به گزارش اقتصادانرژی، به نقل از شانا، طی یک سال اخیر شرایط یا فضای تحریمها نه تنها هیچگونه بهبودی نداشت، بلکه تشدید هم شد، جدا از بحث شناساییکردن مشتریان و برخوردهای تنبیهی، غربیها حتی فیزیکی هم در دریاها و اقیانوسها مانع صادرات نفت کشور میشدند و جلوی فروش نفت کشور را میگرفتند. با این حال صادرات نفت و گاز کشور افزایش یافت؛ درآمدهایش وصول شد؛ ۸۰ میلیارد دلار تفاهمنامه و قرارداد امضا شد؛ برخی از پروژهها به بهرهبرداری رسید و اتفاقهای مثبتی در صنعت نفت رقم خورد. اما هنوز پرسشهای زیادی درباره عملکرد یک سال اخیر وجود دارد. اینکه آیا تفاهمنامهها تبدیل به قرارداد و وارد فاز اجرایی میشود؟ آیا اقدامی برای افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز انجام شده است؟ چه تحولاتی در یک سال اخیر رقم خورده که امروز مسئولان میگویند شرایط متفاوت از سالهای گذشته است؟ جواد اوجی، وزیر نفت در گفتوگو با روزنامه ایران به این پرسشها پاسخ میدهد.
در پرسش نخست نخست بفرمایید که چطور ایران توانست صادرات نفت را در اوج تحریمها افزایش دهد؟ آیا تقاضا در بازار نفت سبب این افزایش شد یا اقدامهای انجام شده زمینه افزایش صادرات را فراهم کرد؟
در آغاز دولت سیزدهم، دولت مردمی آقای رئیسی و حتی دو ماه پیش از اینکه کابینه جدید شکل بگیرد، وزیر وقت نفت مکاتباتی با آقای روحانی، رئیسجمهوری وقت و آقای رئیسی که آن موقع رئیسجمهوری منتخب بود؛ داشتند و در این باره نوشته بودند که فروش نفت در ماههای آینده بیشک باز هم کاهش مییابد و دلایلی هم برای آن آورده بودند.
از سوی دیگر چین مالیات بر ورودی خرید نفت فوق سنگین را برای همه افزایش داده و تعرفههای مالیاتی زیادی را برای نفت خام فوق سنگین اعلام کرده بود و به همین دلیل در همان آغاز دولت نزدیک به ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار بشکه صادرات نفت کاهش یافت؛ از این رو بر اساس آن اتفاقهایی که دولت چین در تعرفه و مالیات بر واردات نفت فوق سنگین اعمال کرده بود، وزیر نفت وقت اعلام کرده بود که بیشک فروش نفت ما در ماههای آینده کاهش مییابد، بدان معنا که از همان مقداری هم که آن موقع میفروختند، کمتر شده بود.
به این ترتیب به مرور که کابینه دولت سیزدهم شکل میگرفت، شماری از مشتریهایمان در بخش نفت فوق سنگین به لحاظ مالیاتی که دولت چین بسته بود از دست دادیم. از طرفی هم در دولت آقای رئیسی تحریمها به مراتب شدیدتر شد. حتی دیدید که بحث ربودن کشتیها، توقف نفتکشها و خالیکردن محمولههایشان اتفاق افتاد، یعنی جدا از اینکه بحث شناسایی کردن مشتریان و برخوردهای تنبیهی مطرح بود، اینها حتی فیزیکی هم در دریاها و اقیانوسها مانع صادرات نفت میشدند و جلوی فروش نفت کشور را میگرفتند؛ از این رو اینکه تحریمها کاهش یابد و تقاضا در افزایش صادرات مؤثر باشد، مطرح نبود. تحریمها نهتنها کاهش پیدا نکرد، بلکه سنگینتر هم شد. همه اینها نشاندهنده این است که شرایط یا فضای تحریمها در دولت سیزدهم هیچگونه بهبودی نداشت، بلکه تشدید هم شد.
اما استقرار دولت سیزدهم در حوزه وزارت نفت و شکلگیری عزم و اراده جدی برای فروش نفت در وزارتخانه و استفاده از نیروهای متخصصی که توانایی و تعهد داشتند، کمک کرد که از همان روزهای نخست در بخش فروش نفت و میعانات گازی روند تغییر کند؛ هم من و هم همکارانم شناسایی بازارهای تازه دنیا را آغاز و بازاریابی نفت را در حوزههای مختلف، از آفریقا، آسیا تا حوزه کشورهای آمریکای لاتین و حتی در اروپا دنبال کردیم، در همین حال، تنوعی در قراردادهایمان دادیم و الگوهای تازهای را به صورت ابتکاری آغاز کردیم.
در حوزه قراردادهایمان تهاتر با کالا را هم اضافه کردیم که یکی از کارهای خوبی بود که در گذشته کمتر به آن توجه میشد. تهاتر با کالاهای اساسی، با دارو و استفاده از ظرفیتهای پالایشی فراسرزمینی، ابتکارهای خوبی بود که یک دیپلماسی قوی انرژی را رقم زد. در این زمینه، وزارت امور خارجه بهواقع همراهی لازم را داشت و رایزنیهای خوبی را انجام میداد. همه اینها دست به دست هم داد و خوشبختانه ما در بحث فروش نفت و میعانات گازی توفیقهای خوبی داشتیم.
افزایش فروش میعانات گازی چقدر به تولید گاز کشور کمک کرد؟
فروش میعانات گازی برای کشور بسیار اهمیت دارد زیرا با تولید گاز همراه است و بهویژه در اوج زمستان که مجبوریم حداکثر تولید گاز را داشته باشیم، حداکثر تولید میعانات گازی را هم داریم و باید این محصول جانبی را صادر میکردیم.
با آغاز بهکار دولت سیزدهم ۸۷ میلیون بشکه میعانات گازی روی آب داشتیم و شرایط سختی بود. تصور بر این بود که ما هم میرویم و دوباره تعدادی کشتی جدید میخریم و میعانات گازی جدیدی را که تولید میشود مانند گذشته روی آب نگه میداریم، اما این اتفاق نیفتاد. حدود ۴۰ درصد میعانات ذخیره شده در روی آب را هم استفاده کردهایم. به این ترتیب که هم مصارف داخل کشور را افزایش دادیم و هم صادرات خوبی را رقم زدیم که این دو اقدام در افزایش تولید گاز خیلی کمک کرد، بنابراین نیاز نشد حتی یک بشکه میعانات گازی اضافه را روی آب نگه داریم و ما رقمی به حجم میعانات روی آب اضافه نکردیم؛ حتی میعاناتی که روی آب بود، صادر شد یا در داخل مصرف کردیم. مصارف داخل هم در پتروشیمیها و پالایشگاهها رقم خورد. بهویژه مینیپالایشگاهها از این سوخت استفاده کردند.
این هم در حالی است که تولید گازمان حداکثری بوده است؟
بله، همین مسئله خیلی کمک کرد. همه منتظر بودند که تولید گاز به لحاظ شرایط ذخیره میعانات گازی سخت شود و دچار چالش شویم. تصور این بود که مجبور میشویم تولیدمان را ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون متر مکعب کاهش دهیم، در صورتی که پارسال یک ساعت هم چنین کاهشی در تولید گاز نداشتیم.
دادههای موجود نشان میدهد که در اردیبهشت ۱۴۰۰ صادرات میعانات گازی رقم خیلی پایینی بود؛ زیر ۱۰ هزار بشکه در روز، اما هم صادرات از نظر حجمی افزایش داشت و هم مصارف را در داخل افزایش دادیم که ارزش افزوده بیشتری به دست آوریم.
افزایش قیمت نفت چه کمکی به درآمدزایی کرد؟
خدا برکت داد و قیمتها هم در این مدت افزایش یافت؛ در آغاز بهکار دولت سیزدهم قیمتهای نفت ۶۰ تا ۶۵ دلار به ازای هر بشکه بود که به ۱۰۰ تا ۱۰۵ دلار هم در مقطعی رسید. این هم در کنار افزایش صادرات به رشد درآمد نفتی کمک کرد، البته این نکته را دوباره یادآور میشوم که راهکارها، بازاریابی و شکلهای مختلف قراردادی برای افزایش فروش، بیش از قیمتها کمک کرد.
در حوزه میعانات گازی اتفاق خوب دیگری افتاد، خوشبختانه با بسیج ظرفیتها، پروژه شیرینسازی یا مرکاپتانزدایی فاز ۲ و ۳ پارس جنوبی را به بهرهبرداری رساندیم که این هم به صادرات کمک میکرد. وقتی میعانات گازی را مرکاپتانزدایی میکنید، راحتتر در بازار فروش میرود. خدا را شاکریم که از افزایش فروش میعانات گازی در این مدت، هم درآمد خوبی عاید کشور شد و هم اینکه خوراک خیلی از پتروشیمیها و پالایشگاهها با آن اصلاحات فرآورشی که دادند، افزایش یافت و تبدیل به ارزش افزوده بیشتری شد.
یکی از مسائلی که مطرح میشود این است که اگر افزایش فروش نفت داشتیم و درآمدهای نفتی در این مدت افزایش داشته، چرا در اقتصاد کشور و سفره مردم خودش را نشان نداده است؟
من در سازمان برنامه و بودجه گزارشی را دیدم که بر مبنای آن در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ بالاترین میزان تخصیص مالی به پروژههای عمرانی رقم خورده است. چطور میتواند این تخصیص رقم بخورد؟ از کجا باید منابع آنها تأمین شود؟ غیر از این است که بخشی از اینها از درآمدهای حاصل از فروش نفت، گاز و میعانات گازی بوده است؟
این را هم یادآور شوم که در سال ۱۴۰۰ صادرات گاز هم از نظر حجمی افزایش یافت زیرا در تبصره یک قانون بودجه، هم نفت است و هم خالص گاز صادراتی. الحمدالله صادرات گازما در سال ۱۴۰۰ هم از نظر حجمی افزایش یافت و هم وصول درآمدهای آن بیشتر شد.
افزون بر مباحث کمیت و درآمد صادرات گاز در سال ۱۴۰۰، بخشی از بدهیهایمان را نیز از عراق در سال ۱۴۰۰ گرفتیم؛ رقمی حدود یک میلیارد دلار در سال ۱۴۰۰ و در سال ۱۴۰۱ نیز ۱.۶ میلیارد دلار از بدهیهای عراق وصول شد.
به این ترتیب، درحالی که مجموع وصولی صادرات گاز در سال ۱۳۹۹ یک میلیارد دلار بوده، ولی در سال ۱۴۰۰ ما ۴ میلیارد دلار وصولی از این محل داشتیم. این هم خیلی به تأمین اعتبارات کمک کرد و بنا به آمار سازمان برنامه و بودجه، بهخصوص در نیمه دوم ۱۴۰۰ این سازمان بالاترین تخصیص را به پروژههای عمرانی استانها داده که در چند سال گذشته بینظیر بوده است. این رکورد به خاطر افزایش درآمدهای نفتی و گازی رقم خورد.
از آن طرف نیز بخشی از بدهیهایی را که دولت گذشته به جا گذاشته بود، این دولت از محل درآمدهای نفتی پرداخت کرد. در این باره فکر کنم دولت ماهانه ۱۰ تا ۱۱ همت (هزار میلیارد تومان) فاکتورهای دولت گذشته را پرداخت میکرد.
از طرفی هم ما در حوزه تأمین ارز در سامانه نیما ۱۲.۵ میلیارد دلار ارز حاصل از فروش محصولات پتروشیمی را داشتیم؛ میدانید که چقدر این تزریق ارز به ثبات بازار ارز و تأمین ارز مورد نیاز دستگاهها و شرکتها کمک کرد. ارز برای خرید خوراک، برای خرید تجهیزات، قطعات، ادوات و خیلی کالاهای دیگر کارخانجات تأمین شد. ارز نیمایی برای واردات که وزارت نفت از طریق صادرات محصولات مجتمعهای پتروشیمی در سامانه نیما تأمین کرد، کمک شایانی به چرخه اقتصاد ملی کرد. حالا به این فکر کنید که اگر این ۱۲.۵ میلیارد دلار را در سامانه نیما عرضه نکرده بودیم، یا درآمدهای نفتی و گازی کشور افزایش نداشت، چه اتفاقی برای نرخ ارز میافتاد؟
برنامه افزایش ظرفیت پالایشی که در ابتدای دولت عنوان کردید، چگونه پیش رفت؟
هم اکنون روزانه ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تا ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه ظرفیت پالایشی نفت خام و میعانات گازی داریم؛ در همین ۱۰ پالایشگاهی که پالایش نفت در آن انجام میشود. در این مدت ملاحظه کردید که مصرف در همه بخشها اعم از حوزه حمل و نقل حالا چه بنزین و چه نفت گاز ساختمان، صنایع و نیروگاهی با افزایش مصرف روبهرو بودیم. برای نمونه مصرف نیروگاهها ۱۰ درصد افزایش داشت. با توجه به ظرفیت پالایشی موجود، بیشک با این روند مصرفی که در این حوزهها رقم میخورد، تولید فرآوردههای نفتی به مرور به نقطه سر به سری با مصرف نزدیک میشود، از این رو نیاز بود که یک کار انقلابی و جهادی برای افزایش ظرفیت پالایشی کشور که در سالهای گذشته مغفول مانده بود، رقم بخورد تا هم مصرف داخل تأمین شود و هم صادرات افزایش یابد.
در این بخش متأسفانه سرمایهگذاری لازم نشده و نیاز بود کار اساسی انجام شود. از همه مهمتر در این دولت وزارت نفت توسعه پتروپالایشیها را در دستور کار قرار داد و آییننامه تنفس خوراک و مشارکت مردمی را برای این پتروپالایشگاهها در دو مرحله در دولت اصلاح کرد و کار را برای سرمایهگذارانی که در این عرصه وارد شدند، آسانتر و جذابتر کردیم.
تلاش میکنیم طرحهایی که برای ایجاد نزدیک به یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه ظرفیت جدید هم نفت و هم میعانات گازی تعریف شده، هرچه سریعتر تحقق پیدا کند. هر ۲ تا ۳ ماه بنده در جلساتی در این زمینه شرکت میکنم؛ البته جلسات مستمرتر و نزدیکتری را هم همکارانم برای تسریع اجرای این طرحهای افزایش ظرفیت پالایشی دارند که هم تولید سوخت و هم تولید خوراک برای صنایع پتروشیمی و صنایع پاییندستی افزایش یابد.
بیشتر برای این طرحها مشکلات سرمایهگذاران را حل کردیم و بهطور جد داریم این پروژهها را دنبال میکنیم. خود دولت بهواسطه وزارت نفت یک طرح پالایشی با ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکهای را در کنار پالایشگاه ستاره خلیج فارس شروع کرده است. در این باره خوشبختانه پارسال از طریق دولت لایحهای در بودجه ۱۴۰۱ گنجانده شد که لازم است از نمایندگان مجلس که در این امر کمک کردند و این طرح مصوب شد، تشکر کنم. خوشبختانه در کوتاهترین زمان پتروپالایشگاه ۳۰۰ هزار بشکهای به نام شهید بزرگوار قاسم سلیمانی را عملیاتی کردیم و امیدواریم که در سریعترین زمان ممکن به بهرهبرداری برسد. مراحل اجرای آن تکمیل شد و از همه مهمتر بحث سهامداران را سامان دادیم زیرا دیدیم وزارت نفت یکتنه با ۱۴.۵ درصد منابعی که در اختیار دارد، پاسخگوی منابع مورد نیاز نخواهد بود.
به همین دلیل شریکان بزرگ و غولهای اقتصادی را سهامدار کردیم و از ظرفیت بانکها برای سرمایهگذاری و شراکت (نه برای اعطای تسهیلات) بهره بردیم. ۴ بانک و ۳ هلدینگ بزرگ اقتصادی را در این پروژه سهامدار و شریک کردیم. هیأتمدیرهاش مشخص و زمین هم آماده شد. زیرساخت کار اکنون آماده است و کار اجرایی آغاز میشود. این ۳۰۰ هزار بشکه حجم خیلی خوبی را به ظرفیت تولید فرآوردههایی نظیر بنزین، نفت گاز، سوخت جت، گاز مایع، پروپیلن، اتیلن، پارازایلن و بنزن هم اضافه خواهد کرد؛ این یعنی خوراک برای صنایع زنجیرهای پاییندست. ما نگاهمان این است که هم تأمین سوخت و امنیت انرژی کشور را داشته باشیم و هم تأمین خوراک صنایع زنجیره تکمیلی پتروشیمی را.
آیا این پتروپالایشگاه در موعد مقرر به بهرهبرداری میرسد؟
پیشبینی ما از نیاز به سرمایهگذاری این طرح ۱۱ میلیارد دلار است. مطمئنیم انشاءالله این پروژه در زمان خاص خودش به بهرهبرداری خواهد رسید. این دوراندیشی نیاز بود برای افزایش ظرفیت پالایشی انجام شود. به موازات آن پالایشگاه نفت فوق سنگین جاسک را هم که بهعنوان پالایشگاه مروارید مکران نامگذاری شده تسریع کردیم. پیش از این، فقط هلدینگ اقتصاد مفید این پروژه را در اختیار داشت. برای تسریع در احداث آن هم ورود و کمک کردیم تا هم شریکان بانکی و هم غولهای اقتصادی وارد کار شوند و ظرفیت آن هم ۳۰۰ هزار بشکه است. از این دو پروژه در مجموع ۶۰۰ هزار بشکه به ظرفیت پالایشی کشور انشاءالله ظرف چهار تا پنج سال آینده اضافه خواهد شد. این جدا از آن طرحهایی است که برای افزایش ظرفیت پالایشی در دستور کار است.
از این رو نگاه دولت و وزارت نفت این است که تا جایی که میتوانیم صادرات نفتمان را کاهش و ظرفیت پالایشی را افزایش دهیم؛ چرا که با افزایش ظرفیت پالایشی هم از خامفروشی جلوگیری میشود، هم تحریمناپذیر است. در صادرات فرآوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی مشکلی نداریم و به لحاظ نیازی که دنیا دارد، اینها تحریمناپذیرند. از همه چیز مهمتر ارزش افزوده است. ارزش یک بشکه نفت چقدر است؟ برای نمونه یک بشکه نفت گاز چقدر؟ همچنین اشتغالزایی بالایی دارد؛ بخصوص در مناطق کمبرخوردار و محروم مثل منطقه جاسک.
انشاءالله طرحهایی را هم که از پیش آغاز کردیم، مانند پروژه پالایشگاه ستاره مهر خلیج فارس، بهطور جد کمک میکنیم که جزو نخستین پروژههای پالایشی باشد که ظرف ۲ تا ۳ سال آتی به بهرهبرداری برسد. به موازات این برنامه، کیفیسازی و تثبیت ظرفیت پالایشی در پالایشگاهها بخصوص پالایشگاه آبادان، پالایشگاه تهران و پالایشگاه اصفهان را بهطور جد دنبال کردیم و در هفتههای پیش رو انشاءالله شاهد افتتاح پروژه کیفیسازی پالایشگاه اصفهان خواهیم بود.
نزدیک به ۳۵ درصد محصولات پالایشگاه آبادان نفت کوره است. در تلاشیم با اجرای پروژههای کیفیسازی انشاءالله به محصولات با ارزش افزوده بالاتری در این پالایشگاه برسیم. بنابراین کیفیسازی پالایشگاهها و تثبیت تولید ۱۰ پالایشگاه فعلی و جاری هم یکی دیگر از محورهای کارمان بوده که انشاءالله به نوبت از همین امسال و از همین روزها، افتتاح بعضیاز اینها آغاز میشود و بخشی هم در سالهای آتی به بهرهبرداری میرسد. بنابراین نگاه دولت و نگاه وزارت نفت این است که برای تأمین امنیت انرژی کشور ایجاد ارزش افزوده جلوگیری از خامفروشی و بحث تحریمناپذیری محصولات و فرآوردهها در این مسیر گام برداریم که کار درست و تدبیر معقولی است. انشاءالله همین دو پالایشگاه که خدمت شما عرض کردم، نزدیک به ۶۰۰ هزار بشکه نفت کشور را تبدیل به فرآورده میکند. ببینید چه کمکی به کشور میکند؟ این سیاست دولت است.
بنابراین آیا در پایان دولت ظرفیت پالایشی ما افزایش پیدا میکند؟
قطعاً با این برنامهریزیهایی که انجام دادهایم، این اتفاق خواهد افتاد. حتی بنا داریم این پالایشگاههای بزرگ را هم فاز به فاز به مرحله بهرهبرداری برسانیم، یعنی با تدابیر همکاران ما، متخصصانی که در شرکت پالایش و پخش کار میکنند، یک پالایشگاه ۳۰۰ هزار بشکهای بیشک با فازبندی به بهرهبرداری میرسد. همچنین پالایشگاههای کنونی که در دستور کار هستند و پیشرفت خوبی هم دارند، مانند پالایشگاه مهر خلیج فارس، پالایشگاه آدیش و همین پالایشگاههای کنونی که بعضیهایشان جدا از طرح کیفیسازی و تثبیت تولید، طرحهای افزایش تولید را هم دارند، به ظرفیت موجود اضافه خواهند شد، از این رو بیشک پایان دولت انشاءالله افزایش ظرفیت خواهیم داشت.
این نگاه به افزایش ظرفیت پالایشی کشور که در این یک دهه اخیر مغفول مانده بود، خیلی مهم است. اینها کارهای ماندگاری خواهد بود که نیاز آیندگان را پاسخ میدهد و نیاز کشور به واردات فرآوردههای نفتی را انشاءالله حل خواهد کرد. از آن طرف هم نه تحریم میپذیرد و نه خامفروشی بیشتر میشود. این مسئله هم مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بوده و بارها بهویژه درباره این پتروپالایشگاهها تأکید کردند و از افتخارهای ما و این دولت است که در دستور کار قرار گرفته است.
شما چند بار تأکید کردهاید که در این دولت میدانهای مشترک کشور تعیین تکلیف میشوند. اما حداقل دو وزیر پیشین هم مدام میگفتند ما میدانها را تا پایان دولت تعیین تکلیف میکنیم. برنامهای که در این دولت دارید، چه فرقی دارد و چرا آن برنامههای پیشیم اجرا نشده است؟
بله در شعار، صحبتها و برنامهها بود و عملی نشد. برای نمونه در حوزه پارس جنوبی که بزرگترین میدان گازی مشترک مااست و امروز هم نزدیک به ۷۰ درصد تولید گاز کشور در این میدان است، طرح توسعه فاز ۱۱ این میدان ۲۰ سال بلاتکلیف بود. مدام دست به دست شده بود و این اواخر شرکت فرانسوی توتال قراردادی امضا کرد و مقداری از اطلاعات را گرفت و مطالعاتی را هم انجام داد، اما باز هم اقدامی انجام نشد. درحالی که این مهمترین فاز پارس جنوبی است. برای اینکه نزدیکترین فاز به مرز آبیمان با کشور همسایه است.
این فاز دو تا سکو نیاز دارد، هر سکو ۱۱ حلقه چاه و یک خط لوله نفتی – گازی به سمت پالایشگاههای فاز نخست عسلویه. در این دولت به محض آغاز بهکار وزارت نفت -در همان روزهای نخست- ما کارگروه راهبری مخازن مشترک نفت و گاز را تشکیل دادیم. یکی از موارد در دستور این کمیته، میدان گازی مشترک با کشور همسایه بود. بررسی کردیم، این فاز ۱۱ که معادل دو فاز استاندارد است و آخرین فاز از ۲۹ فاز پارس جنوبی است، در چه شرایطی قرار دارد. هیچ اقدامی شنده بود و آنها هم که بود، همه در حد مطالعات بود و شرکت توتال هم که رفته بود. ۲۰ سال این فاز ۱۱ دست به دست شد؛ شرکتهای متعددی مانند همین توتال آمدند و رفتند اما به هر جهت کار خاصی نشده بود.
خوشبختانه در این دولت ما ابتدا برای سکوهایی که مورد نیاز این فاز بود، تصمیمگیری کردیم. این فاز دو سکوی دریایی میخواهد؛ ۱۱A و ۱۱B که هر کدامش ۱۱ حلقه چاه نیاز دارد تا در همان مراحل اولیه گاز از میعانات و آب جدا شود و بعد دوباره گاز و میعانات گازی مخلوط و به خشکی ارسال میشود.
میدانید که فاز ۱۲ سه سکو دارد. یکی از سکوها سکوی ۱۲C است که بازدهی پایینی دارد و تولید آن به صرفه نیست. برنامهریزی کردیم که سکوی ۱۲C را جابهجا کنیم و روی ۱۱B بیاوریم. به این ترتیب سکوی ۱۱B تأمین میشود. با این اقدام سه سال کار جلو افتاد. ۳ تا ۵.۳ میلیارد دلار هم به نفع کشور شد. به اضافه اینکه سکوی دومش را هم به مناقصه رفتیم، شرکت صدرا در مناقصه برنده شد و در این بخش نیز کار اجرایی را شروع کردیم. همزمان حفاری چاههای فاز ۱۱ را هم شروع کردیم، خوشبختانه فاز نخست تقریباً برای یکی، دو ماه آینده رو به اتمام است. و خط لوله دریا به خشکی فاز ۱۱ هم بهطور کامل احداث شد و انشاءالله این سکو را هم که جابهجا کنیم، امسال زمستان ما از فاز ۱۱ بهرهبرداری میکنیم. این کار بزرگی است که بعد از ۲۰ سال طلسم آن را دولت شکست و فکر میکنم با تولید نزدیک به ۱۱ میلیون متر مکعب بهرهبرداری از این فاز را شروع خواهیم کرد. این موضوع به تأمین گاز در زمستان امسال کمک میکند.
با این جابه جایی سکو میان فاز ۱۲ و ۱۱ تولیدمان افزایش مییابد؟ با توجه به اینکه سکویی را که داشتیم و در حال تولید بوده را جابه جا میکنیم؟
بله، تولید افزایش مییابد، ۱۲ سه تا سکوی A، B و C داشت. تولید از سکوی ۱۲C خیلی پایین بود و برنامهریزیهایی که شده، تحقق پیدا نکرده بود.
یعنی با این اقدام زمستان امسال ما افزایش تولید از پارس جنوبی داریم؟
بیشک انشاءالله با برنامهریزیهایی که کردیم، رکورد پارسال را هم جابهجا میکنیم، ما پارسال تولید ۷۰۵ میلیون متر مکعب را ثبت کردیم و امسال بیتردید انشاءالله با برنامهریزیهایی که انجام دادهایم، بالاتر از ۷۰۵ میلیون متر مکعب تولید میکنیم.
به پرسش تعیین تکلیف میدانهای مشترک برگردیم. چطور قرار است که همه میدانهای تعیین تکلیف شوند؟
در حوزه میدانهای مشترک کمیته راهبری مخازن شکل گرفت. تک تک میدانهای را شناسایی و بررسی کردیم. برای نمونه میدانی که توسعه یافته، اما برای حفظ و نگهداشت آن باید برویم اقدامهایی مانند ایجاد چاههای جدید و تعمیرات انجام دهیم را در یک برنامه بررسی کردیم. یا میدانی که توسعه پیدا کرده، ولی فازهای دیگر آن توسعه پیدا کرده، مثل یادآوران را هم در دستور کار قرار دادیم. یا برای میدانی مثل کوپال که بههیچوجه توسعه نیافته، آغاز به امضای قرارداد کردیم و مجوزها را گرفتیم بنابراین همه میدانهای نفت و گاز مشترکی که اشاره کردم، تعیین تکلیف شدند و حتی ممکن است برای بعضیهایش هم تفاهمنامه و قرارداد امضا کرده باشیم. بنابراین یا توسعه جدید، یا تکمیل توسعه و یا توسعه نگهداشت آن میدانهای را در برنامه قرار دادیم و الحمدلله کار را آغاز کردیم.
درباره همان پارس جنوبی، خط لوله دریایی یکی از سکوهای فاز ۱۶ چند سالی بود که نشتی سنگینی داشت و از ظرفیت ۲۸ میلیون مترمکعب آن ۱۴ میلیون مترمکعب بیشتر نمیتوانستیم برداشت کنیم حتی سال گذشته خیلی روزها همین ۱۴ میلیون مترمکعب را هم از دست دادیم. این خط را تعمیر کردیم و امروز ۲۸ میلیون مترمکعب را داریم کامل برداشت میکنیم. علاوه بر این ساخت خط جدید را هم در کنار آن شروع کردیم. یا سکوی ۱۳A پارس جنوبی که ظرفیت تولیدش ۲۸ میلیون متر مکعب است، متأسفانه چندین سال پیش با برخورد یک شناور به این سکو، بهطور کامل از دور خارج شده بود. برای این سکو هم کارشناسی، شرح کار، مناقصه و تعیین پیمانکار را انجام دادیم. تعمیرات دورهای و بازسازیاش در حال انجام است. شاید به زمستان امسال نرسد اما در حال اجراست.
از همه مهمتر؛ پالایشگاه فاز ۱۴ پارس جنوبی که حدود ۱۲ سال از شروع قراردادش میگذرد؛ یک پروژه نیمهکاره است. پارسال اسفندماه واحد یک آن به بهرهبرداری آمد؛ پالایشگاه فاز ۱۴ پارس جنوبی ۴ واحد دارد که انشاءالله واحد دومش را در شهریورماه راهاندازی اولیه میکنیم و دو تا واحد دیگرش را هم تا پایان زمستان امسال به بهرهبرداری میرسانیم. این پالایشگاه، آخرین پالایشگاه پارس جنوبی خواهد بود و پروندهاش را میبندیم؛ کار نیمهکارهای که ۱۱ سال مانده است.
این اقدامهایی است که در حوزه پارس جنوبی شده است. این میدان بزرگترین میدان گازی مشترک کشور است. اما روی بزرگترین میدان نفتی مشترک بهنام آزادگان نیز اقدامات مهمی انجام شد. از جمله اینکه این میدان را در قالب مدیریت یکپارچه با یک برنامه جامع توسعه (MDP) در مسیر توسعه قرار دادیم و یک شرکت مجری ۶ بانک و ۶ هلدینگ بزرگ اقتصادی را در این کار مشارکت دادیم. یعنی به جای اینکه شرکت متن، با ۱۴.۵ درصد منابع مالی نفت، مسئول این توسعه باشد که قطعاً پاسخگوی نیاز ۷ میلیارد دلاری آن نیست، آمدیم سرمایه گذاران تازهای برای طرح تعریف کردیم.
در ضمن از تولید خود میدان هم در سال دوم با حفار ی ۴۲۰ حلقه چاه به ۲۲۰ هزار بشکه میرسد و درآمد تولید خودش را هم در آن هزینه میکنیم و سهم شرکا در آورده نقدی کمتر میشود. میبینید چقدر کمک میکند؟ توسعه این میدان تسریع میشود و ما سریعتر به همان عدد ۵۷۰ هزار بشکه هدفگذاری شده در بزرگترین میدان نفتی مشترکمان میرسیم. تولید از این میدان امروز ۱۹۰ هزار بشکه است و انشاءالله به ۵۷۰ هزار بشکه میرسانیم، آن هم یک میدان مشترکی که آنطرف مرز عراق با کمک شرکتهای شل، توتال و بیپی آن را توسعه میدهد.
آیا از نظر تأمین فناوری مشکلی وجود ندارد؟
به لطف خدا فناوری توسعه این میدانهای مشترک بهویژه در آزادگان، در داخل مهیاست، یعنی آن فناوری که میخواهیم را داریم. حالا شاید کمتر از ۲۰ درصد خرید از خارج نیاز باشد، ولی الحمدلله همه نیازها از نیروهای کارشناسی و سازندگان قدرتمند و توانمند کشور، بخش خصوصی و فعالان این حوزه قابل تأمین است. این کار بزرگی بود. میدانهای مشترک دیگرمان را هم همین طور جلو خواهیم برد. ما انشاءالله خبرهای خوبی در هفته دولت داریم. برای بعضی از میدانهای در این هفته دولت شروع عملیات داریم و انشاءالله به وقتش اعلام خواهیم کرد؛ شروع عملیات کارهای اجرایی برای میدانهایی مانند میدان مشترک سهراب و لایه نفتی میدان پارس جنوبی بزودی رقم خواهد خورد. در میدان مشترک گازی بلال که در ۴۰ کیلومتری پارس جنوبی است و میدان یاران شمالی و جنوبی نیز آغاز عملیات داریم.
برای اینها که عملیاتشان آغاز میشود آیا شریکان خارجی یا شرکتهای خارجی فعال هستند یا قرار است با تکیه بر توان داخل توسعه داده شوند؟
بله. ما خوشبختانه بیش از ۸۰ میلیارد دلار قرارداد و تفاهمنامه در بالادست و پاییندست نفت امضا کردهایم. بعضی از این قراردادها و تفاهمنامهها با شرکتهای خارجی است. این هم یکی از دستاوردهای مهمی است که ۲۵ میلیارد دلار آن مربوط به دو پالایشگاه و پتروپالایشگاه و میدان آزادگان است.
این ۸۰ میلیارد دلار شامل توسعه میدانهای نفت و گاز مشترک و غیرمشترک، توسعه ظرفیت پالایشی و پتروپالایشی، خطوط لوله انتقال گاز، خطوط لوله انتقال فرآوردههای نفتی مانند تابش، ذخیرهسازی گاز، قراردادهای گازی و فشارافزایی میدانهای ولو مستقل با شرکتهای داخلی و خارجی است.
ما هم از ظرفیتهای داخل از جمله منابع داخلی، بانکها، غولهای اقتصادی و هلدینگها استفاده کردیم و هم شریکان خارجی که حاضر شدند و آمدند و سرمایهگذاری کردند.
آیا این شامل تفاهمنامه ۴۰ میلیاردی گازپروم هم میشود؟
بله در این قالب قراردادها و تفاهمنامههای دیگری نیز با شرکتهای روس داریم. شرکت گازپروم یکی از بزرگترین شرکتهای گازی و نفتی در دنیاست که خیلی وقت است بههیچوجه با ایران مذاکره و قرارداد نداشته است. خوشبختانه با دیپلماسی خوبی که در این دولت رقم خورد، بخصوص در حوزه انرژی، شرکت گازپروم هم برای توسعه میدانهایمان و هم برای سرمایهگذاری در حوزه الانجی، بحث تجارت گاز و فرآوردههای نفتی ورود پیدا کرده که بهطور جد روی این مذاکرات کار میشود و اینها هم به نوبت به قرارداد تبدیل میشوند.
با این حساب، به نظر میرسد که نزدیک به نیمی از قراردادها و تفاهمنامهها داخلی است. این منابع در داخل کشور وجود دارد؟
همان طور که اشاره کردم، منابع مورد نیاز برای میدان آزادگان، پتروپالایشگاه حاج قاسم سلیمانی و پالایشگاه مروارید مکران ۲۵ میلیارد دلار است. اینها کار اجرایی است و از توان و پتانسیل خودمان، منابع داخلی نفت، بانکها و هلدینگها و غول بزرگ اقتصادی استفاده خواهد شد. حالا این چه کمکی به اقتصاد میکند؟ این ۲۵ میلیارد دلاری که عرض کردم، یکی از دستاوردهایش این است که این حجم نقدینگی کم میشود و به بخش مولد میرود؛ در نتیجه تورم را کاهش دهد.
انشاءالله اینها به یک سال نشده از طریق سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکت بورس انرژی عرضه میشود و مشارکت مردمی را برای اینها دیدهایم. یک بخشی از سهام این سهامداران کاسته میشود و مردم مشارکت خواهند کرد که این یکی از سیاستهای ماست. بنابراین آن سرمایههای سرگردان جامعه را به سوی این پروژههای مولد سوق میدهیم. این خودش چه کمک بزرگی خواهد کرد؟ در بعد دیگر، چه اشتغالی در کشور، آن هم در مناطق محروم رقم خواهد زد؟ از آن طرف هم جلوگیری میکند از اینکه سرمایه کشور بخواهد به سمت دلار، سکه و مسکن برود.
این یکی از کارهای خیلی خوبی بود که در این دولت اتفاق افتاد. اینها کار اجرایی است. تأمین مالی، اصلیترین مشکل این پروژهها بود. اینکه ما امروز ضعف پالایشی داریم، ضعف توسعه میدانهای مشترک را داریم، یکی از چالشها بحث عدم تأمین منابع مالی بوده است؛ تأمین منابع مالی، گلوگاه این پروژهها بوده است. نمیگویم کاملاً حل کردیم، اما ما ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایه در هشت سال برای بالادست و پاییندست نیاز داریم که باید برای پروژههای اولویتدار سرمایهگذاری شود. ما با این ابتکارها میخواهیم بخشی از آن را تأمین کنیم. تاکنون با حدود ۸۰ میلیارد دلار آغاز کردهایم و انشاءالله امیدواریم تفاهمنامهها به قرارداد بینجامد.
حجم تفاهمنامهها زیاد شده است. آیا ممکن است عملی نشود، آیا چنین نگرانی وجود دارد؟
پس از مذاکرات، اولین کاری که انجام میشود امضای تفاهمنامه است. برای نمونه وقتی شما میخواهید خانهای را بخرید، همان اول که نمیروید محضر و بهنام کنید، میآیید و یک قولنامه مینویسید که این قولنامه همان تفاهمنامه است. در قالب آن میگویید برای این پروژه کارهای مطالعاتی و کارشناسی شده تا تبدیل به قرارداد شود. در قرارداد ریزتر میشوید و جزئیات در آن میآید. همه اینها که انجام شد، قرارداد تنظیم شده است. نمیتوان بدون امضای تفاهمنامه، قرارداد امضا کرد، مراحل تبدیل تفاهمنامهها به قرارداد هم در حال انجام است.
اما بهویژه در تفاهمنامه گازپروم با توجه به سابقه تاریخی بعضی نگرانیها مطرح میشود…
من احساس میکنم هم زمانه و شرایط کنونی جهانی خیلی عوض شده و هم اینکه امروز نیاز به انرژی در دنیا بسیار حاد شده است. نهتنها گازپروم، خیلیهای دیگر هم حاضرند بیایند و سرمایهگذاری کنند. حالا بعضیها پیش از اجرای توافق و بعضیها ممکن است بگویند صبر کنیم تا ببینیم برجام چه میشود. نیاز به انرژی در دنیا، شرایطی که رقم خورده و ارادهای هم که در این دولت است، چشمانداز را حتی برای همکاری با شرکتهای خارجی مثبت میکند.
ما سعی میکنیم از همین منابعی که داریم، کار را آغاز کنیم و حالا اگر برجام رقم خورد، چهبسا ممکن است شرکای دیگر هم بیایند و اضافه شوند و اگر نشد هم کار زمین نمانده و ما کار را داریم پیش میبریم. اینها برای این دولت ماندگار میشود. مثلاً ارادهای در دوران پیش برای ساخت پالایشگاهها نبوده است اما اکنون خود دولت پذیرفته یک پتروپالایشگاه را انجام دهد که این خیلی مهم است.
اشاره کردید به ادامه پالایشگاهسازی و تأمین امنیت انرژی داخل کشور. وزارت نفت بهعنوان دستگاهی که شرکت بهینهسازی مصرف سوخت زیرمجموعهاش است و از طرفی هم تولیدکننده انرژی است، بر اساس آن تکلیفی که دارد و در اصل باید برای افزایش مصرف و فروش بیشتر برنامهریزی کند؛ آیا عزمی برای بهینهسازی مصرف انرژی دارد؟
همه اینها دغدغههای ما در تولید و عرضه انرژی بود؛ تولید گاز و تولید نفت را اضافه کنیم، ظرفیت پالایشی نفت و گازمان را افزایش دهیم که خامفروشی نکنیم و ارزش افزوده ایجاد کنیم، درآمدها بیشتر شود، اشتغالزایی داشته باشد و از مهمتر تحریمناپذیر باشد. اما این مسائل سبب نشده که ما از بحث بهینهسازی و کاهش شدت انرژی غافل باشیم. گرچه کاهش شدت مصرف انرژی و بهینهسازی فقط کار وزارت نفت نیست و مجموعهای از دستگاهها و وزارتخانهها را شامل میشود.
اگر امروز بخواهید کاهش مصرف انرژی در یک ساختمان را داشته باشید، باید وزارت راه و شهرسازی، بنیاد مسکن، شهرداریها و خیلی از وزارتخانهها و بخشهای دیگر هم پای کار بیایند. اگر ما بخواهیم مهار مصرف سوخت را داشته باشیم، باید وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) و خودروسازان هم پای کار بیایند. اگر در مصرف نیروگاهها و همینطور مصرف برق کشور روند کاهشی را هدفگذاری کنیم، باید وزارت نیرو و وزارت صمت هم به میدان بیایند. بنابراین فقط وزارت نفت متولی این کار نیست، ولی ما بخشی از این کارها را آغاز کردیم.
برای نمونه در حوزه گازسوز کردن خودروها، برای گازسوز کردن خودروهای عمومی مثل وانتها و تاکسیها هر کدامش نزدیک به ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان برای ما هزینه میبرد که داریم به صورت مجانی انجام میدهیم. این خیلی کمک میکند در کاهش شدت انرژی و همینطور جلوگیری از آلودگی و همچنین در مبحث ساختمان؛ آییننامه مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان را در دولت بردیم و خوشبختانه وزارت نفت کمک کرد و ضوابط صرفه جویی انرژی در ساختمانها مصوب شد. یا پارسال تعرفه مشترکان پرمصرف را افزایش دادیم که خودش معادل یک فاز پارس جنوبی کاهش مصرف رقم زد.
یا اینکه بحث پیمایش ناوگان حمل و نقل را، چه اتوبوسها و چه باری را دنبال میکنیم که با وزارت راه و شهرسازی و پلیس راهور اجرایی کنیم. انشاءالله در مهرماه اتفاق خوبی بیفتد و ۱۸ هزار دستگاه مجهز به این سامانه هوشمند شوند و بر اساس پیمایششان آنلاین سوخت دریافت کنند. اینها راهکارهایی است که بعضیهایش کوتاهمدت است و بعضی نیز میانمدت و بلندمدت که وزارت نفت در دستور کاری خود دارد. تعدادی راهکارهای دیگر هم در برنامه است که آنها را هم دنبال میکنیم.
شرایط تأمین بنزین کشور اکنون چگونه است؟ آیا در نقطه سر به سری با تولید است؟
در مرداد که ایام محرم بود و مسافرت مردم پس از این شرایط سخت ۲ تا ۳ سال اخیر به سبب کنترل بیماری کرونا افزایش داشت و بالاترین حجم مسافرتها را داشتیم، سرانجام مصرف بنزین به بیش از ۱۲۰ میلیون لیتر رسید و شرایط بسیار سختی را همکارانم در شرکتهای ملی پالایش و پخش، نفت، پخش فرآوردههای نفتی و گاز داشتند. اما با راهکارهای خوبی که داریم شرایط را مدیریت میکنیم و خدا را شاکریم که تا امروز در هیچ کجای کشور مشکل تأمین سوخت را در این ۴ هزار و ۴۰۰ جایگاه بنزین نداشتیم و تأمین سوخت نیروگاهها نیز حداکثری بوده است. همکاران من که شبانهروز دارند کار میکنند،
این کارکنان گمنام، در بحث تأمین سوخت مورد نیاز کشور از جمله سوخت نیروگاهها کار بسیار بزرگی را انجام میدهند. اگر نیروگاههای کشور الحمدلله با حداکثر ظرفیت کار میکنند و امروز خاموشی نداریم، بخشی از این موضوع را مدیون تأمین سوخت و تلاش پرسنل کارکنان صنعت نفت هستیم. ما این روزها نزدیک به ۲۹۰ تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز به نیروگاهها میدهیم، بیش از ۳۱۸ میلیون مترمکعب سوخت معادل به آنها میدهیم و از طرفی داریم ذخایر سوخت مایع برای زمستان را هم آماده میکنیم که الحمدالله با دست پر وارد زمستان شویم که در این زمینه چالش کمتری داشته باشیم و مردم عزیز انشاءالله دچار مشکل نشوند. پارسال هم خدا را شاکریم که یک اتفاق خوب رقم خورد. در بحث تأمین سوخت مورد نیاز جایگاهها و مسافرت مردم نیز الحمدالله اگرچه بسیار سخت است اما با تلاش شبانهروزی همکاران ما، شرایط را مدیریت کردیم و مشکلی برای کشور پیش نیامده است.
زمستان امسال کمبود گاز نداریم؟
بر اساس برنامه ششم توسعه اکنون نیاز کشور یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون مترمکعب گاز شیرین است، اما متأسفانه سرمایهگذاری در چند سال گذشته انجام نشده بود و همین باعث شده که ما در زمینه عرضه و تولید نسبت به مصرفمان در حوزه گاز عقب بمانیم. حالا ما داریم تلاش میکنیم این کاهش و این کسری را با این سرمایهگذاریها جبران کنیم. اما این طرحها باید پیش برود، پروژهها شروع و انجام شود. به بهرهبرداری که رسید، آن میزان کسری را جبران کنیم. از این روکمبود گاز در زمستان امسال نیز مانند سال گذشته به سبب عدم سرمایهگذاری در بخش تولید گاز طی سالهای اخیر خواهیم داشت. اما به دنبال راه مدیریت این شرایط برای زمستان هستیم. امسال هم باید مصرف سوخت را و هم باید این کسری تولید گاز را مدیریت کنیم. تا زمانی که طرحهای این دولت به بهرهبرداری برسد.
به عنوان سؤال آخر! برای افزایش صادرات گاز چه برنامهای دارید؟
برنامههای پرشماری در این زمینه تعریف شده است. اما همین امسال صادرات گاز کشور الحمدالله ۲۵ درصد افزایش داشت، فقط در صادرات به عراق بالای ۴۰ درصد افزایش رقم خورد. پارسال ما در بحث صادرات گاز مایع هم رشد خیلی خوبی را داشتیم. صادرات این محصول ۱۵ درصد در سال ۱۴۰۰ رشد کرد و کاهش ۱۰ درصدی گاز مایع سوزانده شده در این سال رقم خورد که این ارقام خیلی خوبی است. ۱۵ درصد صادرات گاز مایع پارسال نسبت به سال قبلش افزایش یافته است. انشاءالله امیدواریم امسال ارقام خیلی خوبی را هم در صادرات گاز و هم در صادرات گاز مایع ثبت کنیم.