به گزارش اقتصاد انرژی مجید شاکری اقتصاددان دردومین همایش ملی اقتصاد صنعت پلاستیک با اشاره به چشمانداز ارزی صنعت پلیمر گفت: با توجه به ویژگیها و ظرفیتهای صادراتی که با صنعت پلیمر گره خورده است، چشمانداز نرخ ارز، نقش بسزایی در میزان سرمایهگذاریها و تصمیمگیری فعالان صنعت پلیمر دارد. قبل از هر چیزی اشاره می کنم که در بحث امروز ما با برخی از توضیحات ساده اما کلیدی مواجه خواهیم بود.
وی ادامه داد: به طور کلی موضوع رشد بازار پولی هر چند مهم بوده اما نمیتواند چشمانداز دقیقی درباره نوسانات نرخ ارز را به ما ارائه دهد و اگر هم مهم هستند از بابت اثراتی است که بر تراز پرداختهای کشور دارند که این موضوع به تبع اثراتی بر نرخ ارز خواهد گذاشت.
شاکری گفت: در حال حاضر بانک مرکزی ذخایر بالایی نسبت به GDP کشور دارد و میزان این ذخایر بین 80 تا 120 میلیارد دلار برآورد میشود. البته ما در برهه فعلی با قطع دسترسی به سیستم بانکی جهانی و عدم فروش نفت مواجه شدهایم. بنده در انتها به طور مفصل خدمتتان توضیح خواهم داد که فارغ از اینکه تحریمها رفع میشوند یا نه، فعالان حوزه صنعت باید در عمل به کدام متغیرها در حوزه تحریمها دقت کنند و بر اساس آن سیگنال خودشان را نسبت به چشمانداز ارزی آتی دریافت کنند.
* با ارزپاشی نمیتوان نرخ ارز را به صورت قابل ملاحظه کاهش داد
این اقتصاددان اظهار داشت: اما حتی با فرض اینکه دسترسی بانک مرکزی به منابع ارزی و فروش نفت ایران هر دو در یک سناریو فوری بهبود پیدا کنند، تصور اینکه میتوان با ارزپاشی نرخ ارز را به صورت شدید و خاصی پایین آورد در هالهای جدی از ابهام است. مثلا نمیتوان انتظار داشت نرخ ارز روی عدد 15 هزار تومان بیاید، حتی اگر اصلا تحریمی وجود نداشته باشد.
وی افزود: با توجه به اینکه در حال حاضر بانک مرکزی ذخایر قابل توجهی از اسکناس را دارد، آنچه که بر کنترل نرخ ارز در شرایط فعلی موثر است موضوعات مربوط به حواله است. وقتی میگوییم “حواله” به طور خاص منظورمان در درجه اول نرخ درهم است. حالا اگر در اثر مذاکرات فعلی دسترسی بانک مرکزی به داراییهایش در عراق و کرهجنوبی بهتر شود، روی زمین مسائلی وجود دارد که حتی برای کاهش نرخ ارز از طریق کاهش نرخ حواله هم محدودیتهایی ایجاد میشود.
شاکری گفت: نکته اول ناظر به تعهداتی است که بانک مرکزی برای تامین ارز موردنیاز کالاهای اساسی دارد. یعنی با توجه به این تعهدات بانک مرکزی در صورت دسترسی، باید این ارز را به صورت 4200 تومان مصرف کند. در ادامه غیر از کالاهای اساسی مسائلی همچون واردات واکسن و مواد اولیه واکسن و تجهیزات مربوط به آن نیز وجود دارد. درست است که به هر حال این کارها نیز به معنای تزریق ارز به داخل کشور است، اما ما نمیتوانیم اسم این اقدام را ارزپاشی بگذاریم، چون به هر حال باید نیازهای بسیار مهم کشور تامین شود.
* دسترسی ایران به منابع ارزی در بانکهای خارجی چه تاثیری بر نرخ ارز خواهد گذاشت؟
این اقتصاددان گفت: فراتر از این موضوع، در سالهای گذشته ستون خیمه کنترل ارز در تحدید میزان واردات بوده است. یعنی با این حال که میزان ثبت سفارشها برای دریافت ارز، ارقام بالایی است اما بانک مرکزی از انتهای سال 98 با کنترل نحوه تخصیص ارز، نرخ ارز را کنترل میکند. این موضوع یک واقعیت است و به عنوان راهکار جایگزین نیز، امکان ارائه راهکار خیلی متفاوتتری از راهکار فعلی وجود ندارد. به هر حال تقاضا برای ارز در کشور وجود دارد که در حال حاضر تحدید شده است.
وی تاکید کرد: لذا این تقاضایی که برای واردات مواد اولیه و تجهیزات وجود دارد و هماکنون به دلیل افزایش نرخ ارز جهتِ آن به سمت تامین از داخل کشور تغییر پیدا کرده است، به محض اینکه قیمت ارز پایین آید از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل میشود و خودش را به بازار تحمیل میکند و تقاضا را بالا برده و نرخ ارز دوباره از حالت کاهشی خارج میشود.
شاکری گفت: ضمن اینکه شما در ایران الان با داراییهای سرمایهای مواجه هستید که در قیمتهای اسمی به نسبت همتایانشان در کشورهای دیگر به شدت گران هستند و به محض کاهش نرخِ ارز میصرفد که صاحبان سرمایه این داراییها مثل املاک و مستغلات را بفروشند و با قیمت پایینتر در جای دیگر خریداری کنند.
این اقتصاددان گفت: لذا با کاهش نرخ ارز ما با یک تقاضا مضاعف برای دریافت ارز مواجه خواهیم شد. در نتیجه اگر چه ممکن است بعد از ایجاد دسترسی به ارز در بانکهای جهانی با یک کاهش موقتی آن هم نه اعدادی مثل 15 هزار تومان بلکه بالاتر از آن مواجه شویم اما خیلی زود نرخ ارز دوباره بالا خواهد رفت.
* تعمیقِ رکورد نتیجه تلاش موقتی دولت برای کاهش نرخ ارز
وی در ادامه توضیح داد: در این شرایط اصرار و تلاش ناکام برای کاهش نرخ ارز در یک بازه زمانی کوتاه که البته این اقدام نیز لزوما مفید نخواهد بود کار دستی نیست. به طور کلی تعیین یک هدفی مثل رساندن دلار به نرخ 15 هزار تومان که حتی در شرایط گشایش و دسترسی حداکثری به منابع ارزی نیز آنچنان قابل تحقق نیست و اما و اگر بسیاری دارد، خود این موضوع باعث یک بلاتکلیفی جدید در صنعت ایران خواهد شد.
شاکری گفت: ایجاد فضای عدم اطمینان و از بین بردن ثبات بازار با کاهش ارز در بازه زمانی کوتاه برای تولیدکنندگان به مثابه سم است، زیرا تمامی محاسبات آنها برای سرمایهگذاری را بهم میریزد و تولیدکنندگان ایرانی که میخواهند بر اساس نرخ ارز برای تامین مواد اولیه و حقوق و دستمزد برنامهریزی کنند دچار یک شکاکیت میشوند که آیا نرخ ارز از این مقدار نیز پایینتر خواهد آمد یا خیر. این بلاتکلیفی باعث تعمیق رکورد در کشور میشود و تولید را به اغما میبرد.
این اقتصاددان گفت: لذا با همه این جوانب یک مطالبه درست از طرف همه فعالان صنعت پلیمر بدین صورت خواهد بود که بهتر است سیاستگذار پولی یک کفی را برای نرخ ارز تعیین کند و سیگنال بگذارد و فارغ از هر اتفاقی این نرخ را در این عدد قفل کند.
*تلقی عمومی درباره رفع تحریمها با آنچه در واقعیت اتفاق میافتد متفاوت است
وی توضیح داد: در نهایت با توجه به اینکه به موضوع مذاکرات در این نشست اشاره شده است لازم میدانم توضیح دهم که تلقی عمومی مثل اینکه “تحریمها رفع میشود” یا “80 درصد از تحریمها لغو میشود” یا امثال این موارد به هیچ عنوان نمیتواند بازنمایی درستی از شرایط دسترسی ایران به کانالهای ارزی بدهد.
شاکری گفت: جدای از این موضوع که بین لغو تحریم یا waive شدن (چشمپوشی از تحریم) آن تفاوت جدی وجود دارد، درباره تحریم بانک مرکزی که احتمالا بزرگترین موضوع موثر در چشمانداز ارزی کشور در سالهای اخیر خواهد بود، آمریکاییها میتوانند به چهار طریق متفاوت اقدامهای تخفیف تحریمی انجام دهند که هر کدام معانی، شکل و نتایج متفاوتی دارد.
این اقتصاددان گفت: مثلا اوفک اجازه دهد که امکان استفاده از درآمد ارزی ایران صرفا محدود به استفاده از کالاهای انسان دوستانه باشد. یا فرض کنید در شرایط دیگر ممکن برخی لایسنسها به ما داده شود که البته نتیجه خاصی به همراه ندارد. ببینید درباره بحث تحریمها، جزئیات بسیار مهم است و در واقع کلمات عمومی مثل رفع تحریم و امثالهم با آنچه در واقعیت در بلندمدت اتفاق میفتد شبیه نیست.
وی در پایان خاطر نشان کرد: در مجموع آنچه که در پیشبینی نرخ ارز مهم است مربوط به موضوع تراز پرداخت است. تراز پرداختهای ایران به دلایلی مرتبط به موضوع واردات به این زودیها وضعیت بهتری نخواهد داشت. بنابراین بهتر است به جای اینکه به دنبال کاهش نرخ ارز باشیم به دنبال بستن یک کفِ کریدور برای نرخ ارز برای فعالان اقتصادی اعم از تولیدکننده و مصرف کننده باشیم.