شد، اما در عمل ایران منتفع نمیشد، چون شرکتهای سرمایهگذار و چند ملیتی که مستقل از مواضع کشورهایشان عمل می کنند، با تهدید و اعمال نفوذ آمریکا ریسک حضور در بازارهای ایران را نمیپذیرفتند.
این کارشناس مسایل بینالملل در پاسخ به این که مساله لغو کامل تحریمها که تیم مذاکرهکننده فعلی و دولت آقای رییسی بر روی آن تاکید دارند به نظر از مهمترین چالشهاست، گفت: توافق ها معمولا محصول توافق روی حداقل هاست. در هر میز مذاکره ای معمولا طرفین با حداکثر مطالبات ورود پیدا می کنند و در نتیجه به شیوه گهوارهای روی حداقلها توافق میشود، پس هیچ توافقی کامل و جامع نیست و برجام هم از این قاعده مستثنی نیست. در جلسات اول مذاکراتی آنقدر مطالبات زیاد است که فرصت برای ورود به جزییات میسر نیست. طرفها در نشست های اول سعی می کنند میزان قدرت و زور خود را برای دست یابی به اهدافشان بسنجند.
وی درباره مساله تحریم ها افزود: تحریمهایی که علیه ایران وضع شده اند چند دسته هستند؛ یک دسته مربوط به خاک آمریکا و تحریم های اولیه هستند که با برجام و بدون آن باقی می مانند مثل ضبط اموال بلوکه شده ایران یا مشارکت شرکتهای آمریکایی در اقتصاد ایران. دسته دیگر تحریم های ثانویه هستند که منشا متفاوتی دارند، بخشی از آنها برچسب تروریسم دارند، بخشی برچسب حقوق بشر و برخی دیگر مربوط به فعالیتهای موشکی هستند که اینها باقی میمانند. البته بخشی دیگر، تحریمهایی است که کنگره آمریکا وضع کرده است و آنها هم باقی میمانند. این تحریمها به گونهای است که حتی در اروپا هم با توجه به پیوستگی اقتصاد و سیاست این کشورها با یکدیگر در آن جا هم اعمال میشوند. این تحریمها هیچ کدام مربوط به موضوع هستهای نیستند.
ایزدی تصریح کرد: اما تحریم هایی که بعد از خروج آمریکا از برجام وضع شدند که قابل توجه هستند و به سه دسته تقسیم می شوند. یک دسته از این تحریم ها قابل رفع هستند، یک دسته قابل رفع نیستند و یک دسته قابل مذاکره هستند. در مجموع میتوان گفت که یک چهارم از تحریم ها مربوط به تحریمهای هستهای است و باقی جزو تحریمهای ثانویه و کنگره و و غیره است که قابل رفع در چارچوب برجام و موضوع هستهای نیستند.
وی خاطرنشان کرد: مساله دیگر بحث تضمین اجرایی شدن رفع تحریم هاست. این مساله در نظام بینالملل شقوقی دارد و باید تاکید کرد که هیچ ضمانتی برای اجرای قراردادها در نظام بین الملل نداریم. دیدیم که آمریکا از بسیاری از قراردادها و معاهدات بینالمللی خارج شد و اتفاقی نیفتاد. اما درباره تضمینها میماند تضمین خود آمریکا. آمریکا به دو صورت میتواند تضمین دهد؛ یکی اینکه رییسجمهور این کشور دستورات اجرایی دهد و این تحریمها حتی در بخشهای فرابرجامی را تعلیق کند، اما همه باید بدانیم که این دستورات صرفا مربوط به زمان همان رییسجمهوری است که این دستورات را امضا می کند و اگر از جناح دیگری در آمریکا کسی روی کار بیاید و با این دستورات مخالف باشد به راحتی آنها را لغو می کند از این رو این مساله ضمانت چندانی ندارد. نکته دیگر این که دستورات رییسجمهوری آمریکا برای لغو تحریمها مربوط به تحریمهای اولیه و کنگره نمیشود چرا که این تحریمها تصمیماتی حاکمیتی است.
ایزدی معتقد است: مادامی که مذاکره ایران و آمریکا در قالب برجام است مذاکره درباره موضوع هستهای است و شامل سایر تحریمها نمیشود، به علاوه الان موضوع ایران اصلا مذاکره با آمریکا درباره مسایل دیگر غیر از هستهای نیست.
این کارشناس مسایل بین الملل ادامه داد: اینکه گفته شده است صندوقی تعریف شود که میلیاردها دلار برای تضمین خروج احتمالی آمریکا و پرداخت خسارت به ایران در آن گذاشته شود، مسموع نیست و بعید است که کشورهای دیگر این را بپذیرند. به علاوه اینها حتی اگر اجرایی هم شود، ممکن است فرایند خروج آمریکا را کمی کند، کند اما فایدهای ندارد. معتقدم راهکار بهتر برای دریافت تضمین این است که در سطح گستردهتری اولا مذاکره شود و دوما لینکهای اقتصادی بین شرکت های آمریکایی و ایران به طور گسترده ایجاد شود که راه خروج را برای روسای جمهور این کشور سخت کند. در هر حال یکی از چالشهای اساسی ما در مذاکرات مساله تضمین هاست.
وی در پاسخ به این که ایران تاکید بر “لغو” تحریمها دارد اما با این توضیحات در عمل روی کاغذ امکان این کار وجود ندارد گفت: مادامی که بحث دستورات اجرایی (Executive orders) مطرح است، تحریمها رفع یا لغو نمیشوند، بلکه همان “تعلیق” مطرح است.
ایزدی درباره رویکرد کشورهای چین و روسیه در مذاکرات وین معتقد است: چین و روسیه هم با کارت ایران بازی میکنند. استراتژی کلی این دو کشور در حوزه هستهای تفاوت معناداری با استراتژی آمریکا ندارد، آنها هم نمیخواهند ایران قدرت هستهای شود. حتی در حوزه مسایل منطقهای هم با آمریکا تا حدی همسو هستند و ایران را ملزم به ثبات و همکاری با کشورهای منطقه و فرامنطقه ای می کنند. نباید و نمیتوان بر روی موضع آنها در حمایت از ایران حساب کرد.
این استاد دانشگاه درباره عملکرد تیم مذاکراتی ایران در وین با بیان این که “در حسن نیت و قابلیت این تیم مشکلی نمیبینم” افزود: این تیم میخواهد در مذاکره به توافق بهتری برسد اما همه چیز به این ختم نمیشود. بحث تکنیکی کار یک چیز است و پیشبرد مطالبات که باید با پشتیبانی سیاست، قدرت، اقتصاد در داخل و فضای بینالمللی باشد مساله دیگری است. پیشبینی من این است که مذاکرات به توافق منجر میشود چون طرف مقابل هم زمان برایش مهم است. به باور آنها اتلاف وقت باعث میشود گریز هستهای ایران کمتر شود، از این رو فکر میکنم خیلی هم این مذاکرات نمیتواند طول بکشد. در مجموع واقعبین هستم و معتقدم مذاکرات به نتیجه میرسد.