به گزارش اقتصادانرژی، به نقل از جماران رامین فروزنده تحلیلگر اقتصاد انرژی با اشاره به بازارهایی که اروپا می تواند از طریق آنها نفت و گاز خود را تأمین کند، گفت: به نظر می رسد موضوعی که ایران دارد در مورد آن صحبت می کند استفاده از این فرصت باشد برای اینکه شاید بتواند در برجام و مسائل دیگر به عنوان یک اهرم استفاده کند. البته به نظر نمی رسد که این اهرم خیلی زیاد مؤثر باشد و در یک حد محدودی می تواند مسکن نفت را به بازار جهانی نفت بدهد که منتفع آن همه هستند.
یک تحلیلگر اقتصاد انرژی با اشاره به بازارهایی که اروپا می تواند از طریق آنها نفت و گاز خود را تأمین کند، گفت: به نظر می رسد موضوعی که ایران دارد در مورد آن صحبت می کند استفاده از این فرصت باشد برای اینکه شاید بتواند در برجام و مسائل دیگر به عنوان یک اهرم استفاده کند. البته به نظر نمی رسد که این اهرم خیلی زیاد مؤثر باشد و در یک حد محدودی می تواند مسکن نفت را به بازار جهانی نفت بدهد که منتفع آن همه هستند؛ یعنی جمله هند و چین هستند و اروپا و آمریکا هم هستند. چون داریم در مورد یک بازار جهانی صحبت می کنیم. بنابر این، به نظر من در کوتاه مدت اتفاقی نمی افتد و در میان مدت و بلند مدت شاید و به شرط تعریف یک سری همکاری ها، اتفاقاتی بیفتد.
اینکه گفته می شود «زمستان سرد اروپا در راه است و اروپا نیازمند گاز ایران است»، چه قدر جدی است؟
در اتحادیه اروپا سهم گاز تقریبا یک چهارم سبد انرژی است که حدود یک سوم آن از روسیه تأمین می شود و در نفت نیز روسیه چنین سهمی را دارد. اما نکته اینجا است که نفت را با یکی دو دلار کم و زیاد می توانند از جای دیگر تأمین کنند، کما اینکه این اتفاق دارد می افتد و حرکت به سمت واردات از بازارهای خاورمیانه بیشتر شده است؛ اما در مورد گاز نمی توانید این کار را به سرعت انجام بدهید. بنابر این به سادگی نمی توانیم در مورد سهم روسیه از بازار گاز اروپا صحبت کنیم؛ یک سوم شاید در نفت رقم قابل توجهی نباشد، ولی در گاز خیلی رقم قابل توجهی است.
منابع تأمین گاز اروپا فراوان هستند
برای آمریکا و اروپا به صرفه است که با همدیگر همکاری کنند
از سوی دیگر، منابع تأمین گاز اروپا فراوان هستند که دو مورد آنها نوظهور هستند و آینده روشنی دارند. به لحاظ جغرافیایی، اروپا بهترین بازار گازی است که به صورت LNG از آمریکا می آید. چون اگر بخواهد از پاناما بیاید محدودیت حمل و نقل هست و لذا اگر بخواهد خودش را به بازار دوم گاز، یعنی شرق آسیا، برساند باید از جنوب آفریقا برود تا به آنجا برسد و مزیتش را از دست می دهد. بنابر این، به صورت طبیعی برای آمریکا و اروپا به صرفه است که با همدیگر همکاری کنند.
بازار مهم دوم برای اروپا، «شرق مدیترانه» است؛ که این بازار از نظر ژئوپلیتیک خیلی مهم است. شرق مدیترانه مصر، لبنان، رژیم صهیونیستی، یونان و ترکیه را داریم و اینجا فعالیت های اکتشافی بسیار زیادی انجام شده است. تحولی که در گاز مصر می بینیم، در همین منطقه و ظرف همین چند سال بوده است. بنابر این، بازارهایی دارند اضافه می شوند که اروپا می تواند تا حدی به آنها نگاه کند.
به نظر می رسد آنها در دوره ای فکر می کردند می توانند از طریق تعامل، روسیه را کنترل کنند. یعنی مشارکت هایی را تعریف کنند و رفتار روسیه پیش بینی پذیر شود. مثلا آلمان و اتریش که صنعت آنها وابستگی زیادی به گاز دارد، مشارکت های بلند مدتی را برای چند دهه با روسیه داشتند، اما شواهد نشان می دهد که حتی این مشارکت ها و همکاری از طریق خط لوله هم کارآمد نبوده و لذا این را شاهد بر این می دانند که باید با سرعت بیشتری به سمت گذر انرژی بروند.
ما به خاطر تحریم محدودیت تولید داریم
در گاز نمی توانیم مسکّن کوتاه مدتی به اروپا بدهیم
رفع تحریم نفت ایران می تواند در حد یک مسکن، التهاب ها را کم کند
آیا به لحاظ فنی و اقتصادی، ایران برای گاز در اتحادیه اروپا فرصتی دارد؟ آیا اگر توافق برجام اجرا شود اتفاق جدیدی می تواند برای ایران بیفتد؟
در شرایط امروز ما به خاطر تحریم محدودیت تولید داریم. لذا به صورت کلی می توان گفت رفع تحریم نفت ایران می تواند در حد یک مسکن، التهاب ها را کم کند. بیش از این در کوتاه مدت ممکن نیست و در میان مدت و بلند مدت برخی متخصصین می گویند که امکان پذیر است.
اما در مورد گاز، ایران همین امروز هم از طریق ترکیه به بازار گاز اروپا ارتباط دارد. سؤال این است که ایران در کوتاه مدت و میان مدت چه قدر می تواند به اروپا گاز اضافه کند؟ عمده راه حلی که در مورد آن صحبت می شود از طریق LNG، یعنی به صورت مایع، است. می دانیم که اگر امروز پروژه ایران LNG را شروع کنیم زودتر از یکی دو سال دیگر به نتیجه نخواهد رسید. بنابر این، به نظر می رسد در گاز نمی توانیم مسکّن کوتاه مدتی به اروپا بدهیم.
در مورد خود LNG و برنامه های میان مدت و بلند مدت هم با توجه به برنامه هایی که قطر دارد و پروژه هایی که تصمیم نهایی به سرمایه گذاری با سرعت بیشتر به خاطر رونق بازار LNG گرفته خواهد شد، از حوالی 2026 به بعد قدری شرایط اروپا به صورت اساسی تسهیل می شود. لذا گاز ایران چاره زمستان امسال را برای اروپا نخواهد کرد و بنابر این، به نظر می رسد موضوعی که ایران دارد در مورد آن صحبت می کند استفاده از این فرصت باشد برای اینکه شاید بتواند در برجام و مسائل دیگر به عنوان یک اهرم استفاده کند.
در بخش گاز در کوتاه مدت اتفاقی نمی افتد
البته به نظر نمی رسد که این اهرم خیلی زیاد مؤثر باشد و صرفا در یک حد محدودی می تواند مسکّن نفت را به بازار جهانی نفت بدهد که منتفع آن همه هستند؛ یعنی از جمله هند و چین هستند و اروپا و آمریکا هم هستند. چون داریم در مورد یک بازار جهانی صحبت می کنیم.
بنابر این، به نظر من در بخش گاز در کوتاه مدت اتفاقی نمی افتد و در میان مدت و بلند مدت شاید و به شرط تعریف یک سری همکاری ها، اتفاقاتی بیفتد.
برای اروپا حیاتی است که یک حدی از گاز را برای زمستان ذخیره کند
سه، چهار ماه آینده چه طور برای اروپا و بازیگران بازار انرژی طی خواهد شد؟
چیزی که برای اروپا حیاتی است این است که یک حدی از گاز را برای زمستان ذخیره کند. چون فصل زمستان در همه جای دنیا تقاضای LNG و گاز بالا می رود و شاید آنجا زمان ایده آلی برای واردات نباشد. بنابر این، برای زمستان باید از امروز به فکر باشند و به نظر می رسد دنبال هستند در ذخایر زیرزمینی تا حدی این را ذخیره کنند.
داریم در مورد این صحبت می کنیم که چه راه حل هایی هست و این راه حل ها چه قدر کمک می کنند. رقمی حدود 150 تا 170 میلیارد متر مکعب در سال به روسیه وابسته بوده اند. به نظر می رسد یک سوم آن را می شود از راه حل های روی میز مثل LNG و خط لوله جبران کرد. راه حل دوم این است که به سمت سوخت های جایگزین بروند؛ اعم از اینکه تجدید پذیرها را گسترش بدهند و خودشان هم اعلام کرده اند که اولویت تجدید پذیرها است، اما اگر به سمت سوخت های فسیلی آلاینده هم رفتیم ایرادی ایجاد نمی کند.
اما به نظر می رسد این دو راه حل برای اروپا کفایت نمی کند. یعنی خودشان(به صنایع) اعلام کرده اند 15 درصد تقاضا را کم کنید که یک راه حل الزامی برای آنها است. استراتژی ای که به روشنی تعریف کرده اند این است که خانوارها آخرین خط باشند و آنهایی که بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند دورتر باشند. اعم از اینکه با پرداخت های انتقالی و یا روش های دیگر این را جبران کنند. بنابر این، اولین جایی که با این مسأله مواجه می شوند صنایع هستند.