به گزارش اقتصاد انرژی به نقل از شانا
کشورهای زیادی در سراسر جهان خواستار گذار به انرژی سبز هستند که شامل تقاضا برای خودروهای برقی، توربینهای بادی، مزارع خورشیدی، تأسیسات باتری و مقادیر بسیار زیاد خطوط انتقال برق میشود. تولید همه این سختافزارها به مقدار زیادی مواد معدنی حیاتی نیاز دارد.
سازمان زمینشناسی ایالات متحده (USGS) فهرستی از ۵۰ مورد از آنها را برای وزارت کشور آمریکا تهیه کرده است. این فهرست شامل آلومینیوم، کبالت، گرافیت، روی، لیتیوم، نیکل، عناصر کمیاب خاک و مس است. از آنجا که پرداخت یارانههای دولتی بهویژه در آمریکا باعث افزایش تقاضا برای همه این زیرساختها میشود، زنجیره تأمین این مواد معدنی در حال محدود شدن است.
طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، یک خودروی برقی به حدود ۱۸۰۰ کیلوگرم مس، لیتیوم، نیکل، منگنز، کبالت، گرافیت و فلزات یا عناصر کمیاب خاک نیاز دارد، همچنین یک توربین بادی فراساحلی به نزدیک به ۱۴۵۰۰ کیلوگرم از این مواد معدنی نیاز دارد که نیمی از آن مس است.
مشکلاتی که صنعت معدن مس در تلاش برای پاسخگویی به تقاضای آینده با آن مواجه است، تقریباً در مورد هریک از مواد در فهرست ۵۰ موردی سازمان زمینشناسی آمریکا صدق میکند و نمونه خوبی از آنچه نژاد بشر برای دستیابی به اهداف انرژی پاک خود به آن نیاز دارد، ارائه میدهد.
بر اساس گزارش انرژی مینوت (Energyminute)، برای دستیابی به اهداف خالص انتشار صفر تا سال ۲۰۵۰ جهان به ۱.۴ میلیارد تن مس جدید نیاز دارد. این دوبرابر مسی است که در تمام تاریخ بشر استخراج شده است.
رابرت فریدلند (Friedland Robert)، سرمایهدار میلیاردر در صنعت معدن، ماه گذشته در مصاحبهای با بلومبرگ گفت قیمت مس باید به ۱۵ هزار دلار در هر تن برسد و برای مدت طولانی در این سطح باقی بماند تا صنعت برای تأمین تقاضای فزاینده آن انگیزه اقتصادی لازم را داشته باشد و در راستای آن اقدام کند.
مس سال گذشته در محدوده قیمتی ۷۰۰۰ تا ۸۶۰۰ دلار به ازای هر تن معامله شده است.
دیوید هاموند (Hammond David)، رئیس اقتصاددان معدنی گروه بینالمللی هاموند، میگوید که جهان نیاز به ساخت معادن مس زیادی دارد که این کار کوچکی نیست.
اکنون یافتن سرمایه و سپردههای بادوام اقتصادی دشوار است و توسعه منابع معدنی، یک سرمایهگذاری با مخاطره بالا محسوب میشود. از این رو هاموند میگوید تخمین آقای فریدلند در مورد قیمت آینده مس ممکن است درست باشد.
این بدان معناست که هزینههای دستیابی به هدف خالص انتشار صفر بالاتر از برآوردهای کنونی خواهد بود. هاموند توضیح داد که کربنزدایی تولید برق در بازههای زمانی چند دههای که فعالان اقلیم خواهان آن هستند، غیرممکن است.
هاموند گفت: من این را سندرم هری پاتر مینامم. همه این مدیران در دهه ۲۰ و ۳۰ و حتی ۴۰ سالگی عمر خود هستند و با هری پاتر بزرگ شدهاند. آنها فکر میکنند که شما فقط بهنوعی چوبدستی خود را تکان میدهید و آنچه میخواهید ظاهر میشود.
وی افزود که ۴۰ سال پیش، افرادی که در صنعت تقاضای مس در آینده را پیشبینی میکردند، تمایلی به ارائه اعداد شرکتی نداشتند. این اعداد گاهی اوقات کمی کاهش مییافتند، اما از خطوط روند کلی پیروی میکردند. اکنون اندازه رشد و دامنه اعداد ممکن باعث میشود کارشناسان نسبت به تقاضای آینده اطمینان کمتری داشته باشند.
به نظر میرسد این محرکهای سمت تقاضا چنان بزرگ هستند که ابهامهای زیادی را به همراه دارد. برای نمونه، صنعت خودروهای برقی محرک بزرگی برای تقاضای مس است. در حالی که خودروسازان و دولت بایدن بر این باور بودند که تقاضا برای خودروهای برقی همچنان به رشد فزاینده خود ادامه خواهد داد، تقاضای مصرفکننده از این انتظارات پیروی نمیکند. این موضوع بر تقاضای مس در آینده تأثیر خواهد گذاشت.
بر اساس گزارش گروه بینالمللی مطالعات مس ۲۰ معدن برتر مس حدود نیمی از کل مس کنونی جهان را تولید میکنند. برخی از این معادن دهها سال است فعالیت میکنند. برای مثال معدن بینگهام کانیون (Canyon Bingham) در یوتا از اواخر دهه ۱۸۰۰ آغاز بهکارکرده است.
هاموند توضیح داد از جمله مسائلی که عرضه مس در آینده با آن روبهرو خواهد شد، کاهش عیار سنگ معدن موجود است.
امروزه بخش عمده سنگ معدنی که برای استخراج مس معدنکاری میشود، دارای عیار مس ۰.۵ تا ۱.۲ درصد است.
استخراج بیشتر ممکن است بهمعنای معدنکاری در سنگ معدن با عیار بسیار کمتر از این محدوده باشد. البته معیار ۰.۴ درصد برای معادن سطحی جدید قابلقبول است. هاموند گفت: به این فکر کنید که چقدر مواد و سنگ معدن بیشتری باید تصفیه و پردازش کنید تا همان مقدار مس را بهدست آورید. این بدان معناست که برای حفظ سرمایهگذاری، قیمت مس باید بسیار بالاتر باشد.
موضوع دیگر این است که اجرای پروژههای معدنی با مخالفت شدید طرفداران محیط زیست و قبایل بومی آمریکا روبهروست. برای نمونه مرکز تنوع زیستی که مخالف سوختهای فسیلی است، علیه توسعه یک معدن مس در آریزونا نیز اقدام کرد.
در ماه مه، دولت بایدن که توسعه انرژی پاک را سنگ بنای سیاستگذاری خود قرار داده است، روند صدور مجوز برای پروژه دیگری در آریزونا، معدن مس رزولوشن (Resolution) را که تخمین زده میشود از بزرگترین ذخایر مس در قبایل بومی آمریکاست، متوقف کرد.
هاموند تصریح کرد: حتی اگر همه مجوزهای خود را داشته باشید و معدن مس را برای توسعه پیدا کرده باشید، ۱۰ تا ۱۵ سال طول میکشد تا یکی از این معادن بزرگ بهطور فیزیکی راهاندازی شود و مورد بهرهبرداری قرار گیرد. این جدول زمانی که پس از فرایند اکتشاف آغاز میشود، میتواند چند دهه طول بکشد.
وی یادآور شد که شرکت معدنی ریوتینتو ۳۰ سال پیش مطالعهای انجام داد که احتمال آن را یک به ۳ هزار تخمین میزد که معدن کشفشده از نظر اقتصادی قابل توسعه باشد.
فرایند طولانیمدت صدور مجوز به آن سالها میافزاید و عدماطمینانها سرمایهگذاری را افزایش میدهد. دعوی قضایی که در مورد پروژههای پیشنهادی مطرح میشود نیز هزینههای آنها را افزایش میدهد. همه اینها تأمین مالی پروژههای معدنی را دشوار میکند. علاوه بر تأمین سرمایه، هنوز مشکلات زیادی برای افزایش تعداد معادن مس فعال جهان برای دستیابی به اهداف انرژی پاک وجود دارد، مانند فقدان مشاوران آگاه که به سیاستگذاران آگاهی و مشاوره لازم را بدهد و نیروی کار ماهری که روی پروژه معدنی کار کند که بتواند مجوزهای لازم را بهدست آورد.
در عین حال هاموند تأکید کرد که غیرممکن نیست که صنعت مس در نهایت تقاضای مورد انتظار آینده را برآورده کند. مشکل زمانبندیهایی است که سیاستگذاران و فعالان اقلیمی برای به اصطلاح گذار انرژی تعیین میکنند، حتی اگر اراده سیاسی برای انجام این کار وجود داشته باشد از جمله حذف مخالفت طرفداران محیط زیست با صدور مجوز، از نظر فیزیکی امکان توسعه این تعداد معادن در چند دهه وجود ندارد، از این رو در چارچوب زمانی فوری که فعالان اقلیمی میگویند ما باید انجام دهیم تا سیاره را نجات دهیم، اتفاق نخواهد افتاد.