به گزارش اقتصاد انرژی به نقل از بازار
پشتوانه روند همکاری عمیقتر اقتصادی، زمینهای ژئوپلیتیکی است که در آن کشورهای خلیجفارس که مدتها در مورد تعهد ایالات متحده به منطقه ابراز نگرانی کردهاند، سیاست خارجی فعالتری را اتخاذ کردهاند و از چین خواستهاند تا موقعیت قویتری در چشمانداز جهان چندقطبی در حال شکلگیری کسب کند. این استراتژی زمانی که عربستان سعودی و ایران اخیراً توافقنامه ای را در پکن برای از سرگیری روابط دیپلماتیک، هفت سال پس از بسته شدن سفارت های خود امضا کردند، به طرز چشمگیری آشکار شد.
ارزش نمادین امضای قرارداد در پکن و نقش ضمنی که به چین به عنوان تضمین کننده داده شده است، بیشتر از نقش واقعی چین در تسهیل توافق نامه مرتبط است. سفر شی جین پینگ به عربستان سعودی در سال ۲۰۲۲ نیز با انبوهی از بیانیه های معامله به ارزش ۳۰ میلیارد دلار همراه بود، در حالی که سیاست گذاران ایالات متحده در ماه های اخیر به طور فزاینده ای سرمایه گذاری ها و علاقه چین در منطقه را مورد بررسی قرار داده اند.
اگر عربستان سعودی ضمانت امنیتی مورد نظر خود را به عنوان بخشی از یک توافق دریافت کند، دولت خواستار رفع این روابط است. صعود اخیر عربستان سعودی و امارات به گروه بریکس (که قبلاً از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده بود) به عنوان بخشی از یک سازمان ۱۰ عضوی توسعه یافته، از بسیاری جهات نشان دهنده تغییرات تکتونیکی در حال وقوع سیستم بین المللی است.
از میان اعضای اصلی بریکس، چین نقش مهمی در تلاش برای گسترش این گروه متشکل از دو کشور خلیج فارس ایفا کرد (اعضای جدید، تصادفاً چهار کشور از پنج کشور خاورمیانه بودند که مشارکت استراتژیک جامع با چین داشته اند). البته، هنوز برای تشخیص تأثیر عملی این توسعه زود است، اما امارات قبلاً به بانک توسعه جدید این گروه ملحق شده و انتظار میرود عربستان سعودی نیز به زودی آن را دنبال کند. هدف این گروه فراهم کردن یک انجمن نهادی برای رویکرد غیرسیاسیتر به همکاریهای توسعه در خارج از جهان نهادهای غربی و گروه هفت است که نفوذ اقتصادی نسبی آن کاهش یافته است.
ارتباطات برقی میان چین و خلیج فارس
چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس روابط اقتصادی عمیقی در بخشهای متعارف انرژی و پتروشیمی ایجاد کردهاند. الگوهای تجارت و سرمایه گذاری به آرامی از روابط مبادله ای مبتنی بر فروش انرژی از یک طرف و کالاهای مصرفی از سوی دیگر به روابط عمیق تر شامل سرمایه گذاری های مشترک و پروژه های زیربنایی بزرگ تبدیل شده است.
تمرکز بر تجارت هیدروکربن بین خلیج فارس و چین عمق روابط در بخش های برق، پالایش و پتروشیمی را پنهان می کند
تمرکز بر تجارت هیدروکربن بین خلیج فارس و چین عمق روابط در بخش های برق، پالایش و پتروشیمی را پنهان می کند. اغلب به این واقعیت توجه می شود که چین در دو دهه گذشته به شریک تجاری پیشرو عربستان سعودی تبدیل شده است، به طوری که عربستان در حال حاضر حدود یک پنجم واردات نفت خام چین را با روند مشابه در سایر کشورهای خلیج فارس تامین می کند. اما در یک بازار مایع مانند بازار نفت یا گاز مایع، این تجارت لزوما به روابط اقتصادی عمیقتر منجر نمیشود.
با این حال، سرمایهگذاری مستقیم خارجی در این بخش و سرمایهگذاریهای مشترک بین شرکتهای دولتی تأثیری بر تعمیق روابط، قفل کردن شرکتها در چرخههای سرمایهگذاری بلندمدت و تسهیل تبادل مهارتها و استعدادها دارد. فعالیت اخیر آرامکوی سعودی نشان دهنده تعمیق تدریجی روابط بین مجموعههایی از شرکتهای دولتی از هر دو طرف است. اولین مورد از این پروژههای بزرگ، تأسیس شرکت بزرگ پالایش سینوپک در سال ۲۰۱۴ بود که یک سرمایهگذاری مشترک بین آرامکو عربستان و شرکت پتروشیمی چین بر روی یک تأسیسات پالایشی ۱۰ میلیارد دلاری در سواحل دریای سرخ عربستان سعودی با ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز بود.
موفقیت این سرمایه گذاری به وضوح موجب ایجاد اعتماد و اطمینان در هر دو طرف شد و دو کشور متعاقباً تعدادی پروژه دیگر را اعلام کردند. به طور قابلتوجهی، این سرمایهها شامل سرمایه عربستان سعودی از آرامکو و غول پتروشیمی دولتی سابیک است که به تاسیسات پالایشگاهی و پتروشیمی گرینفیلد و براونفیلد در امتداد خط ساحلی چین سرازیر میشود، و سرمایههای چینی از صندوق دولتی جاده ابریشم، کنسرسیومی را رهبری میکند که ۴۹ درصد از خط لوله گاز شرکت آرامکو را در سال ۲۰۲۲ خریداری کرده است.
امارات و عمان همچنین پیمانکاران انرژی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی چین را جذب کرده اند که از آن جمله می توان به ساخت خط لوله نفتی حبشان_فجیره توسط شرکت مهندسی و ساخت نفت چین در سال ۲۰۱۲ اشاره کرد در حالی که تنگه هرمز را که ۴۵ درصد واردات نفت چین از آن عبور می کند، دور می زند
امارات و عمان همچنین پیمانکاران انرژی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی چین را جذب کرده اند که از آن جمله می توان به ساخت خط لوله نفتی حبشان_فجیره توسط شرکت مهندسی و ساخت نفت چین در سال ۲۰۱۲ اشاره کرد در حالی که تنگه هرمز را که ۴۵ درصد واردات نفت چین از آن عبور می کند، دور می زند. شرکت های دولتی چین نیز در ۱۰ سال گذشته مستقیماً در امتیازات دریایی امارات سرمایه گذاری کرده اند.
شرکت ادنوک، شرکت ملی نفت ابوظبی، اخیراً قراردادی به ارزش تخمینی ۱۲ میلیارد دلار با شرکت چینی وانگهوا کمیکال برای توسعه پروژه های پایین دستی پس از سفر دولتی رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۹ امضا کرد. لیست پروژه ها هم در بخش نفت و گاز و هم در زمینه هایی مانند لجستیک و زیرساخت های بندری طولانی و همچنان در حال رشد است. بر همین اساس، تصویری که نمایان میشود یکی از روابط اقتصادی عمیقتر با درک قوی هر دو طرف از نحوه همکاری در پروژههای زیرساختی بلندمدت و اغلب مستعد ریسک را نشان می دهد.
کشورهای خلیج فارس و چین یک مدل دولتی سرمایه داری از توسعه مشترک دارند که مشخصه آن توسط شرکت های دولتی در حال مذاکره بر سر معاملات دو طرف است، و این شباهت احتمالاً همکاری و ادغام برنامه های ملی و شرکتی را در معاملاتی که به دست می آید، تسهیل می کند. این شرکتهای دولتی اولاً بازیگران سیاسی و در مرحله بعد بازیگران اقتصادی هستند، بنابراین در جایی که اراده سیاسی برای انجام معاملات وجود دارد، همانطور که در پنج سال گذشته وجود داشته است، این شرکتها تمایل دارند بر موانع تجاری غلبه کنند.
همکاری انرژی پاک چین و خلیج فارس فراتر از خاورمیانه
چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس علاوه بر همکاری عمیق خود در خلیج فارس، همکاری اقتصادی خود را در سایر نقاط جهان نیز افزایش داده اند. چین و صندوق جاده ابریشم نیمی از شرکت پرتفوی انرژی های تجدیدپذیر آکواپاور را در سال ۲۰۱۹ به دست آوردند، در حالی که این دو شرکت دولتی را در معرض گروهی از پروژه ها در آفریقای جنوبی، اردن، مصر و مراکش قرار داد.
این نوع تعامل از نظر کیفی با نوع سرمایهگذاری مستقیم خارجی که قبل از آن بود متفاوت است و نشاندهنده سطح عمیقتری از همکاری و همسویی است. تعدادی دیگر از قراردادهای توسعه میدان سبز بین دو طرف به دنبال این قرارداد، از جمله تاسیسات توربین گازی سیکل ترکیبی ۱.۵ گیگاواتی سیرداریا در ازبکستان و سرمایه گذاری در سه پروژه بزرگ بادی که توسط آکواپاور رهبری می شود، مجموعاً ۱.۵ گیگاوات اضافی است. این تاسیسات که قرار است در اوایل سال ۲۰۲۴ تکمیل شود، انتظار می رود تا یک چهارم نیاز برق کشور را تامین کند.
این سرمایه گذاری ها به سرعت عربستان سعودی را به یک بازیگر مهم اقتصادی در جمهوری شوروی سابق تبدیل کرده است که قبلاً تنها روابط ضعیفی با آن داشت.
پس از اضافه شدن اخیر امارات و عربستان سعودی به بریکس، این نوع تعاملات احتمالاً به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت و کشورهای حاشیه خلیج فارس از طریق ارتباط با چین، یک قدرت بزرگ، مشروعیت و دسترسی به بازارهای جدید پیدا می کنند.
چین همچنین مشتاق تقویت مشارکت با متحدان سنتی ایالات متحده در منطقه است و از آنجایی که محدودیت های بودجه پروژه های طرح کمربند_جاده را در سال های اخیر کند کرده است، چین می تواند به طور فزاینده ای به دنبال حامیان مالی خلیج فارس برای ایفای نقش در برنامه های توسعه متوقف شده باشد.