به گزارش اقتصاد انرژی و به نقل از نفت ما ،
در ادامه به وضعیت فروش شرکت می پردازیم؛ همانطور که در نمودار زیر مشخص است مبلغ فروش جم با شیب اندکی رو به افزایش است که اصلی ترین دلیل آن را می توان رشد نرخ دلار نیما در نظر گرفت البته گفتنی است این واحد مقداری از محصولات خود را در بورس کالا به فروش می رساند که با ارزش دلاری فراتر از نیما، کشف قیمت می شود. لازم به ذکر است که در سال های اخیر به ویژه در سال های پس از برطرف شدن اثرات همه گیری ویروس کرونا، نرخ های محصولات الفینی به ویژه پروپیلن و پلی اتیلن در بازار های جهانی به دلیل کاهش شدید تقاضا، با افت قابل توجهی مواجه شد. در طرف دیگه با بروز جنگ میان روسیه و اوکراین قیمت جهانی گاز با افزایش همراه شد که پس از گذشت چند ماه کاهش عرضه حاکم در بازار با ورود گازهای مایع قطر و از همه مهم تر آمریکا اثرات منفی که موجب بروز التهابات شده بود برطرف شده و قیمت گاز به تعادل رسید که این امر نیز بر نرخ خوراک پتروشیمی های الفینی اثر مستقیم گذاشته و مسیر نزولی شدن را هموار کرد؛ با کاهش قیمت خوراک، نرخ محصولات واحد های الفینی نیز کاهش یافت.
البته گفتنی است که جم به عنوان یکی از واحد های بین مجتمعی به حساب می آید و محصول نهایی تولید نمی کند. این امر موجب شده تا ارزش بازار پتروشیمی جم رشد چندانی نسبت به دیگر مجتمعهای پتروشیمی نداشته باشد. عامل اصلی این وضعیت میتواند نحوه فرمولگذاریهای اشتباه قیمت محصولات شرکت باشد که عملا سود واحدهایی همچون پروپیلن، در واحدهای پایین دستی تولیدکننده پلی پروپیلن منتقل شود. این موضوع شایان ذکر است که این شرکت بخشی از خوراک از جمله پروپیلن و اتیلن خود را به سایر مجتمع ها عرضه می کند که به دلیل منطق قیمت گذاری خوراک های بین مجتمعی که از اعتبار و کارکرد مناسبی برخوردار نیست، بخشی از سود این شرکت به سایر شرکت ها منتقل شده است و ریسک ارزش گذاری پتروشیمی جم را به شدت افزایش داده است.
تمامی این موارد ذکر شده به وضوح در روند تغییرات حاشیه سود ناخالص مشخص است. در نمودار زیر حاشیه سود ناخالص 5 سال گذشته جم در کنار هم قرار داده شده است. طبق این گراف، اوج رشد سودآوري شرکت در سال 1399 اتفاق افتاده است که در آن زمان بازار های جهانی با روند صعودی نرخ های اتیلن همراه بودند که محصولات پتروشیمی جم نیز از این قاعده مستثنی نشده است. اما در ادامه، طی دو سال اخیر با وجود رشد ارزش فروش سود ناخالص ثابت بوده است (8 هزار میلیارد تومان) زیرا بهای تمام شده نیز به همان اندازه افزایش یافته است. با تکرار این شرایط حاشیه سود ناخالص با کاهش قابل ملاحظه ای مواجه شده و به نظر می رسد این نزول حداقل برای پایان سال مالی جاری نیز پا برجا خواهد بود.
در طرف دیگر شرکت، طرح تولید ABS با ظرفیت 200 هزار تن در سال را در دست اقدام دارد که این پروژه 14 سال به طول انجامیده و همچنان نیمه کاره باقی مانده است و تنها شرکت رقیب یعنی پتروشیمی قاعد بصیر با ظرفیت 50 هزار تن انواع محصولات ABS با تنوع بالای گریدهای مختلف یکه تاز این میدان است.
مسلئه قابل توجه در بررسی این شرکت قانون جدید نرخ خوراک واحد های پتروشیمی است که رشد بالای 60 درصدی (با توجه به افزایش نرخ سوخت واحد های پتروشیمی) داشته است، در حالی که نرخ های فروش به دلیل رشد اندک نرخ دلار نیما افزایش چندانی نداشته است. دلار نیما در اواخر اسفند ماه سال گذشته از محدوده 28 هزار تومان به سطوح 37 هزار تومان صعود کرده است که رشد 37 درصدی را نشان می دهد. اختلاف نرخ رشد بهای تمام شده و نرخ رشد مبلغ فروش در ابتدا اثر منفی قابل توجهی بر روی سود ناخالص جم و در ادامه سود خالص را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
با توجه به تمام موارد ذکر شده ،در حال حاضر به نظر مي رسد سرمایه گذاری در سهام پتروشیمی جم جذاب نبوده و شاید شرکت هایی که مشتری آن بحساب می آیند از شرایط بهتری برخوردار باشند.