به گزارش اقتصاد انرژی به نقل از بازار
در هفته گذشته و به دنبال عملیاتی شدن بسترهای پولی و بانکی میان جمهوری اسلامی ایران و روسیه، فصل جدیدی از روابط بانکی دو کشور آغاز شد. زیرساختها و بسترهایی همچون اتصال سامانههای پیامرسان غیرسوئیفتی و برقراری روابط دوطرفه کارگزاری با پولهای ملی میان بانکهای تجاری دو کشور که قبلاً ایجاد شده بود امروز مورد استفاده بانکها و فعالان اقتصادی قرار گرفته است.
در دیدار و مذاکرات رئیسکل بانک مرکزی ایران با رئیسکل بانک مرکزی روسیه، علاوه بر نهاییسازی توافق بکارگیری پولهای ملی در مبادلات تجاری دو کشور بهجای دلار، فرزین پیشنهادهایی در زمینه بهرهبرداری از ظرفیتهای گروه بریکس و نهادسازیهای پولی و بانکی در این حوزه طی دوره ریاست روسیه بر این گروه در سال آتی میلادی مطرح کرد که مورد توجه رئیس کل بانک مرکزی روسیه قرار گرفت.
دلیل گرایش به ارزهای ملی
به باور مقامات، سهم روبل و ریال در تسویههای متقابل از ۶۰ درصد فراتر رفته است، موفقیت «استفاده مشترک از سیستمهای پرداخت ملی میر و شتاب» را تأیید کرد. این همکاری نه تنها تحریمهای غرب را دور میزند، بلکه میتواند مسائل مربوط به همکاریهای متقابل سودمند و افزایش تجارت را حل کند. به گفته کاظم جلالی، سفیر ایران در مسکو: «اکنون بیش از ۴۰ درصد مبادلات تجاری بین کشورهای ما به روبل است».
جلالی همچنین تاکید کرد که تهران از روبل به عنوان ارز اصلی در همه مکانیسمهای ادغام منطقهای حمایت میکند. اشاره او به ویژه به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) به رهبری روسیه بود که هفته گذشته ایران قرارداد تجارت آزاد را با آن منعقد کرد.
سال گذشته، همکاری سیستم پرداخت بین بانکی دو کشور قرارداد دوجانبه را با یک برنامه آزمایشی تحت نظارت یک بانک ایران و بانک VTB روسیه آغاز کردند. مزیت اصلی مشارکت این است که SEPAM و SPFS در برابر تحریمهای آمریکا و غرب که بیرحمانه بر تهران و مسکو تحمیل شدهاند، مصون هستند. زمانی که توافق کامل انجام شود، همه بانکهای ایرانی و روسیه میتوانند به یکدیگر متصل شوند. جای تعجب نیست که جنوب جهانی توجه بسیار زیادی به این امر دارد، زیرا احتمالاً به یک مورد مهم در دور زدن سوئیفت مستقر در بلژیک – که اساساً توسط واشنگتن و اتحادیه اروپا کنترل میشود- تبدیل خواهد شد. موفقیت SEPAM-SPFS مطمئناً سایر معاملات دوجانبه یا حتی چندجانبه بین کشورها را تشویق خواهد کرد.
تهران از سال گذشته زیرساختهای بانکی خود را برای پیوستن به سیستم پرداخت میر روسیه آماده میکرد. اما پس از اینکه مسکو با تحریمهای بسیار شدید غرب مواجه شد و بانکهای روسی از سوئیفت قطع شدند، تهران و مسکو از نظر استراتژیک تصمیم گرفتند بر ایجاد غیرسوئیفت خود برای پرداختهای فرامرزی تمرکز کنند. روابط بانکی و مالی ایران و روسیه در سالهای اخیر تحت تأثیر تعدادی از عوامل بیسابقه تاریخی توسعه چشمگیری داشته است. نخستین عامل، توافقنامه تجارت ترجیحی (PTA) بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) است که اخیرا منعقد شد. این قرارداد حجم مبادلات تجاری ایران و کشورهای عضو از جمله ارمنستان، روسیه، بلاروس، قزاقستان و قرقیزستان را به میزان قابل توجهی افزایش خواهد داد. برای نمونه از اکتبر ۲۰۱۹ تا اکتبر ۲۰۲۰، بیش از ۸۴ درصد افزایش یافته است. از آنجایی که حدود ۸۰ درصد تجارت ایران با اوراسیا و روسیه است، مشخص بود که این روند مستلزم ایجاد سازوکارهای مالی و بانکی جدید بین دو کشور است.
عامل دیگر، ادامه تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران، تحت کنترل دولت جو بایدن است. تحریمهای یکجانبه اعمال شده توسط دولت دونالد ترامپ به دنبال خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در مورد برنامه هستهای ایران در می ۲۰۱۸ بخشی از سیاست «فشار حداکثری» بود که بیشترین تأثیر را بر صادرات نفت و مبادلات بانکی ایران گذاشت. اگرچه این سیاستها تا حد زیادی با روی کار آمدن جو بایدن در ژانویه ۲۰۲۰ پایان یافت، تحریمها علیه ایران همچنان پابرجا ماندند. به طور خاص، تحریم سوئیفت علیه ایران همچنان یک مانع بزرگ برای معاملات بانکی بینالمللی است.
استفاده از ارزهای ملی همزمان با توافق تجارت آزاد ایران و اوراسیا میتواند تجارت دوجانبه تهران و مسکو را افزایش دهد. در سال ۲۰۲۲، گردش تجاری بین روسیه و ایران ۱۵ درصد افزایش یافت و به ۴.۶ میلیارد دلار رسید که این همکاری بین دو کشور تقریباً همه زمینهها را در بر میگیرد
علاوه بر این، تلاشها برای احیای برجام موفقیت آمیز نبوده است. علیرغم برخی توافقات محدود بین ایران و ایالات متحده، از جمله مبادله زندانیان و آزادی برخی وجوه بلوکه شده، هنوز چشم انداز روشنی برای بازگشت به شرایط قبل از می ۲۰۱۸ وجود ندارد. واضح بود که چنین شرایطی ایران را به سمت «تهاتر» تجارت و استفاده از «ارز ملی» در مبادلات به ویژه با همسایگان از جمله عراق (دینار) و روسیه (روبل) سوق خواهد داد. واضح است که مبادلات بانکی به روبل و ریال بین ایران و روسیه و دور شدن از دلار نیازمند سازوکار جدید بانکی دوجانبه است.
استفاده از ارزهای ملی همزمان با توافق تجارت آزاد ایران و اوراسیا میتواند تجارت دوجانبه تهران و مسکو را افزایش دهد. در سال ۲۰۲۲، گردش تجاری بین روسیه و ایران ۱۵ درصد افزایش یافت و به ۴.۶ میلیارد دلار رسید که این همکاری بین دو کشور تقریباً همه زمینهها را در بر میگیرد. در اجرای پروژههای زیربنایی بزرگ و مشترک و گسترش تعاملات اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ایران، ظرفیتهای زیادی وجود دارد.
رویکرد جنوب جهانی مسکو
استفاده از ارزهای ملی ایران و روسیه را می توان در راستای افزایش تعاملات مسکو با جنوب جهانی پس از جنگ اوکراین دانست. در ۸ ماه اول سال ۲۰۲۳، مقامات روسیه به چندین کشور جنوب جهانی از جمله آنگولا، بوروندی، اریتره، اسواتینی، کنیا، مالی، برزیل، ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا رفتهاند. این امر علاوه بر تعامل دیپلماتهای روسیه با بسیاری از کشورهای دیگر از طریق مجامع چندجانبه مانند بریکس و نشست اخیر روسیه و آفریقا است.
بدون تردید این تعاملات در حجم تجارت دوجانبه تاثیرگذار است. برای نمونه، واردات نفت هند از روسیه از تنها ۲ درصد در سال ۲۰۲۱ به ۲۰ درصد در سال ۲۰۲۳ رسیده است. اما هند فقط خریدار نفت روسیه نیست. به عنوان یکی از اعضای برجسته بریکس، هند همچنین بر گسترش این گروه به یک بازیگر ژئوپلیتیکی قدرتمند نظارت دارد که احتمالا به عامل کلیدی نظم جهانی چندقطبی جدید تبدیل شود، نظمی که بسیار بیشتر از نظم کنونی تحت رهبری ایالات متحده میتواند جاهطلبیهای هند در تبدیل شدن به یک بازیگر پیشرو جهانی را پوشش دهد.
این امر یک وضعیت دلگرم کننده برای کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه است که به دنبال افزایش ثروت اقتصادی خود هستند. آنها میتوانند تجارت را با ارزهای جایگزین انجام دهند و سیستم مالی تحت سلطه غرب را دور بزنند
در حالی که غرب به تلاش برای احیای منطق جنگ سرد برای ساختن بلوکها ادامه میدهد، بعید به نظر میرسد که این کار موثر باشد. خط تقسیم جهان دیگر ایدئولوژیک نیست که میتوانست کشورها را به طور منظم در یک گروه در مقابل گروه دیگر، یعنی طرفدار سرمایه داری و کمونیسم قرار دهد.
خطی که جهان امروز را تقسیم میکند، اقتصاد و تجارت است. البته، غرب همچنان میتواند تحریمهایی را علیه کشورهایی اعمال کند که از سیاستهای غرب سرپیچی میکنند، اما افزایش امکان تجارت با ارزهای غیر دلاری به سرعت توانایی غرب برای تحمیل سیاست خود در سراسر جنوب جهانی را کاهش میدهد. به عنوان مثال، بیش از ۸۰ درصد تجارت روسیه و چین در حال حاضر به ارزهای ملی تسویه میشود، و روسیه به طور فزایندهای به یوآن چین برای تسویه بیشتر تجارت خود متکی است.
رئیس جمهور روسیه پوتین در مارس ۲۰۲۲ با پیشبرد سیاست دلارزدایی، دستوری را امضا کرد که به موجب آن کشورهای «غیر دوست» باید پول نفت و گاز را به روبل بپردازند و تاکنون ۵۴ نهاد جداگانه برای این منظور حساب باز کردهاند. این امر یک وضعیت دلگرم کننده برای کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه است که به دنبال افزایش ثروت اقتصادی خود هستند. آنها میتوانند تجارت را با ارزهای جایگزین انجام دهند و سیستم مالی تحت سلطه غرب را دور بزنند.
بنابراین، دلیل اصلی اینکه کشورهایی مانند روسیه به حمایت از جنوب جهانی در مواجهه با فشار غرب ادامه میدهند، فقط ضد آمریکایی بودن در جهان نیست. بلکه ریشه در این واقعیت دارد که روسیه در کنار چین و ایران، سیاست ارزهای جایگزین را رهبری میکند.
بنابراین، پذیرش آن در سراسر جنوب جهانی چندین برابر افزایش یافته است. علاوه بر این، روابط تجاری با روسیه در ترتیبات ارز ملی به قیمت خودمختاری استراتژیک کشورها تمام نمیشود. در واقع، استفاده از ارزهای محلی باعث ارتقای استقلال میشود، یعنی به کشورها برای فعالیت بدون فشار خارجی (ایالات متحده)، مجوز میدهد.