به گزارش اقتصاد انرژی به نقل از شانا
درست ۴۳ سال پیش در روز سیویکم شهریورماه ۱۳۵۹ ساعت ۱۴ و ۵ دقیقه، صدام حسین، رئیسجمهوری دیکتاتور عراق در تلویزیون حضور یافت و با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجرایز (این قرارداد، قراردادی میان کشورهای ایران و عراق با وساطت الجزایر بود که خط مرزی ایران و عراق در آبهای اروندرود را تعیین میکرد)، بهطور رسمی علیه ایران اعلام جنگ کرد.
جنگ تحمیلی و تجاوز رژیم بعثی عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران هرچند از ۳۱ شهریورماه بهطور رسمی آغاز شد، اما کمتر کسی میداند که کارکنان صنعت نفت از ماهها پیش درگیر حوادث آغازین جنگ بودند که گلولهباران تأسیسات نفتی دهلران، چشمه خوش و نفتشهر و بمبگذاری در خط لوله نفت خام به پالایشگاه آبادان بخشی از این حوادث بود.
وقایعی که در واپسین روزهای جنگ برای صنعت نفت رقم خورد فراتر از بمباران چند واحد بهرهبرداری و کارخانه بود، زیرا در همان ایام شیرمردان صنعت حفاری در نخستین ساعات نبرد در مناطقی که امروز به آزادگان و جفیر معروف هستند تا آخرین نفس مقاومت کردند و سرانجام همراه با دکل حفاری به اسارت رژیم بعثی درآمدند. در مناطق نفتی غرب کشور مانند دهلران و نفتشهر افزون بر اینکه واحدهای بهرهبرداری بهطور کامل به دست دشمن افتاده بود، تعداد چهار دکل حفاری نیز منهدم و توسط نیروهای بعثی به غارت رفت و تعدادی از کارکنان نیز شهید یا اسیر شدند.
با گسترش دامنه جنگ در ابعاد مختلف، حضور صنعت نفت در مقابل این تهاجم همهجانبه، حیاتیتر و تأثیرگذارتر از روزهای پیش خودنمایی میکرد. حفظ استمرار و افزایش تولید و صادرات نفت بهمنظور کسب درآمد اقتصادی کشور و تأمین سوخت مورد نیاز نیروهای مسلح بهطور اولی و تأمین سوخت مورد نیاز آحاد جامعه، تنها بخشی از تلاشها، فداکاریها و ایثارگری کارکنان در سطح صنعت نفت در زمان جنگ بود.
تلاشهای کارکنان صنعت نفت در شرایطی به وقوع پیوست که دشمن کمکم به این نتیجه رسیده بود که بدون فتح سنگر نفت، تحت هیچ شرایطی به موفقیت نخواهد رسید و از این رو با تصمیمگیری و نگرش جدید دشمن، نفت هدف اصلی تمام تهاجمها آنان قرار گرفت.
رژیم بعث عراق با جنگندهها و بمبافکنهای سوپراتاندارد فرانسوی، موشکهای اگزوسه و آرما، هواپیماهای میگ و سوخو روسی، گازهای خردل آلمانی، مینهای ایتالیایی و بسیاری از سلاحهای پیشرفته آن روزها، پیوسته به تأسیسات و خطوط لوله نفتی حمله میکرد و کارکنان صنعت نفت را هدف موشکهای خود قرار میداد.
آتش جنگ از همان روزهای آغازین، دامنگیر صنعت نفت شد و تا پایان دوران هشت ساله دفاع مقدس در صنعت نفت شعلهور بود، اما تلاش و فداکاری کارکنان اجازه نداد تولید و صادرات نفت خام حتی برای یک روز متوقف شود.
دشمن بهمنظور ایجاد بحران در تأمین سوخت مورد نیاز کشور و وارد کردن ضربات اقتصادی بر پیکره انقلاب تصمیم گرفته بود شریان اصلی درآمدهای نفتی کشور یعنی صادرات نفت خام را از طریق بمباران هوایی مخازن و اسکلههای صادراتی در جزیره خارک قطع کند و همسو با همین سیاست، طی مدت ۲۸۸۸ روز جنگ تحمیلی حدود ۲ هزار مرتبه جزیره خارک را هدف حمله هوایی قرار داد، اما با عنایت خاص خداوند و ایثارگری و رشادتهای کارکنان شرکت ملی نفت ایران، تأسیسات بلافاصله بازسازی و صادرات نفت ازسر گرفته میشد و اینگونه جزیره کوچک و سربلند خارک بهعنوان اسوه صبر و استقامت یک ملت در تاریخ ماندگار شد و سبب شد صدام آرزوی قطع صادرات نفت خام ایران را با خود به گور ببرد.
دفاع مقدس گنجینه ارزشها، تداعی عزت، غیرت، مردانگی، پایمردی و ولایت مداری ملت سرافراز ایران اسلامی است؛ ملتی که هیچگاه ارزشهای مبارزه کارکنان متعهد، دلسوز و متخصص صنعت نفت را در مبارزه با رژیم طاغوتی شاه با بستن شیرهای نفت روی بیگانگان و مقاومت شبانهروزی در زیر شدیدترین بمبارانهای دشمن را در طول دفاع مقدس فراموش نخواهد کرد.
مناطق نفتخیز جنوب؛ حافظ تولید و خط مقدم هشت سال مقاومت
با هجوم گسترده ارتش عراق به ایران و تصرف بخشهایی از استان خوزستان و استانهای غربی بخشی از منابع نفتی کشور شامل چاههای چشمهخوش، یونیت بیات در دهلران و منابع نفتی نفتشهر در کنترل ارتش عراق قرار گرفت.
قرار گرفتن بخش وسیعی از مخازن و تأسیسات نفتی در تیررس دشمن از یکسو و نیاز شدید نیروی دفاعی ایران به زیرساختها، امکانات و خدمات صنعت نفت در مناطق جنگی موجب شد مناطق نفتخیز جنوب بهطور کامل و مستقیم درگیر وضعیت جنگی شود. شاید اغراق نباشد اگر گفته شود مناطق نفتخیز جنوب در ماههای آغازین جنگ افزون بر مأموریتهای سازمانی خود با بر عهده گرفتن پشتیبانی از نیروهای دفاعی، کارکردی نظامی از خود به جای گذاشت.
در سه ماه آغاز جنگ حدود ۷۰ درصد توان مناطق نفتخیز جنوب صرف خدمترسانی به نیروهای دفاعی و ساماندهی جنگزدگان میشد و صنعت نفت جنوب در عمل با ۳۰ درصد از توان خود وظیفه خطیر و حیاتی تولید، انتقال و صدور نفت بهعنوان تنها منبع مالی جنگ را به انجام رساند.
مدیران و کارکنان صنعت نفت در مناطق نفتخیز جنوب پا به پای هم جنگیدند و لحظهای آرام ننشستند و با وجود بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ حمله هوایی و موشکی، تأسیسات و واحدهای نفتی را فعال نگه داشتند تا برنامه حفظ توان و پایداری تولید به میزان متوسط ۳ میلیون بشکه در روز پایدار بماند.
در طول این هشت سال جنگ تحمیلی، بارها و بارها تلمبهخانههای مهم نفتی، کارخانههای بهرهبرداری، واحدهای نمکزدایی، کارخانههای تقویت فشار گاز، کارخانههای گاز و گاز مایع و همچنین کارخانههای تزریق گاز در مناطق نفتخیز جنوب هدف اصابت بمب و گلوله بود، با وجود این، باز هم به همت کارکنان فداکار و تلاشگر صنعت نفت، چرخ تولید از حرکت بازنایستاد و حتی بسیاری از واحدهای و تأسیسات تخریبشده در همان اوج جنگ بهطور اضطراری بازسازی شدند که از میان آنها میتوان به بازسازی کارخانه بهرهبرداری شماره ۱ و ۲ اهواز، تلمبهخانه اهواز (شهید مصاحب)، کارخانه گاز مایع ۶۰۰، کارخانه بهرهبرداری چشمهخوش، دهلران و آبتیمور، خط لوله آبادان، کارخانه بهرهبرداری شماره ۳ مارون، کارخانه تقویت فشار شماره ۱ اهواز، کارخانه تقویت فشار شماره ۲ اهواز و کارخانه تقویت فشار شماره ۴ اهواز اشاره کرد.
جزیره خارک؛ جزیره مقاومت
به جز تأسیساتی که در نخستین مرحله از تهاجم ارتش عراق به اشغال دشمن درآمد، همچنین پالایشگاه آبادان که در خط مقدم جنگ قرار داشت، جزیره خارک از نخستین آماج حمله عراق به تأسیسات نفتی بود.
این جزیره کوچک که بیشباهت به یک شناور بزرگ دریایی از حرکت بازمانده نیست، از دومین روز آغاز جنگ تا روزهای پایانی آن همواره در مرکز حملات هوایی و موشکی دشمن قرار داشت؛ علت تمرکز حملات دشمن بر این جزیره متأثر از نقش خارک بهعنوان اصلیترین پایانه صادراتی نفت کشور و نقش مهم آن در تأمین منابع مورد نیاز جنگ بود.
اسناد موجود نشان میدهد جزیره ۲۴ کیلومترمربعی خارک در طول ۲۸۸۸ روز جنگ تحمیلی، ۲۸۳۴ بار هدف حمله موشکی و هوایی عراق قرار گرفت که از این میزان ۵۵۹ مورد آن حمله مؤثر علیه تأسیسات این جزیره بود، البته کارشناسان وقت در آن زمان بیکار ننشستند، بلکه برای مقابله با حملات سنگین دشمن، راهکارهایی تازه برای برونرفت از تهاجمات نیروهای متخاصم خلق کردند، راهکارهایی که با استفاده از آن توانستند توان صادراتی کشور را در آن شرایط بحرانی حفظ کنند.
بازسازی تأسیسات نفتی زیر بارش بمب و گلوله
نوسازی و بازسازی تأسیسات نفتی آن هم در شرایط بحرانی جنگ، زیر بارش گلوله و بمب، باورکردنی نیست، اما مردان صنعت نفت این کار را انجام دادند.
این یک حقیقت و یک اعتقاد است، زیرا نوسازی و بازسازی تأسیسات نفتی در شرایطی انجام میشد که هنوز پیکر شهدا از آن تأسیسات خارج نشده بودند. برای مثال، پنجم آبان ماه سال ۱۳۶۵، در حالی که شهید عبدالحسین مصاحب؛ رئیس تلمبهخانه نفت اهواز به همراه هشت نفر از همکارانش در بمباران این تلمبهخانه در ساعت ۹ و ۴۵ دقیقه به شهادت رسیدند، درست ساعت ۱۱ یعنی کمتر از ۲ ساعت، پمپاژ نفت با تخریب ۶۰ تا ۷۰ درصدی کارخانه انجام شد، این در حالی است که هنوز پیکر این شهدا به سردخانه انتقال نیافته بود.
طی سالهای دفاع مقدس، ایثار و فداکاری مردان نفتی تنها به عرصه مدیریت صنعت نفت کشور خلاصه نمیشود، بلکه خدمات برجسته و ارزشمندی که کارکنان صنعت نفت و مدیریت آن در دیگر بخشهای جنگ ارائه کردند، بر کسی پوشیده نیست. انجام عملیات بهتبرانگیز و افتخارآفرین کارکنان صنعت نفت در حاشیه کارون و نقش مؤثر و حیاتی آنان در قطع ارتباط جناحین خطوط دشمن با آتش گرفتن پلهای احداثی بر روی رودخانه کارون و در نتیجه شکستن حصر آبادان از جمله دیگر دلاوریهای کارکنان این صنعت است.
حضور همزمان و فعالانه نیروهای سرافراز صنعت نفت و همراهی آنان با نیروهای نظامی در احداث پل فاو، بهسازی وضعیت لولههای جریانی نفت در جزایر مجنون، مهار چاههای نفتی دهلران در فاصله کمتر از ۲۰۰ متر از خطوط مقدم دشمن و تقدیم شهید گرانقدر سلطانی که سر آن شهید بزرگوار در اثر شدت گلولهباران از تنش قطع شد و نیز مقاومت و شجاعت همراهان آن شهید تا مهار چاه و صدها دلاوری و پایمردی کارکنان پالایشگاهها و تلمبهخانهها در مهار تأسیسات صنعت نفت تنها حدیثی از هزاران حدیث نگفته است.
مقاومت و ادامه زندگی در شرایط جنگی برای کارکنانی که خود در تأسیسات نفتی، آماج حملات هواپیماهای دشمن بودند و خانوادههای آنان نیز در شهرکهای مناطق نفتخیز در تیررس گلولهباران دشمن قرار داشتند، سبب شد تا سایر اقشار مردم بهواسطه این گونه ایثارگری و مقاومتها، کماکان در شهرها باقی بمانند و به زندگی روزمره خود ادامه دهند.
در همین ایام، شرکت نفت نیز همه امکانات بالقوه حفاظتی، پشتیبانی، تدارکاتی و نیز بهداری و بهداشت خود را برای حفظ روحیه پایداری در اختیار مردم قرار داد. تخلیه اردوگاههای عملیاتی شرکت و اختصاص آنان به آوارگان جنگی، تخصیص بیمارستانهای شرکت نفت، تأمین خدمات ترابری، جابهجایی، سنگر سازی در شهرها و صدها خدمات رفاهی دیگر از جمله همیاری مردمی شرکت ملی نفت ایران در زمان جنگ بوده است.